گزارش
تاریخ سند: 10 مرداد 1343
گزارش
متن سند:
محترما معروض می دارد با تقدیم پی نوشت مورخه 1 /5 /43 مدیریت کل اداره چهارم مبنی بر روشن نمودن صحت و سقم موضوع اطلاعیه پیوست1 تحقیقات لازم معمول و نتیجه به شرح ذیل از عرض می گذرد.ضمن مصاحبه و تحقیقات غیرمحسوسی که از وزارت آبادانی و مسکن به عمل آمده روشن گردیده که 1) از طرف این وزارتخانه آگهی مناقصه صادر نشده بلکه راجع به ساختمان های مؤسسه حصارک توسط وزارت کشاورزی آگهی مناقصه داده شده و برنده آن شرکت آبنوس است مدیرعامل این شرکت آقای مهندس امیرناصر روشن ضمیر2 بوده و محل شرکت نیز در خیابان تخت جمشید چهارراه بهار می باشد.
2) در مورد ساختمان انبارهای مرکزی سازمان برنامه نیز توسط سازمان مذکور آگهی شده و برنده مناقصه هم فعلاً شرکت دال است مدیر عامل این شرکت آقای مهندس سیف الدین خوشنویسان است و محل شرکت هم در خیابان پهلوی چهارراه امیراکرم شماره 135 می باشد.
ضمنا در تحقیقات غیرمحسوس معموله میزان آشنائی و یا نسبت مدیرعامل شرکت آبنوس با وزیر آبادانی و مسکن روشن نگردیده است.
مراتب استحضارا معروض صدور هرگونه اوامری موکول به رأی عالیست.
به عرض می رسد 10 /5 بسیار خوب ریاست اداره حفاظت سازمانهای دولتی با اینجانب مذاکره فرمایند 11 /5 /43
توضیحات سند:
1ـ منظور سند شماره 2517 /20 مورخه 29 /4 /43 می باشد.2ـ امیرناصر روشن ضمیر فرزند غلامعلی در سال 1307 ش در تهران به دنیا آمد.
از دانشکده فنی تهران مدرک مهندسی الکترونیک گرفت و از سال 1329 در قسمت تعمیرات اساسی راه آهن (آهنگری، ریخته گری) مشغول به کار شد.
از زمان تحصیل در دانشگاه در سال 1326 به سازمان جوانان حزب توده پیوست و در کمیته بخش راه آهن حزب توده و شبکه نارنجک سازی فعالیت کرد.
در سال 1334 به اتهام شرکت در شبکه نارنجک سازی حزب توده و عضویت در باند جاعلین و سارقین آن حزب ـ که دو مورد آن سرقت از بانک ملی دماوند بود ـ به همراه کلیا آرزومانیان، رافیک هاراطونیان و روبن سیمونیان بازداشت گردید.
وی از اولین روز دستگیری به همکاری صمیمانه با نیروهای امنیتی پرداخت تا جایی که درباره او نوشته شد : «از روز دستگیری ندامت خود را ابراز و با دادن اطلاعات کامل خود عملاً پس از دستگیری با آن حزب مبارزه کرده است.
» او که یکی از خواهرانش همسر سرهنگ یمینی از اعضای ساواک بود، در سال 1338 از زندان آزاد شد و در همان سال شرکت ساختمانی آبنوس را دایر کرد.
همسر وی، ماری (مهربانو) کشاورز ـ دختر کریم کشاورز ـ بود که ضمن عضویت در هیئت تحریریه روزنامه دانش آموزان وابسته به حزب توده از مسئولین سازمان زنان آن حزب نیز بود.
مشارالیه با شرکت ناوا نیز همکاری می کرد که مدیر عامل آن مهندس احمد قطبی از دوستان حزبی او بود.
وی در سال 1340 هنگامی که قصد سفر به انگلستان را داشت، توسط دکتر اردشیر نهاوندی ـ برادر هوشنگ نهاوندی ـ ضمانت شد.
و در سال 1348 نیز هنگامی که مهندس مشاور بود، به امریکا رفت.
مشارالیه از طریق نسبت به کریم کشاورز که برادر فریدون کشاورز بود، با هوشنگ نهاوندی نسبت سببی داشت.
یکی از برادران وی به نام پرفسور منصور روشن ضمیر که دبیر کل شورای آموزشی دانشگاه تهران بود، از اعضای فراماسونری به شمار می رفت که دارای نام دیگر به نام علیرضا نیز بود.
و برادر دیگر وی به نام محمد ناصر روشن ضمیر نیز مهندس بود که مدتی در اصل 4 کار می کرد و به فعالیت های مقاطعه کاری نیز مشغول بود و مدیریت شرکت آبنوس را نیز به عهده داشت.
در اسناد ساواک که به نظر می رسد به علت تشابه اسمی ـ محمدناصر و امیر ناصر ـ دارای تداخلاتی باشد، نام واقعی این دو برادر، محمد امیرناصر روشن ضمیر ثبت شده است.
مشارالیه در سال 1353 نیز مدیر شرکت تجارتی رادفو بود که به امریکا رفت.
«اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی»