[موضوع:] عباس شهرت ناطق1 فرزند رضا متولد 1343 شغل دانش‌آموز سال اول نظرى
تاریخ سند: 24 مهر 1357
[موضوع:] عباس شهرت ناطق1 فرزند رضا متولد 1343 شغل دانش‌آموز سال اول نظرى
متن سند:
شماره: 11084 /10 ﻫ 2 تاریخ: 24 /7 /1357از: سازمان اطلاعات و امنیت اصفهان
به: تیمسار فرماندار نظامى اصفهان و حومه
[موضوع:] عباس شهرت ناطق1 فرزند رضا متولد 1343 شغل دانش‌آموز سال اول نظرى
نامبرده بالا در حین پخش اعلامیه در شهر وسیله مأمورین شهربانى اصفهان با تعداد 21 برگ اعلامیه دستگیر، اینک مشارالیه همراه اوراق مکشوفه و دو برگ بازجوئى مقدماتى جهت پیگیرى و هرگونه اقدام مقتضى اعزام مى‌گردد.2 خواهشمند است دستور فرمائید سرانجام کار وى را به این سازمان اعلام فرمایند. توضیحاً یاد شده فرزند شیخ رضا ناطق است که تا چند روز قبل در تهران در بازداشت بوده است.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت اصفهان. تقوى
گیرنده:
مدیریت کل اداره سوم /324 جهت استحضار ضمنا سرانجام کار وى متعاقبا به استحضار مى‌رسد.
نادرى 24 /7 /57
توضیحات سند:
1. شهید عباسعلى ناطق در سال 1343 ﻫ ش در خانواده‌اى روحانى به دنیا آمد. پس از پایان تعطیلات ابتدائى، در مدرسه احمدیه به تحصیلات خود ادامه داد و سپس دروس متوسطه را پى گرفت. وى در تاریخ 23 /7 /57 در حین پخش اعلامیه توسط مأموران دستگیر و به زندان افتاد. شهید ناطق پس از پیروزى انقلاب اسلامى در انجمن اسلامى مدارس و بسیج به فعالیت پرداخت و پس از پایان تحصیلات متوسطه عازم جبهه‌هاى نبرد شد و در عملیات محرم در تاریخ 16 /8 /61 به درجه رفیع شهادت نائل گردید و به همراه 330 تن شهداى اصفهان در یک روز تشییع و در گلستان شهدا به خاک سپرده شد.2. مأموران شهربانى نحوه دستگیرى شهید عباسعلى ناطق را چنین توصیف مى‌کنند:
«حدود ساعت 1730 مورخه 23 /7 /57 ضمن انجام وظیفه و پاس خود مشاهده شد دو نفر نوجوان حدود 14 ساله که هر کدام راکب دوچرخه‌اى بودند که کنار هم در خیابان اردیبهشت از جنوب به شمال طى مى‌کردند و جلو خانه اصناف چهار برگ کاغذ پخش کردند که چون مشکوک شدیم بررسى مشاهده گردید که اعلامیه مضره است که پس از جمع‌آورى چهار برگ مذکور و تعقیب نامبردگان اقدام و موفق شدیم که بین شیخ بهائى و اردیبهشت یک نفر از آنان که خودش را عباس ناطق معرفى کرد دستگیر و تعداد 20 برگ اعلامیه مضره دیگر همراه خود داشت و دیگرى متوارى گردید. نامبرده فوق را به اتاق اصناف برده و چگونگى را تلفنى گزارش نمودم اینک مراتب گزارشاً عرض مى‌گردد.»