تاریخ سند: 24 اردیبهشت 1345
صورت مجلس
متن سند:
تاریخ: 24 /2 /1345
صورت مجلس
ساعت 1230 روز شنبه 24 /2 /45 از منزل آقاشیخ حسین نوری همدانی واقع در کوچه یخچال قاضی پلاک 93 بازرسی به عمل آمد که در نتیجه کتب و اوراق مضره و تعدادی عکس به شرح زیر کشف گردید. این بازرسی با کسب اجازه صاحب منزل و با حضور نامبرده و با رعایت مقررات کامل بدون خسارت مالی و جانی در ساعت 1400 خاتمه پذیرفت.
1. کتابهای راه طی شده . انجمن اسلامی دانشجویان . خداپرستی و افکار روز . دین و سیاست . مرجعیت و روحانیت . نوشتههای مهدی بازرگان 2. زن و آزادی نوشته سید رضا صدر. نیچریه یا ناتورالیسم نوشته سید جمال الدین اسدآبادی1. سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار ترجمه اکبر هاشمی رفسنجانی . ماتریالیسم یا منشاء فساد نوشته سراج انصاری2 3. تعداد 10 قطعه عکسهای طلاب و اشخاص 4. یک جزوه بعثت3 شماره اول سال 42. 4[5]. سه برگ اعلامیههای مختلف 5[6]. یک جزوه متن سخنرانی دکتر مظفر بقائی4 رهبر سازمان نگهبانان آزادی 6[7]. یک دستگاه ضبط صوت گراندیک با سه بسته نوار که پس از استماع نوارهای مربوطه چون فقط اشعار ذبیحی5 و تلاوت قرآن بودند، تحویل گردید. 7[8]. مبلغ پنجاه هزارریال وجه نقد که مبلغ ده هزار ریال در یک پاکت و مبلغ چهل هزار ریال آن در پاکتی که مهر شهسوار فروشگاه ولیعهد نوشته شده بود که به نامبرده تحویل گردید. 8[9]. یک جزوه در راه حق6 9[10]. یک جلد پاسپورت به نام مشارالیه 10[11]. یک برگ که عکسهائی از ثریا ملکه سابق و شاهنشاه آریامهر در آن میباشد. 11[12]. یک برگ رونوشت تبریک برای خمینی از طرف علماء و محصلین همدانی مقیم قم 12[13]. یک برگ قبض سهم امام 13[14]. تعداد 6 برگ نامههای مختلف.
نماینده دادستان و ساواک . عباس بکائی 24 /2 /45 نماینده ساواک . عباس جوکار
صاحب منزل . شیخ حسین نوری همدانی
توضیحات سند:
1. سید جمالالدین اسدآبادى، فرزند سید صفدر، روحانى و فیلسوف مبارز، سیاستمدار انقلابى و منادى وحدت مسلمین جهان، در آبان ماه 1217 ﻫ ش، در اسدآباد همدان دیده به جهان گشود. وى تحصیلات ابتدایى را نزد پدرش آموخت و سپس از محضر بزرگانى همچون علاّمه سید صادق سنگلجى و شیخ اعظم انصارى بهره برد. پس از پایان تحصیلاتش در همدان، به کشورهاى مختلف اسلامى سفر کرد و بر علوم اسلامى، تاریخ و ادبیات عرب تسلط کامل یافت. او همچنین زبانهاى فارسى، عربى، انگلیسى، ترکى و فرانسه را خوب مىدانست. با دیدن وضع مسلمانان، آرزوى تشکیل یک حکومت اسلامى مقتدر اندک اندک در اندیشهاش پدیدار گشت و در هر جا که قدم مىگذاشت، انقلابى فکرى پدید مىآورد. در سال 1287 ﻫ ق، فعالیتهاى سیاسى او در مصر به قیام ارتش علیه «اسماعیل پاشا» منجر شد. سپس از مصر تبعید شد و به هند رفت و اولین رساله خود را در ردّ طبیعیون منتشر کرد. پس از آن به پاریس رفت و مبارزه را در آنجا ادامه داد و با همکارى شیخ محمد عبده، روزنامه «عروۀالوثقى» را منتشر نمود. او مدتى بعد به لندن رفت و در سال 1303 پس از بازگشت به ایران، چند ماهى زندانى شد. بعد از آزادى عازم بصره شد و در رهبرى حوادث سیاسى آن منطقه دخالت داشت. در سال 1309 ﻫ ق، به استانبول رفت و مهمان پادشاه عثمانى شد و در 19 اسفند 1275 در همان جا درگذشت. عدهاى معتقدند که سلطان او را مسموم کرد. سید جمالالدین اسدآبادى سراسر عمر خود را صرف مبارزه با استعمار بریتانیا، روس تزار و ستم و تبهکاریهاى دربار قاجار کرد و در بیدارى مردم منطقه و ایران و وقوع انقلاب مشروطیت سهمى مؤثری داشت.
برخى از آثار به جاى مانده از وى عبارتند از: تتمۀ البیان فى تاریخالافغان، القضاء و القدر، اسلام و علم، نیچریه یا ناتورالیسم، الوحدۀ الاسلامیه، الواردات فى سرّالتجلیات و مقدار زیادى مقاله و نامه و متن سخنرانى و مذاکرات.
2. حجتالاسلام حاج سراج انصارى در سال 1275 ﻫ ش در نجف اشرف متولد شد. وی در سال 1312 به کسب علوم دینی و معارف اسلامی پرداخت و مدتی در تبریز به موعظه و ارشاد مردم پرداخت. وی مؤسس اتحادیه مسلمین ایران و از روحانیون مبارز و متفکرى است که در دهه بیست و سى علیه استعمار و استبداد به مبارزه پرداخت و مجله «ماهنامه مسلمین» ارگان اتحادیه را چندین سال مدیریت کرد. وى صاحب آثارى چون نبرد با بىدینى، دین چیست و براى چیست؟، چه مىگوید؟ (علیه کسروى)، ماتریالیزم (نقد مارکسیسم) و مبارزه با فساد و فحشاء (علیه رژیم پهلوى) مىباشد. وی در 8 شهریور 1340 در قم درگذشت.
3. نشریه بعثت که به صورت گاهنامه در سالهای 1342 تا 1344ش منتشر میشد، نشریه داخلی حوزه علمیه قم بود. در فضای اختناقی که در آن سالها بر مطبوعات حاکم بود؛ و در پی تنشهای جدی میان روحانیون و حکومت، بعثت تریبونی شده بود برای روحانیون تا از آن طریق دست به افشاگری علیه سیاستهای نظام حاکم بزنند. دقت در مضامین مقالات این نشریه، علاوه بر اینکه سطوری از تاریخ مبارزات روحانیت را رقم میزند، خواننده را در فضای سیاسی اجتماعی روزهای پس از پانزده خرداد 1342 قرار داده و او را با دیدگاهها و اهداف روحانیون حوزه علمیه قم آشنا میکند. حجتالاسلام سید هادی خسروشاهی که یکی از همکاران این نشریه بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی آرشیوی را که از تمام شمارههای آن را جمعآوری و دور از چشم عوامل امنیتی و مأموران ساواک در مکانهایی مخفی نگهداری نموده بود، در سال 1379ش، هر آنچه که از این نشریه باقی مانده بود را یکجا و در کتابی با عنوان «بعثت؛ نشریه داخلی حوزه عمیه قم » منتشر کرد.
4. مظفر بقائی کرمانی، فرزند میرزا شهابالدوله در سال 1287 ﻫ ش در کرمان متولد شد. نامبرده جزو اولین دستهی محصلینی بود که در زمان رضاشاه برای تحصیل به اروپا اعزام شد و در دانشگاه سوربن پاریس در رشتهی فلسفه و آموزش و پرورش کودک تحصیل کرده و به ادعای خودش مدرک دکتری گرفت، اما در کتاب « ایران و تاریخ» نوشتهی بهرام افراسیابی در صفحهی 126 چنین ذکر شده است: «مظفر بقائی برای تحصیلات به فرانسه رفته بود و به علت عیاشی و ولگردی موفق به درس خواندن نگشته و بدون گرفتن عنوان از فرانسه باز میگردد. اولین دغلکاری او این بود که برای خودش عنوان دکتری جعل کرده بود...»
بقائی از سال 1324 وارد فعالیتهای سیاسی شد و در تشکیل حزب دموکرات ایران با قوامالسلطنه همکاری میکرد. وی در دانشگاه تهران نیز اشتغال داشت و برای اولین بار در سال 1336 به عنوان نمایندهی شهر کرمان به مجلس شورای ملی راه یافت.
بقائی در جنبش ملیگرایی ایران چهرهای شاخص بود و از طریق روزنامهاش (شاهد) خط مشی سیاسی خود را ادامه داد. وی با تأسیس حزب زحمتکشان به عقاید سیاسی خود تشکل بخشید و از جمله سیاستمدارانی بود که با اعمال سیاستهای منافقانه آسیبهای فراوانی به کشور وارد کرد؛ همدستی او ـ البته به طور مخفیانه و غیرمحسوس ـ با کودتاچیان 28مرداد32 و مخالفتهایش با دکتر مصدق از آن جمله است. او در یک دادگاه مسخرهی شاهساخته در محاکمات بدوی محکوم شد، اما دادگاه تجدیدنظر پس از خوشرقصیهای بقائی او را تبرئه کرد. بقائی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ظاهراً ادعای طرفداری از انقلاب را داشت، اما انتشار وصیتنامهی سیاسی او مطالب را به گونهی دیگری نشان میداد. وی در سال 1359 دستگیر و با سپردن تعهد به این که از کشور خارج نشود آزاد شد، ولی در شهریور همان سال سفری به آمریکا انجام داد... بقائی در فروردین ماه سال 66 پس از بازگشت از آمریکا، در کرمان دستگیر شد. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در همان تاریخ در بازرسی از منزل وی مقادیر زیادی اسناد مربوط به حزب زحمتکشان و اشیاء و نشریات غیرمشروع به دست آمد. سرانجام بقائی در آبان ماه 1366 در بیمارستان مهر تهران درگذشت.
زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقائی کرمانی، حسین آبادیان، تهران، مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1380
5. سید جواد ذبیحی درکهای فرزند سید اسدالله در روستای درکه واقع در شمال شهر تهران به دنیا آمد. پدرش مداح بود و سیدجواد نیز از دوران جوانی با به سر نهادن فینه عربی، در مجالس مذهبی تهران و شهرستانها شرکت میکرد. از سالهای آغازین دههی 1320 با رادیو همکاری نمود و از سال 1336 ش وارد عرصه موسیقی غیرمذهبی شد و به آوازخوانی پرداخت و به همین دلیل به مجالس درباری نیز دعوت میشد تا جایی که در نزد برخی از افراد، به « بلبل شاه» معروف شده بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای مدتی زندانی شد، ولی پس از آزادی، افرادی او را به بهانه اجرای مراسم نیایش، از خانه خارج کردند و به قتل رساندند. این افراد، با نام گروه شاهین، قتل او را به گردن گرفتند.
6. مؤسسه در راه حق ابتدا در سال 1343ش، با هدف پاسخگویی به سئوالات و شبهاتی که مطرح بود و در این موقع، توسط میسیونرهای مسیحی در نقاط مختلفی از کشور به آن دامن زده میشد، توسط جمعی از علماء و فضلای حوزهی علمیه قم تحت عنوان «مؤسسه خیریه تعلیماتی ـ تحقیقاتی اصول دین» تشکیل شد و پس از چندی، نام خود را به عنوان «مؤسسه در راه حق» تغییر داد. این مؤسسه که دستخوش تغییرانی شده بود، یک بار نیز در سال 1346ش، راهاندازی شد و در طول زمان فعالیت خود، بسیاری از افراد صاحبنام در حوزههای مختلف دینی و ادبی با آن همکاری نمودند.
روال کار موسسه در شناسایی مخاطبین، اینگونه بود که کارتهایی تهیه شده بود و از کانالهایی خاص میان برخی معلمان مدارس یا هیئتهای مذهبی کشور توزیع می شد تا بین جوانان توزیع کنند و هر کس که دوست داشت نامش را مینوشت و ارسال میکرد و مشترک میشد. از حدود سال 1350ش، ایده تربیت طلاب جوان و بااستعداد حوزه مطرح شد تا موضوعاتی چون زبان، ادبیات، نویسندگی، فلسفه غرب و... به آنها آموزش داده شود و بر این اساس آیتالله محمدتقی مصباح یزدی فراخوانده شدند و واحد آموزش موسسه راهاندازی شد و به جذب طلبه اقدام کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بنا بر توصیه امام خمینی(ره)، در جلسهای که آیاتالله: محفوظی و محمدی گیلانی و مصباح یزدی خدمت ایشان بودند، بخش آموزش موسسه در قالب بنیاد فرهنگی باقرالعلوم(ع) سطحی گستردهتر پیدا کرد و عمده کار آموزش موسسه نیز بدانجا واگذار گردید که در سال 1374ش، به صورت موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در آمد و در سطحی گسترده به تربیت طلاب در موضوعات تخصصی پرداخته شد. البته در سطحی اندک، بخش آموزش طلاب موسسه در راه حق نیز به حیات خود ادامه داد.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 112