تاریخ سند: 12 فروردین 1346
موضوع : ملاقات سرتیپ بهرامی ریاست ساواک خراسان با آیت الله میلانی عطف : 101 ـ 8/1/46
متن سند:
از : 9/ه
ه : 316 شماره : 1048 /9 ه
آیت الله میلانی وسیله پسرش سه بار تقاضا نمود که این جانب با وی ملاقات
نماید ساعت 8 روز یکم فروردین ماه با نامبرده ملاقات شد چنین اظهار داشت.
من از شما خواهش کردم که اینجا بیائید تا درباره 3 مسئله که مورد نظر است
مذاکره نمایم.
اولاً درباره لایحه حمایت خانواده1 گرچه من به چند نفر از
شخصیتهای کشور منجمله آقای علم نامه نوشته و یا پیغام داده ام که بعضی از
مواد این لایحه برخلاف شرع اسلام است معذالک به شما هم می گویم اقدامی
کنید که کاری برخلاف دین مبین اسلام نشود در جواب میلانی گفتم ممکن است
بفرمائید کدام ماده برخلاف قانون شرع است و آیه قرآن مورد استناد شما کدام
است کجای این قانون مغایرت با دین اسلام دارد مسلما در کشور به غیر از شما و
آقای قمی علمای درجه 1 دیگری وجود دارد که هیچکدام آنها مواد مزبور را
خلاف دین اسلام ندانسته اند و این شماها هستید که هر کار مفیدی را به نفع کشور
از دریچه بدبینی می نگرید این لایحه از فقر ـ فحشاء ـ سرگردانی اطفال تعددی و
اجحاف در خانواده جلوگیری می کند من در مشهد شخصی را می شناسم که سه
زن دارد و 14 بچه آنها را به امید خدا گذاشته و زن جوانی دیگر گرفته در صورتی
که عایدی روزانه این مرد بیش
از روزی 100 ریال نیست در نتیجه زنها و دخترهای او به طریق فحشاء و گدائی
افتاده اند چنانچه منکر این حقیقت هستید حاضرم آن خانواده را به شما معرفی
کنم.
من صریحا به شما می گویم هر کس و هر مقام که در راه پیشرفت کشور
اشکال تراشی و مانع پیشرفت شود جایی در این مملکت نیست و بایستی ایران را
ترک کند و به بهشت موعودی که برای خود مجسم می کند برود.
تمام قوانین این کشور مبتنی بر دین مبین اسلام است و این چند نفر از روحانیون
کج سلیقه هستند که بهانه گیری می کنند میلانی (در حالی که چند لحظه سکوت
کرد) اظهار داشت من
پیشنهاد می کنم لایحه مزبور
را به آقای خونساری
[خوانساری] که روحانی
بی طرفی است و در تهران
است ارائه دهند که اگر
اشکالی از نظر شرعی دارد
به صورت شرعی در آورند
من شخصا با هر گونه
بی نظمی و هو و جنجال
مخالفم و به همین دلیل هم از
شما تقاضا کردم اینجا بیائید
ولی شما می خواهید ما را از
کشور بیرون کنید در حالی
که من پیرو مکتب نظم و
انضباط هستم و هرکس
درباره این لایحه به من مراجعه کرده چه کتبا و چه شفاها به آنها گفته ام من به
وظیفه دینی خود عمل می کنم و کسی حق ندارد به من دستور دهد و تاکنون هیچ
نوع دستوری یا اظهاری درباره مخالفت با لایحه نکرده ام میلانی سپس اظهار
داشت تقاضای دوم من درباره امتحان از طلاب و اعزام به نظام وظیفه است1 من
پیشنهاد می کنم این امتحان تحت نظر علماء انجام پذیرد نه مأمورین وزارت
آموزش و پرورش که رعایت حیثیت مقام روحانیت شده باشد.
به میلانی جواب داده شد که با نهایت تأسف بایستی به آیت الله عرض شود که
مدرسین مشهد که از طبقه روحانیون هستند تحت تأثیر عوامل مختلف قرار
می گیرند و قضاوت آنها صحیح نیست زیرا در این مدت بارها به اشخاصی
برخورد کرده ایم که از دوالی 3 نفر مدرس تصدیق کرده اند که این شخص طلبه
است و نزد ما درس می خواند بعد از تحقیق معلوم شده این جوان در خرازی
فروشی یا مغازه پدرش کار می کند و با پرداخت مبلغی موفق شده از مدرسین
تصدیق تحصیلی بگیرد و بدین وسیله از نظام وظیفه فرار کند.
میلانی اظهار
داشت حال که شما معتقد به مدرسین نیستید1 این عمل را تحت نظر آیت الله
کفائی که از هر نظر مورد
اعتماد است و رئیس حوزه
علمیه مشهد است انجام
دهید که طلاب دیگر نتوانند
حرفی بزنند.
موضوع سوم که
میلانی مطرح کرد درباره
جلوگیری از منبر رفتن شیخ
رضا نوغانی بود و چنین
اظهار داشت نمی دانم آقای
استاندار چه مخالفتی با من و
نزدیکان من دارد.
در
خراسان و بلکه در ایران
نظیر شیخ محمدرضا نوغانی
واعظی نداریم و در این مدت
که شما مشهد هستید آیا
تاکنون حرف برخلاف
مصالحی از او شنیده اید؟ آقای استاندار با جلوگیری از منبر رفتن او می خواهد
لطمه به حیثیت من وارد کند من هم نمی توانم ساکت باشم زیرا نوغانی مورد
اعتماد صد در صد من است از شما می خواهم به هر وسیله ای شده اقدامی کنید که
از منبر رفتن او جلوگیری نشود.
در جواب میلانی اظهار شد نوغانی سابقه
اظهارات خلاف مصالح دارد و مورد اعتماد ما نیست2 و چه بسا ممکن است
وقتی اختیار گفتار از دستش خارج شود و برخلاف مصالح اظهاراتی کند
معذالک به احترام شما با تیمسار استاندار ملاقات خواهد شد که شاید اجازه
دهند از وی رفع اشکال بشود ولی قول قطعی نمی توانم بدهم زیرا ممکن است آقای استاندار موافقت
نکنند.
مذاکرات در ساعت 930 پایان یافت
به گزارش عملیاتی توجه فرمایند.
اصل در پرونده لایحه خانواده بایگانی شود.
صابری ـ 21 /1 /46
توضیحات سند:
1ـ در تاریخ تیر ماه سال 1346
به موجب قانون حمایت از
خانواده، دولت اعلام کرد از این
تاریخ طلاق و ازدواج دادگاهها
ممنوع است این قانون برای
اولین بار از طرف گروه
مرموزی که وابسته به عوامل
صهیونیسم در ایران بودند در
تاریخ 4 /3 /43 مطرح شد و در
مجله «اطلاعات بانوان» آن
روز چنین آمده : «به مناسبت
دهمین سال تأسیس جمعیت راه
نو هفته گذشته مراسمی در محل
جمعیت برپا بود.
در این مراسم
خانم فریده دیبا مادر گرامی
شهبانوی ایران و اداره کننده
جمعیت و عده ای از رجال
سرشناس و رجال معروف
حضور داشتند و از کیک (تولد
جمعیت) که 9 شمع روی آن
روشن بود نوش جان کردند در
این جریان صحبت از این بود که
جمعیت راه نو طرحی را که برای
حفظ حقوق زن در خانواده تهیه
کرده است تصمیم دارد به
امضای عده ای از نمایندگان زن
و آقایان وکلای مجلس برساند و
تقدیم مجلس کند.
احتمال زیاد
داده می شود که در این دوره
مجلس در زمینه حقوق زن و
خانواده قانونی به تصویب
برسد...
» مؤلف کتاب نهضت
امام خمینی معتقد است که عدد
«9» برای حزب جاسوس بهائیت
مقدس است.
رژیم شاه پس از
آنکه مدتی از طریق مطبوعات
روی این طرح تبلیغ کرد بالاخره
در تاریخ «اسفند ماه سال
1345 روزنامه ها اعلام کردند
که لایحه حمایت خانواده را در
پیش داشت.
برای توضیح بیشتر
در این خصوص ر.ک : نهضت
امام خمینی، جلد 2، صفحه 194
به بعد
1ـ محصلین علوم دینی همچون
دانشجویان در حین تحصیل از
انجام خدمت سربازی معاف
بودند.
هرگاه رژیم بر آن می شد
تا از فعالیت یک روحانی
ممانعت به عمل آورد.
او را به
خدمت نظام وظیفه اعزام
می کرد.
چنان که بسیاری از
طلاب را روانه خدمت سربازی
نمود.
اگر چه بر تن کردن لباس
سربازی مانع از انجام تبلیغ
توسط روحانیون نمی شد اما به
هر حال محیط نظامی و نظارت
شدید آنان را تحت فشار قرار
می داد و مشکلات و موانعی را
موجب می گردید.
لذا هر گاه
رژیم می خواست محدودیتهایی
را برای طلاب و علماء و
حوزه های علمیه به وجود آورد،
با طرح بهانه های واهی و به
منظور در مضیقه قرار دادن و
کنترل فعالیتهای علماء و
حوزه های علمیه، عوامل
ساواک هر از چند گاهی به این
شگرد دست می یازیدند.
1ـ همانطور که قبلاً اشاره شد،
رژیم پهلوی به منظور فشار به
حوزه های علمیه، و ایجاد
تضییقات برای علماء و طلاب
علوم دینی، با بهانه قرار دادن
مسئله امتحان طلاب، سعی
می کرد نظام مستقل حوزه های
علمیه را نیز مورد تخطئه قرار
داده و از این رهگذر، زمینه های
بی نظمی و هرج مرج، و نفوذ
دادن عناصر ساواک را در
مدارس علمیه، و روحانیت
فراهم آورد.
علمای اعلام و
مراجع آگاه روحانیت قاطعانه
در مقابل این شگرد رژیم به
مقاومت و افشاگری پرداختند.
نخستین اعلامیه آیت الله العظمی
خمینی (ره) بعد از تبعید از
ایران در همین راستا صادر شد.
ایشان خطاب به طلاب گفتند :
«تسلیم نشوید و زیربار
امتحانات پوچ آنها نروید...
گمان نکنید که با ملایمت و
تسلیم، دست بردار هستند، بلکه
با استقامت و ایستادگی و اظهار
حق و فریاد مظلومانه عقب
می نشینند.
»
ر.ک : غلامرضا کرباسچی، هفت
هزار روز تاریخ ایران، جلد
اول، صفحه 289
2ـ برای توضیح در خصوص
موقعیت شیخ محمدرضا نوغانی
ر.ک : پاورقی سند شماره
10802/ ه 1 ـ 24 /11 /45
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 1