موضوع : اظهارات حسین تحویلدار در مورد اقدامات جلال آل احمد درباره مخالفت1 با کنگره نویسندگان
تاریخ سند: 8 اسفند 1346
موضوع : اظهارات حسین تحویلدار در مورد اقدامات جلال آل احمد درباره مخالفت1 با کنگره نویسندگان
متن سند:
از : 20 ه 2 به : 312 شماره : 38663 /20 ه 2 حسین تحویلدار اظهار داشت قرار است تا چند روز دیگر کنگره ای از نویسندگان سراسر کشور در حضور شهبانو تشکیل گردد جلال آل احمد2 بطور محرمانه از نویسندگان امضاء جمع آوری می کند تا از تشکیل آن جلوگیری نماید.ملاحظات ـ اقدام مستقیم در مورد اظهارات حسین تحویلدار موجب شناسائی منبع خواهد گردید.
جاجرود 1 ـ جامعه سوسیالیستها 2 ـ شگرد کار 4 نسخه 312 ـ جلال آل احمد دستور روزنامه های توده ای را دارد اجرا می کند از دو ماه پیش به این طرف روزنامه های توده ای و ایران آزاد را مطالعه نمائید در آن این چنین دستور داده شده است.
با مطالعه آن موضوع در بولتن امروز درج شود.
در بولتن درج شد.
آقای پارساکیا همکاری کند در پیدا کردن روزنامه 9 /12 دستور آقای عطارپور ـ آقای نجومی از ساواک تهران بپرسید پیرامون این خبر چه اقداماتی کرده اند ـ به 322 و 321 یک نسخه ارسال گردید.
توضیحات سند:
1 ـ باقر پرهام در این رابطه چنین می گوید : «...اواخر سال 1346 بود و صحبت از تشکیل کنگره شعراء، نویسندگان و مترجمان ایران که رژیم شاه می خواست به عنوان تظاهری از همکاری اهل قلم با خود به راه اندازد...
ماحصل گفت و گوی جمعی از روشنفکران با جلال آل احمد در آن جلسه کافه فیروز ـ یکی از پاتوق های روشنفکری کافه قنادی فیروز بود که در خیابان نادری قرار داشت ـ در اواخر زمستان 1346 این شد که اولاً باید کنگره شعرا و نویسندگان و مترجمان ایران را که رژیم سرگرم تدارک آن بود تحریم کرد ثانیا باید تبادل نظرها را برای متشکل کردن اقدام نویسندگان ایران بر ضد سانسور ادامه داد...
قرار بر این می شود که برای ادامه گفت و گو در این باره جلسه دیگری در منزل یکی از همان افراد تشکیل شود این جلسه در منزل محمدعلی سپانلو تشکیل می شود و در آن...
بحث و گفتگو بر سر لزوم تحریم کنگره شعرا و نویسندگان و مترجمان ایران در می گیرد و با طرح پاره ای مسائل شخصی کار حتی به مجادله و برخوردهای لفظی می کشد سرانجام با دخالت و پادرمیانی دیگر حاضران آرام می گیرند و قرار بر این می شود که متنی در اعلام مخالفت با کنگره شعراء و نویسندگان و در ضرورت لغو سانسور و دفاع از آزادی بیان و اندیشه و تأسیس اتحادیه ای از اهل قلم نوشته شود...
.
کتاب جمعه سال اول اسفند 1358 شماره 27 صص 15 ـ 14 2ـ جلال آل احمد در سال 1302 شمسی در خانواده ای روحانی چشم به جهان گشود.
پس از طی دوران تحصیل، در سال 1323 به حزب توده پیوست و در مدّتی کمتر از چهار سال در ردیف رهبران توده قرار گرفت.
وی مدت 2 سال به نوشتن مطالبی پرداخت که خود آن را «پرت و پلا» می نامد و به سبب همین نوشته ها مأموریت یافت تا زیر نظر طبری به انتشار نشریه بپردازد.
در سال 1326 با انشعاب از حزب توده که دنباله رو سیاست استالینی بود، یک حزب سوسیالیست بنا نهاد.
در ماجرای ملّی شدن صنعت نفت فعالانه شرکت جست و پس از مرداد 1332 از سیاست عملی کناره و دنبال کار تحقیق و تعلیم را گرفت.
وی برای احراز هویت ملّی، «غربزدگی» را در سال 1341 منتشر کرد.
در سال 1347 بود که اقدام به تشکیل کانون نویسندگان ایران کرد و کنگره هنرمندان دربار را تحریم نمود.
با بروز تحولی عظیم در افکارش و روی آوردن به دین، در سال 1343 به حج رفت و «خسی در میقات» را نوشت.
مهمترین آراء سیاسی و اجتماعی و مذهبی آل احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» آمده است.
وی تشیع را نوعی نهضت مبارز روشنفکری می دانست و انتظار و اجتهاد را دو نقطه اوج آن می خواند.
جلال آل احمد که در طول زندگی 25 کتاب و سفر نامه و مقاله را به رشته تحریر در آورد و 11 عنوان ترجمه انجام داد، در سال 1348 در اسالم دارفانی را وداع گفت.
ر.ک : روزنامه ایران، 17 /6 /75 روزنامه ابرار، 19 /6 /75، ص