تاریخ سند: 27 آذر 1357
دو نفر به اسامی فارسی و موسویان از تهران با کارگزاران منزل مرعشی تلفنی تماس و ضمن جویا شدن وقایع
متن سند:
از: /9 ﻫ 1 تاریخ:27 /9 /1357
به: کل سوم 312 شماره: 21588/ﻫ 1
برابر اعلام منبع 1585.
1. دو نفر به اسامی فارسی و موسویان از تهران با کارگزاران منزل مرعشی تلفنی تماس و ضمن جویا شدن وقایع روز جاری 27 /9 /1357 مشهد اظهار داشتند جریان پادگان لویزان صحت دارد و در حدود 40 تا 50 نفر کشته و زخمی شدهاند.1
2. قرار است ساعت 1000 روز 28 /9 /1357 اشکذری به نمایندگی آیتالله قمی به اتفاق دو نفر دیگر به شیروان عزیمت و پس از ملاقات با صالحی جهت کمک به آیتالله شهرستانی که منزل وی مورد تهاجم موافقین قرار گرفته تصمیماتی اتخاذ نمایند.2
3. سیدمحمدعلی شیرازی ضمن تماس با آیتالله ناصرزاده3 در تبریز که تلفن وی 29991 میباشد وقایع روز جاری تبریز را استفسار نمود. ناصرزاده اظهار داشت روز جاری راهپیمایی مفصلی با عده زیادی بود و یک افسر دستور داد سربازان تیراندازی نمایند سرباز اول افسر را با تیر زد و سپس خودش را، به همین علت مردم دچار ناراحتی شدند و تیراندازی شد و تعداد شاید ده نفر کشته شدند و سپس مردم متفرق و سربازها به پادگانها رفتند و تانک و یا کامیون ارتشی نیز به مردم نپیوسته و مردم پادگانی را هم تصرف نکردهاند.
4. سیدمحمدعلی شیرازی ضمن تماس با منزل آیتالله قاضی4 در تبریز جویای وقایع تبریز شد و همسر قاضی اظهار داشت راهپیمایی هنوز ادامه دارد و سربازها 5 افسر را کشته و عدهای از سربازان و افسران لباس خود را درآورده و متواری شدهاند و نیز مردم به تانکها و کامیونهای ارتشی حمله برده و نماز شب در خیابان برگزار گردیده.
5. شخص ناشناسی از تهران با آیتالله قمی تماس و اظهار داشت اعلامیههای همبستگی شما را به وسیله حاجی لامع به قم فرستادم که توسط چند سرباز بین درجهداران و سربازان پخش گردیده و ساعتی بعد سربازان و درجهداران همبستگی خود را اعلام داشتهاند. شیخان
آشوری 27 /9 /1357 از طرف افضلی
توضیحات سند:
1. در روز بیستم آذرماه سال 1357ش که مصادف با روز عاشورا بود، درحالی که راهپیمایی سراسری مردم در شهرهای بزرگ و کوچک جریان داشت، یک افسر، دو درجه دار و دو سرباز هنگامی که افسران و درجه داران در پادگان لویزان که محل گارد شاهنشاهی بود مشغول صرف غذا بودند، آنان را به رگبار بستند که در این حمله، حدود 35 نفر کشته و 130 نفر زخمی شدند.
2. گزارش ساواک قوچان درباره این ماجرا به شهر زیر است:
«صبح روز جاری[14 /9 /1357]در شیروان بین گروههای موافق و مخالف زد و خورد و از دو طرف تعدادی مختصر جراحت برداشتهاند. ضمناً مردم موافق به منزل سیداحمد شهرستانی که عزای ملی اعلام نموده است حمله و شیشههای منزل وی را شکستهاند.» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک . خراسان جنوبی . سند شماره: 3751/ق ﻫ ـ 14 /9 /1357
3. حجتالاسلام میرزا حسن ناصرزاده در سال 1287ش در تبریز به دنیا آمد. تحت تعلیم و تأثیر پدر بزرگش که از علمای بنام دوره قاجار و به ناصرالشریعه شهرت داشت، به علوم حوزوی روی آورد و پس از اتمام تحصیلات علوم دینی، به وعظ و خطابه مشغول شد و به عنوان یکی از منبریهای خوش سخن تبریز شناخته شد. در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت و در آغاز نهضت امام خمینی (ره) در سال 1341ش، از روحانیون نقش آفرین بود و به همین دلیل در سال 1342 دستگیر و به تهران آورده شد و در زندان قزل قلعه محبوس گردید. وی در سال 1359ش به علت عارضه قلبی از دنیا رفت.
4. شهید آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، فرزند آیتالله حاج میرزا باقر در سال 1294 ﻫ ش در تبریز دیده به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی علوم دینی را از پدر بزرگوار و عم گرامی خود میرزا اسدالله در مدرسه طالبیه تبریز آموخت و در سال 1308 در هنگام قیام مردم تبریز، به اتفاق پدرش توسط حکومت رضاخان به تهران تبعید شد و پس از چند ماه توقف در تهران و ری به تبریز مراجعه کرد. در سال 1319 به حوزه علمیه قم مشرف و مشغول تحصیل علوم مذهبی شد. در دوران تحصیل از محضر مراجع عظام چون آیتالله سیدمحمد حجت، آیتالله سیدصدرالدین صدر و آیتالله العظمی سیدحسین بروجردی و امام خمینی (ره) کسب علم کرد. وی در سال 1329 از قم راهی حوزه علمیه نجف شد و در آنجا نیز از محضر علماء بزرگی چون آیتالله حکیم، عبدالحسین رشتی، میرزا باقر زنجانی و بجنوردی و علامه محمد حسین کاشفالغطاء کسب فیض کرد. در سال 1332 به ایران بازگشت و در تبریز اقامت گزید. در تبریز نماینده تامالاختیار امام(ره) بود و از این جهت مسئولیتی سنگین بر عهده داشت. آیتالله قاضی از هنگامی که مبارزه با حکومت پهلوی را بر خود فرض نمود، هیچگاه در این مورد کوتاهی نکرد. به ویژه بعد از سال 1341 همزمان با اوجگیری مبارزات مردم مسلمان، وی نیز فعال تر از گذشته به مبارزات علیه رژیم پرداخت، به همین دلیل در زندان قزل قلعه محبوس و سپس به شهرهای کرمان و زنجان تبعید شد و پس از اتمام دورهی تبعید در تبریز اقامت نمود و به مبارزات خویش ادامه داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در مقام نمایندگی امام و امام جمعه تبریز خدمت میکرد. آیتالله قاضی در دهم آبان 1358 به دست گروهک فرقان چهره در خون کشید.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 20 صفحه 145