دولت نظامی مبنی بر تعیین نماینده از طرف آنها برای مذاکره با دولت
متن سند:
دولت نظامی مبنی بر تعیین نماینده از طرف آنها برای مذاکره با دولت
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت شریف و مسلمان ایران - اصناف و بازاریان محترم۱
دولت سرنیزه اتحاد ملی!! که در دریای خون جوانان مسلمان ایران زمین غوطه میخورد و هر آن در شرف نابودی است و آخرین پیوند اتحادش را با ملت با گلوله باران کردن بارگاه مقدس حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء محکم کرده است و آن حریم مقدس را که پناهگاه و مأمن مظلومین و محرومین است به خون مقدس مسلمین رنگین ساخته و بدین وسیله ماهیت ضد اسلامی خود را که بارها بر مردم روشن شده بود بار دیگر با وقیحترین شکلی آشکار ساخت. اینک به این تجربه تلخ دست یافته که دیگر قدرت سرنیزه به هیچ وجه نمیتواند صفوف متراکم و همبستگی پولادین ملت را در هم بشکند و ملت، هر چه قربانی بدهد شهامت انقلابیش بیشتر و خشم ضد طاغوتیش افزونتر میگردد. مجدداً به پیروی از سلف خود (دولت آشتی ملی!!) دست مزورانه خویش را از آستین خیانت به در آورده و به سوی اصناف و بازاریان که قدرت مبارزه مثبت و منفی آنها ستون فقرات رژیم را در هم شکسته است استمداد میجوید استمدادی خائنانه و عاجزانه!! و آن این که کلیه اصناف و بازاریان بدون دخالت هیچ یک از مأمورین دولتی نمایندگانی از بین خود انتخاب نموده، تا با رئیس دولت به مذاکره بنشینند و بدین وسیله مضحک دولت، انقلاب کبیر ایران را که ابعادش از فراسوی مرزهای ایران نیز گذشته و منطقه را نیز تحت تأثیر قرار داده است خاموش سازد.
خیال واهی و پوچی که از مغزهای آدمکش تراوش کرده هنوز نتوانسته است عظمت این حرکت انقلابی را درک کند.
توضیحات سند:
١- تعدادی از بازاریان دین به دنیا فروش که قصد خدشه دار نمودن حرکتهای اصیل بازاریان مؤمن و متعهد دارند، در منزل یک وابسته سفارت آمریکا اجتماع کرده و در آن جا متعهد میشوند که برای تعدیل مواضع امام خمینی حاضرند به پاریس سفر کرده و فشار آورند که شاهی را که حاضر شده است در چارچوب قانون اساسی، شاهی کند مورد حمله قرار ندهد. آنان در این ملاقات، مراتب امتنان خود را از کارتر برای دفاع از حقوق بشر اعلام داشته و از کمکهای آمریکا به ایران تشکر میکنند. حجتالاسلام حاج سید احمد خمینی در این مورد مینویسد: تعدادی از همین تجار که همگی از سرمایه داران بزرگ ... بودند در پاریس خدمت امام رسیدند و وضع بد اقتصادی را تشریح کردند و از امام خواستند تا به گونهای عمل کنند و موضع بگیرند که اقتصاد کشور از وضع اسف بار فعلی رهایی یابد. آنها تلویحاً از امام میخواستند که در مقابل شاه کوتاه بیاید. حضرت امام با آنها خیلی تلخ برخورد کردند و فرمودند: «مردم و قشر مستضعف بازار حاضرند ورشکست شوند ولی دیگر این شاه بر آنها حکومت نکند، این جمله را گفتند و جلسه را ترک کردند.» (ر.ک: اسناد لانه جاسوسی، ج ۵، (خط میانه) ص ۱۸۰، ۱۸۲، ۱۸۳ و کوثر، ج ۲، ص ۳۹۱)
منبع:
کتاب
شهید آیتالله حاج شیخ محمد صدوقی صفحه 454