تاریخ سند: 1 فروردین 1351
درباره: یوسف سعیدی مهرورز شغل قهوه چی و پسر وی پژوه سعیدی مهرورز شغل دانش آموز
متن سند:
برابر اعلام ژاندارمری شهرستان لاهیجان مستند به گزارش پاسگاه
ژاندارمری بخش سیاهکل در ساعت 1600 روز جاری از طریق پست
نامه ای به آدرس سیاهکل قهوه خانه سعیدی جهت یوسف سعیدی مهرورز
ارسال شده که چون یوسف سعیدی سواد نداشته آن را به یکی از مأمورین
پاسگاه ژاندارمری سیاهکل که در قهوه خانه حضور داشته داده که آن را
برای وی قرائت نماید و مأمور مزبور پس از گشودن پاکت مشاهده نموده
که داخل پاکت اعلامیه چاپی است و مطالب آن نیز زننده و خلاف مصالح
کشور می باشد که آن را ضبط و به اتفاق یوسف سعیدی به پاسگاه سیاهکل
می برد و سپس پژوه سعیدی را نیز احضار و به اتفاق پدرش به ژاندارمری
لاهیجان هدایت می نماید که نامبردگان از طریق ژاندارمری لاهیجان به
این ساواک هدایت شده اند اینک ضمن اعزام مشارالیهم 6 برگ اوراق
بازجویی مقدماتی (دو نسخه) و یک برگ صورت جلسه ارسالی از
ژاندارمری و اعلامیه و پاکت مربوط جهت استحضار به پیوست تقدیم
می گردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت لاهیجان ـ رضایی
از طرف بنددار
توضیحات سند:
* از سال 44 جنگ های
چریکی برای یافتن مکانی
مناسب در شمال ایران (گیلان)
بیشتر می گردد و تا سال 48
میان گروه های چریکی در
اجرای عملیات همکاری
وجود نداشت به عبارت دیگر
گروههای شهری و روستایی به
صورت مستقل و درون
گروهی کار می کردند.
این
فرصت پس از سال 48 مورد
بررسی قرار گرفت نهضت
چریکی سیاهکل ضمن
شناسایی پناهگاه های متفاوت
در دامنه ها وارتفاعات کاکوه به
ذخیره وسایل لازم می پردازد
اما تا سال 49 آمادگی های لازم
به دست نیامد تا اینکه در
تاریخ 19 /11 /49 یکی از افراد
گروه در اطراف سیاهکل
دستگیر می گردد.
آنان ناگزیر
برای نجات همرزم دستگیر
شده خود پاسگاه سیاهکل را
محاصره کردند.
پس از کشته
شدن شش مأمور و مجروح
شدن ده تن دیگر و نجات
چریک دستگیر شده به طرف
پناهگاه های خود در کاکوه
رفتند.
روزنامه تایمز تعداد
آنان را پس از برملا شدن
تجمع چریک ها در سیاهکل
دویست تن می نویسد اما ما بر
اساس آگهی های دولتی که بر
در و دیوار شهرهای استان با
عکس و مشخصات زده بودند
تا مأموران در یافتن آنان اقدام
نمایند نام این عده را می بینیم
که عبارت بودند از: عباس
مفتاحی ـ جواد سلاحی -
محمود صفاری آشتیانی ـ امیر
پرویز پویان ـ رحمت اللّه
پیرونذیری ـ اسکندر
صادقی نژاد ـ منوچهر
بهایی پور ـ احمد زیبرم ـ
حمید اشرف ـ غفور حسن
پوراصیل شیرجوپشتی ـ دو
تن اخیر یعنی حمید اشرف در
هشتم تیرماه 55 در تهران و در
یک نبرد مسلحانه کشته
می شود.
غفور حسن پوراصیل
شیرجوپشتی بیرون از منطقه
عملیات دستگیر و کشته شد.
از آغاز تا پایان عملیات که
چندماه طول کشید سرتاسر
گیلان در محاصره نیروهای
نظامی و مأموران ساواک قرار
می گیرد.
(گیلان از انقلاب
مشروطیت تا زمان ما،
میرابوالقاسمی، صص
104-103)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، کتاب 1 صفحه 282