صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: علی امینی نخست‌وزیر سابق

تاریخ سند: 11 اردیبهشت 1348


موضوع: علی امینی نخست‌وزیر سابق


متن سند:

گزارش خبر
به: 312 شماره گزارش: 38317 /20 ﻫ 4
از: ۴۵۲۰ تاریخ گزارش: 11 /2 /48
موضوع: علی امینی نخست‌وزیر سابق

از ساعت ۷:۳۰ روز چهارشنبه 10 /2 /48 در منزل دکتر علی امینی در حدود ۱۲ نفر از جمله دکتر مهاجرانی واعظ، دکتر صفا استاد دانشگاه اهل اصفهان، صاحب اختیاری، یوسف رنجبر، سید حسین رضوی سرمست، خلیقی کارمند بازنشسته دارائی، منصوریان کارمند اداره غله، سید علی‌اکبر شریفی معمم حضور داشتند. ابتدا دکتر امینی ضمن صحبت با تلفن گفت خداداد فرزند‌خوانده‌ام دیشب دیر خوابید من هم لازم دانستم تا او بیدار است بیدار باشم از من می‌خواست که وضع جغرافیائی زمین‌های کویر بلوچستان را برایش بگویم در حالی که خود من از زمین‌های لوت اطلاعی ندارم بعد صاحب اختیاری پیرامون کویرهای کرمان صحبت کرد سپس هنگامی که آقای دکتر مهاجرانی وارد اطاق شد امینی گفت آقای دکتر از بس از من توضیح سخنرانی روز عاشورای شما را خواستند خسته شدم من سخنان شما را گوش ندادم برای اینکه وقتی از من سئوال شود بگویم اطلاعی ندارم مهاجرانی جواب داد بله تفسیرهای گوناگون کردند ولی بنده چیزی که برخلاف باشد عرض نکردم امیدوارم اعلیحضرت هم از بنده دلتنگ نشده باشند بعد دکتر صفا اظهار نمود تیمسار وفا گفته آقای دکتر مهاجرانی بنا بود به ما سور بدهند ولی ندادند دکتر مهاجرانی افزود مال علما را کسی نمی‌تواند بخورد سپس دکتر امینی از مهاجرانی سئوال کرد از آقای فانی خبری ندارید مهاجرانی گفت خیر امینی ادامه داد که تمام اثاث منزل فانی را دزد برده است دکتر صفا گفت ای کاش صدای فانی را هم دزد برده بود امینی اضافه کرد محمد منتظر کاغذی برایم از دمشق فرستاده بود گفته جای شما خالی بود زیارت خوبی کردم بعد صاحب اختیاری اظهار داشت رادیوی عراق را گرفتم تمام مطالبی را که روزنامه‌های ایرانی راجع به زوار کربلا می‌نویسند تکذیب می‌نمود و وانمود می‌کرد که ایران به حمایت از اسرائیل این کار را کرده است صاحب اختیاری ادامه داد که می‌گویند چند تن اسرائیلی را در عراق کشته‌اند امینی گفت زیاد نمی‌شود روی روزنامه‌ها و شایعات ایستادگی نمود عرب در دو جبهه می‌جنگد یکی از اسرائیل دیگری ایران باید دقت کند و سخت‌گیری نماید تا بتواند جاسوسان خود را بشناسد عراقی‌ها همه از فرزندان آنهائی هستند که امام حسین را کشته‌اند دکتر امینی اضافه کرد اروپا و به طور کلی تمام ملل دنیا اکنون برای اداره نسل جوان عاجز مانده‌اند و حقاً امر مشکلی است باید برای اداره نسل جوان راه تازه‌ای پیدا کنند زیرا دنیا به طرف تو خواهد رفت سپس دکتر امینی پیرامون مرام و مسلک شوروی اشاره نمود و گفت بعد از این همه سروصداها که گفتند باید در دنیا هم زیستی مسالمت‌آمیز برقرار شود اکنون برگشته‌اند و عقاید استالین دنبال می‌کنند بعد دکتر مهاجرانی ضمن صحبت گفت شخص وقتی منبر می‌رود باید اجازه ندهند سروصدا پیش‌ آید مجد نوابی در مسجد پای منبر من سروصدا می‌کرد گفتم اگر شکایت دارید بروید به شاه عریضه بدهید دکتر امینی در جواب اظهار نمود آدم ناراحتی است با درخشش هم گلاویز می‌شد دکتر مهاجرانی ادامه داد و گفت این خانم پارسا را من زن خوبی می‌دانم ولی نوابی به او نسبت نامسلمانی می‌دهد دکتر امینی افزود مذهب شرط انسانیت نیست شخص جهود باشد ولی آدم خوبی باشد بعد عده‌ای در ساعت ۹:۳۰ منزل علی امینی را ترک کردند.
نظریه منبع: شخصی که با امینی با تلفن صحبت می‌کرد معلوم شد دکتر ملایری بوده است. دکتر امینی ضمن صحبت حاضر نشد قبول کند که عده‌ای از ایرانی‌ها در عراق تحت فشار هستند.
نظریه رهبر عملیات: ضمن تائید تشکیل جلسه فوق مقرر فرمائید به گزارش عملیاتی خبر مراجعه فرمایند.
نظریه ۲۰ ﻫ 4 - تشکیل جلسه مورد تائید می‌باشد اقدامات معموله در گزارش عملیاتی مندرج می‌باشد.

توضیحات سند:

1- فرخ‌رو پارسا:
فرخ‌رو پارسای فرزند فرخ دین در سال ۱۳۰۱ ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا درجه دکترای پزشکی ادامه داد. سمت‌هائی از جمله: دبیر دبیرستان‌های تهران، نماینده مجلس شورای ملی، معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش و وزارت آموزش و پرورش را عهده‌دار بود. در سند زندگی‌نامه ساواک وی چنین آمده است: نامبرده فاقد سابقه مضره و سیاسی بوده و طرفدار سیاست غرب و رژیم مشروطه سلطنتی و عضو حزب ایران نوین و کانون مترقی و رئیس جمعیت زنان دانشگاهی می‌باشد، مشارالیها زنی محتاط، ترسو، معرفی و همسر تیمسار شیرین سخن است. گزارش خبری تاریخ 18 /11 /42 حاکی است که در محل جامعه لیسانسیه‌های وابسته به رضا معرفت ناصر هیدی مدیر دبیرستان ملی مدائن اظهار داشته است، خانم دکتر پارسای مبلغ ششصد هزار تومان از وجوه دبیرستان رضاشاه کبیر سوء‌استفاده نموده منتهی سعی می‌شود که سر و صدای موضوع بلند نشود لیکن در بخش دو فرهنگی کلیه کارمندان از جریان خبر شده‌اند و معرفت گفته‌های وی را تائید نموده است.
طبق گزارش دیگری از ساواک مشارالیها متهم به بهائی‌گری بوده و به لحاظ ترس از نفوذ روحانیت در آموزش و پرورش اوج‌گیری مخالف با وی سعی داشته تا قضیه بر ملانشود.
در گزارش ساواک تاریخ 8 /9 /52 چنین آمده است‌:
نامبرده بالا اظهار داشته وقتی خانم پارسای وزیر آموزش و پرورش از سفر خارج از کشور برگشته. هفت چمدان پر از اجناس مختلف با خود آورده و مأموران گمرک با ترخیص آنها مخالفت نمودند لذا راننده مذکور با مراجعه به رئیس گمرک چمدان‌ها را گرفته و تحویل خانم وزیر داده و مشارالیها در مقابل این خدمت به رئیس ناحیه ۱۱ آموزش و پرورش تلفن زده و از طریق رئیس اداره مزبور یک گواهینامه ششم ابتدائی با معدل 25 /13 به وی داده است.
ساواک تهران در گزارش‌های بعدی مدرک تحصیلی نامبرده فوق و وضعیت روحی و رفتاری‌اش را مورد بررسی و تائید قرار داده است. ضمناً جامعه زنان ایرانی در نامه‌ای به فرخ خواستار برکناری و عدم شرکت رسمی مشارالیها در مراسم جمعیت جامعه زنان شده‌اند.
پارسا در دوران تصدی خود در وزارت فرهنگ مروج فساد و بی‌دینی بود. به دلیل مذهب بهائیت و ضدیت با اسلام مدارس اسلامی خصوصاً مدارس دخترانه را همواره تحت فشار و محدودیت قرار می‌داد. در چندین مورد با همکاری ساواک و هجوم به مدارس دخترانه چادر و روسری دختران را برداشته و هتک حرمت نمودند.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه توسط دادگاه انقلاب اسلامی به مرگ محکوم شد.
پرونده انفرادی ساواک

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 706


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.