تاریخ سند: 15 خرداد 1349
متن سند:
عزیزم جمشید من نمی دانم در آنجا از نامه یی که من نوشته ام چه برداشتی
شده است فقط همین قدر بگویم که من به مطالب آن معتقدم و این اعتقاد آسان به
دست نیامده.
برای آدمی مثل تو که دست کم به ایدئولوژی خاصی دلبستگی
ندارد نباید مایه ی حیرت باشد.
در ایران حرکت جدیدی آغاز شده است.
راه
مستقلی دنبال می شود.
می گویند هر کسی را که خواستی بشناسی ـ البته در
صورتی که به آن شخص
دسترسی نداشتی ـ بهترست
دوست و دشمن او را
بشناسی.
در حال حاضر
حضرات حزب توده و تیمور
بختیار پرچمداران
دمکراسی و آزادی شده اند.
تکلیف این ها هم روشن
است.
بعد آن جماعت
کنفدراسیونی که یک پایش
در آمریکاست و پای
دیگرش در اروپا به وسیله
چه کسانی حمایت می شود؟
این را تو باید بهتر بدانی.
من
شکی ندارم که تحولات
اخیر در ایران مطابق با منافع
ملی است و باید از آنها پشتیبانی شود.
باز شک ندارم که بسیاری از طرح های
مترقی چون آموزش و بهداشت روستایی، تعاون و تأمین اجتماعی آن چنان که
باید در عمل درست پیاده نمی شود و به همین سبب باید در پیشبرد آنها کمک کرد
و چه کسانی بهتر از آن نیروی عاطل و باطل دانشجویان در اروپا که بیایند و
کمک کنند.
برای بازگشت شما به ایران زمینه هایی مساعد فراهم شده است که باز
هم بهتر خواهد شد.
امید که با ول انگاری به این مسایل ننگرید.
من شخصا در این
زمینه کوشش می کنم.
به فرانسواز از قول من خیلی خیلی سلام بگو.
مهربانیهایش را هرگز فراموش نمی کنم.
امیدوارم که تو و فرانسواز را در ایران ببینم.
قربان تو پرویز
p.
s به محسن نامه ای جداگانه یی نوشته ام.
از ثابتیان چه خبر: به آدرس: میدان ژاله، خیابان حریرچیان،
پلاک 20 به من نامه بنویس.
منبع:
کتاب
پرویز نیکخواه به روایت اسناد ساواک صفحه 283