بی اعتمادی نخست وزیر به کابینه
متن سند:
بی اعتمادی نخست وزیر به کابینه
رضاخان با طراحی و اجرای کودتای 1299ش توسط انگلیسیها به قدرت رسید. او خود را مدیون انگلیسیها میدانست که او را از قزاقی دونپایه، به سرهنگی، سرتیپی، وزارت جنگ، نخستوزیری و نهایتاً به سلطنت رساندند.
به همین دلیل بود که در رأس هرم قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی حکومت رضاخان، تعداد زیادی از رجال انگلوفیل، که خاندان آنان نیز از وابستگان به انگلستان بودند، در مناصب و مقامات مهم کشوری قرار داشتند و به طور طبیعی به اجرای برنامهها، سیاستها، تأمین اهداف و منافع استعماری مشغول بودند.
پس از پایان دوره رضاخان در شهریورماه سال 132ش، محمدرضاپهلوی با موافقت و کمک قدرتهای بیگانه به سلطنت رسید. او نیز که این جانشینی را مدیون دول استعماری میدانست، برای استمرار پادشاهی به حمایت دائمی آنان نیاز داشت. در این میان، رجال وابسته به بیگانه، همچنان در مناصب کلیدی قهرمان بلامنازع بودند و کسی را یارای تعدی به شوکت و قدرت آنها نبود.
این روند در طول بیش از پنج دهه سلطنت پهلوی، به یک رویه ثابت و تغییرناپذیر تبدیل شده بود و عوامل پیدا و پنهان قدرتهای اجنبی، در کوتاهترین زمان ممکن، به مهمترین مناصب حساس سیاسی، نظامی و فرهنگی صعود میکردند؛ که این رویه، در برخی مواقع به گونهای صورت میگرفت که باعث شگفتی سایرین نیز میشد. اگرچه وابستگی به بیگانه در فرهنگ عمومی هر ملت و کشوری، امری مذموم و زشت است، اما برای رجال عصر پهلوی که تشنه قدرت، ثروت و شهرت بودند و برای رسیدن به آن سر از پا نمیشناختند، نه تنها وابستگی و سرسپردگی به قدرتهای استعماری به ویژه انگلستان، روسیه و آمریکا امری کریه و ناخوش نبود، بلکه بسیار جذاب و دوستداشتنی نیز چهره مینمود که نه تنها در باطن عذاب وجدانی نداشتند، بلکه به صورتی آشکارا به وابستگی خود به قدرتهای خارجی اذعان داشتند و این روند چنان عجیب بود که گروهی از آنها با افتخار از وابستگی خود به بیگانگان یاد میکردند و بهطور کلی، در ذهنیت و فرهنگ عمومی رجال عصر پهلوی، وابستگی به سفارتخانه قدرتهای بزرگ خارجی در تهران یک ارزش ثابت بود.
لذا در دوران پهلویها ارتباط ویژه با سفارتخانه یا دولتهای انگلستان، آمریکا و اسرائیل سکوی پرش به مناصب دست نیافتنی تلقی میشد و در کنار وابستگی به آمریکا و انگلیس، عضویت در تشکیلات فراماسونری و شاخههای مربوط به آن، مثل لاینز و روتاری نیز از دیگر میانبرهای رسیدن به مقامات بالا بود. راه سوم، پیروی از تشکیلات بهائیت، که شاخهای از صهیونیزم بینالملل و عاملان سازمان جاسوسی اسرائیل در اقصینقاط جهان محسوب میشوند، بود. این گروه نیز از تسهیلات لازم برای رسیدن به ثروتهای بادآورده و مناصب سیاسی و پولساز برخوردار بودند.
مثلث شوم وابستگی به سفارتخانه قدرتهای مسلط جهانی، تشکیلات فراماسونری و بهائیت، کلید گشودن هر در بستهای بود و اکثریت دولتمردان عصر پهلوی نیز این مهم را درک کرده بودند. به همین دلیل است که بیشتر نخستوزیران، وزرا، امرای ارتش و رؤسای مجلسین پهلوی، پس از مذاکرات پشت پرده این مثلث قدرت و سپس موافقت صوری شاه انتخاب میشدند.
برای نمونه، اگر به سابقه سیاسی جعفر شریفامامی نظر داشته باشیم، وی یکی از دولتمردان عالی رتبه در سه دهه آخر رژیم بود که در مناصب گوناگون و حساسی از جمله وزارت، نخست وزیری و ریاست مجلس شورای ملی و سنا ایفای نقش کرد. شریفامامی از رجال انگلوفیل بود که در سایه همین روابط و حمایتها، به مناصب ذکر شده نائل آمد.
او در تشکیلات فراماسونری به بالاترین درجه رسید و ریاست تعداد زیادی از لژهای بزرگ فراماسونری را عهدهدار بود و در وابستگی و سرسپردگی او به بیگانگان شبههای وجود نداشت. او محرم اسرار و مورد وثوق و اعتماد آنان محسوب میشد. اما همین شریفامامی که خدمت به بیگانگان را به انتها رسانده بود، گاهی اوقات از وابستگی افسارگسیخته و زیاد رجال عصر پهلوی به بیگانگان احساس خوبی نداشت و از این رویه گلایه و انتقاد داشت؛ اما ناراحتی او از اصل وابستگی به خارج نبود، بلکه به رجال یانکوفیل (آمریکایی) مثل مهندس علیرضا انصاری و دکتر جمشید آموزگار بدبین بود و اگر آنها نیز همچون خودش عامل انگلیس بودند، شاید چنین انتقادی نمیکرد.
این مسأله از آنجا ناشی میشد که در مقطع زمانی بعد از کودتای آمریکایی انگلیسی 28 مرداد 1332، آمریکاییها صحنهگردان سیاست ایران شدند و عاملین و رجال وابسته به بریتانیا به تدریج به حاشیه رانده شدند و این موضوع برای انگلیسیها و رجال انگلوفیل از جمله شریفامامی سختگران آمد و به همین علت، با وجود اینکه نسبت به آمریکا و عواملش نارضایتی داشت، این نارضایتی را به گونهای دیپلماتیک ابراز میکرد، زیرا از این وحشت داشت که مبادا موضعگیری یا اظهار نظری که خوشایند آمریکا نباشد، بیان کند و این مخالفت یا موضعگیری، توسط نفوذیهای آمریکا، به سفارت آمریکا گزارش شود و موجب دردسر برای او گردد و همین قدرت برتر آمریکا بود که موجب شد تا رجال انگلیسی با درک شرایط جدید، به تدریج به سوی آمریکا گرایش پیدا کنند. اسناد زیر، گویای این وضعیت است:
سند شماره (29 )
شماره: 5624 /312 تاریخ گزارش: 1 /12 /4
موضوع: جلسه منزل جعفر شریف امامی
عصر روزهای یکشنبه هر هفته جلسهای در منزل مهندس شریف امامی نخست وزیر سابق واقع در خیابان تخت جمشید غربی تشکیل و جمعی از دوستان و طرفداران ایشان و هم چنین کارمندان وزارت صنایع و معادن در آن شرکت مینمایند و در جلسه اخیر مهندس شریف امامی اظهار داشته کار کردن در این کشور فوقالعاده مشکل است و نمیتوان به اشخاص اعتماد نمود و در کابینه خود با اینکه اکثر اعضاء آن را شخصاً انتخاب و برگزیده بود معهذا نسبت به بعضی از آنها اعتماد نداشته کمااینکه در کابینه آقای دکتر اقبال هم که در آن عضو بوده مهندس انصاری و دکتر آموزگار اعضاء کابینه مطالبی را که در هیئت دولت مطرح میگردید بلافاصله به مقامات سفارت آمریکا اطلاع میدادند و بعضی دیگر از اعضاء کابینه هم با سایر سفارتخانههای خارجی مربوط بودند و مطالبی را که نبایستی در جایی مطرح شود و جنبه سری داشت در خارج بازگو میکردند و ضمناً اکثر مطالب را چه در کابینه آقای دکتر اقبال و چه در کابینه ایشان با شاخ و برگ اضافی یا وارونه بشرفعرض ملوکانه میرسانید و مثلاً کابینه آقای دکتر امینی هم از این امر مستثنی نیست. بایگانی شود.
سند شماره (3)
به: 322 تاریخ گزارش: 23 /7 /45
از: 3/الف شماره گزارش: 774ـ3/ الف
موضوع: جمشید آموزگار
حسین رجبی مدیرکل رفاه معلم وزارت آموزش و پرورش اظهار میداشت چندی است که از طرف نخستوزیری به کلیه وزراء و مدیران کل و کارکنان دولتی دستور داده شده است که از تماس با خارجیها بدون اطلاع قبلی و اجازه وزارت خارجه خودداری کنند ولی دکتر جمشید آموزگار وزیر دارایی که از مدتی پیش داعیه نخست وزیری را در سر میپروراند و عدهای از فارغالتحصیلان آمریکا را به دور خود جمع کرده بدون توجه به این بخشنامه و دستور نخست وزیری قبل از مسافرت خود به آمریکا برای شرکت در جلسات صندوق بینالمللی پول با عدهای از فارغالتحصیلان طرفدار خود با حضور آرمن مایر سفیر آمریکا در ایران شامی در هتل هیلتون میخورند و مفهوم این ماجرا این بوده که سفیر آمریکا از طرفداران ماست و ما را تقویت میکند. این ماجرا به عرض اعلیحضرت همایونی میرسد و معظم له از این ماجرا که وزراء خود را متکی به خارجیها میدانند سخت ناراحت میشوند و به همین جهت اکنون از شایعات نخستوزیری جمشید آموزگار به حد زیادی کاسته شده است.
از نظر فرهنگی بهرهبرداری گردید به استحضار کمیته وزارتخانه میرسد.
در پرونده دکتر جمشید آموزگار کلاسه 294 ـ الف ـ م
سند شماره (31)
گزارش
در شب ورود جناب آقای نخست وزیر به لندن به علت تأخیر هواپیما آقای مک میلان نخست وزیر انگلستان مدتی در فرودگاه مرکزی لندن به انتظار نشستن هواپیمای جناب آقای نخست وزیر معطل شده بود و در این مدت در اتاق پذیرایی فرودگاه با دیگر مستقبلین و ایرانیان به مذاکره پرداخته از جمله چند دقیقهای نزد سرهنگ آزموده معاون وابستگی نظامی شاهنشاهی توقف کرده بود که در این هنگام آقای مشایخی نماینده مجلس که در طرف دیگر اتاق بود به سرهنگ آزموده اشاره کرد که مرا به آقای مک میلان معرفی کن سرهنگ آزموده ضمن اشاره به آقای مشایخی به آقای مک میلان گفت که نامبرده یکی از نمایندگان مجلس شورای ملی ایران است در این هنگام آقای مشایخی خود را به مک میلان رسانیده و تعظیم غرائی به او کرده و خود را مجدداً معرفی نموده مک میلان هم یکی از صندلیهای نزدیک خود را به او تعارف کرد و نشست در این هنگام مک میلان از او پرسید شما نماینده کجا هستید و به لندن برای چه آمدهاید او گفت نماینده شهرری هستم وچون مجلس تعطیل است برای استراحت و ضمناً گذاردن فرزندم در یکی از مدارس انگلستان به لندن آمده ام ولی مدارس به علت عدم جا از پذیرش او خودداری میکنند و چنین به نظر رسید آقای مک میلان گفت سفارش میکنم او را قبول کنند و بعد از آن مک میلان بلند شد و به اتاق دیگر نزد دیگر مستقبلین رفت و در این وقت آقای مشایخی خود را به روزنامهنگاران ایرانی رسانیده و با نخوت مخصوصی اظهار داشت آقای مک میلان ضمن تعارف و احوالپرسی گرمی از اینجانب از وضع داخلی و سیاسی ایران از من سؤال نمود که به اطلاع ایشان رسانیده شد که در پرتو توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران ثبات سیاسی و امنیت کامل داشته و دولت مجلس و ملت ایران پشتیبان کامل معاهدات سیاسی خود مخصوصاً پیمان بغداد و به آن وفاداری کامل دارند (در صورتی که ابداً چنین صحبتهایی نشد).
صبح روز بعد آقای مشایخی در سفارت ایران به آقای بهرامی سرکنسول ایران مراجعه و اصرار میورزید که جریان مصاحبه او را با آقای مک میلان به شرحی که در سطور بالا به عرض رسید به وزارت خارجه گزارش نمایند تا از شرفعرض همایونی بگذرانند و به جراید و مجلات داخلی ایران نیز بدهند. و از آقای بهرامی خواهش کرد که پس از تهیه مینوت خود او شخصاً مینوت را ببیند تا اگر حک و اصلاحی لازم دارد به عمل آورده و سپس به وزارت خارجه ارسال دارند. چند نفر از ایرانیانی که ناظر این صحنه بودند از این پشت هم اندازیها بسیار متأثر گردیدند.
بخش 4؛ ضمیمه پرونده آقای مشایخی نماینده مجلس شورای ملی 19 /5
آقای ابراهیمی به سابقه پیوست و ارائه شود.
سند شماره (32)
به: 322 تاریخ گزارش: 4 /7 /46
از: 2 ﻫ 5 شماره گزارش: 2213 /2 ﻫ 5
موضوع: اظهارات کاظم مسعودی درباره نخست وزیر
روز 3 /7 /46 کاظم مسعودی مدیر روزنامه آژنگ در دفتر وزیر آموزش پرورش میگفت آن دسته از رجال سیاسی مملکت که با سیاست آمریکا نظر مساعدی ندارند مایلند مهندس شریف امامی تصدی نخستوزیری را عهدهدار گردد و به تدریج با اجرای برنامههای سیاسی مختلف ایران را از کمکهای مختلف آمریکا بینیاز کنند ولی دستهای که عقیده دارند نباید روابط سیاسی و اقتصادی ایران و آمریکا محدود شود علاقهمند به ادامه کار حکومت آقای هویدا هستند و شاهنشاه آریامهر نیز در شرایط فعلی برنامه دوم را پیروی میفرمایند و مایلند آقای هویدا به کار خود ادامه دهد.
کاظم مسعودی میگفت شخص هویدا مایل است در شرکت ملی نفت به جای دکتر اقبال مشغول خدمت شود برای اینکه اکثریت کارمندان شرکت ملی نفت با او نظر صمیمانهای دارند و خود هویدا خدمت در شرکت نفت را از کار نخستوزیری برای خود مناسبتر میداند.
نظریه رهبر عملیات: منبع مورد اعتماد میباشد.
تیمسار ریاست ساواک ـ اداره کل سوم 5 /7 /46
سند شماره (33)
به: 321 تاریخ گزارش: 23 /6 /46
از: 2 ﻫ 5 شماره گزارش: 18174 /2 ﻫ 5
موضوع: اظهارات مهندس کشتکار
در حزب ایران نوین کمیته محرمانهای وجود دارد که از طرف مقامات سیاسی آمریکا (سازمان سیا) تقویت میشود و قدرت داخلی حزب کاملاً در اختیار این کمیته است و هر تصمیمی که این کمیته بگیرد شورای مرکزی حزب کورکورانه آن را مورد تصویب و تأیید قرار میدهد کارگردانی کمیته آمریکایی حزب را سه نفر به نام دکتر کلالی ـ دکتر یگانه وزیر مشاور ـ دکتر رشتی برعهده دارند و این کمیته سه نفری دسته دیگری هم در اختیار دارد که در کادر وسیعتری نظریات کمیته را مورد اجرا قرار میدهند.
افراد دسته مذکور که همکاران کمیته آمریکایی حزب میباشند عبارتند از مهندس معینیزند نماینده شاهرود، مهندس ستوده وزیر پست و تلگراف، دکتر نهاوندی وزیر آبادانی و مسکن. دکتر متین مجد نماینده محلات، دکتر کشفیان وزیر مشاور، دکتر معتمد وزیری معاون وزارت اطلاعات علاوه بر اینکه مهندس کشتکار ـ سبزواری از جریان مذکور اطلاع دارند افراد دیگری از فعالین حزب نظیر دکتر منتظری، نراقی، خسروی کردستانی نیز وجود این کمیته سیاسی را که از حمایت دیپلماسی آمریکا برخوردار است کاملاً تأیید کرده اند. به طوری که سبزواری به طور بسیار خصوصی میگفت نقشه سیاسی این کمیته آمریکایی آن است که بعد از توفیق کامل در انتخابات مجلس شورای ملی وزراء دولت آینده را از بین کسانی تعیین کنند که صددرصد در اختیار آنها باشند و خود را منتخب این کمیته بشناسند تا نظریات آنها را بیچون و چرا اجرا نمایند.
سبزواری میگفت علاوه براینکه کمیته سیاسی حزب ایران نوین میخواهند کلیه وزراء کابینه را در اختیار خود داشته باشد برنامه کار آنان این است موجباتی فراهم سازند که رئیس سازمان امنیت و رئیس ژاندارمری کل کشور تغییر پیدا کنند و دو مقام نظامی مذکور در اختیار افرادی قرار دهند که با آنان نظر موافق داشته باشند ـ مهندس کشتکار میگفت حکومت مرحوم منصور از طرف دیپلماسی آمریکا به شاهنشاه تحمیل شده بود و دوستان آن مرحوم کاملاً به این موضوع واقف میباشد و اکنون هم تلاش طرفداران دیپلماسی آمریکا آن است که حکومت ایران را صدرصد از نفوذ دربار خارج سازند. مهندس کشتکار میگفت دکتر اقبال و اسداله علم نیز از جمله کسانی هستند که مورد دشمنی شدید این کمیته حزب ایران نوین میباشند کاظم مسعودی مدیر روزنامه آژنگ نیز دو روز قبل میگفت من از مدتها قبل وجود چنین دستهای را در حزب ایران نوین میدانستم روی این اصل خود را به افراد این کمیته نزدیک ساختم و به کمک همین کمیته بسمت نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شدم.
نظریه رهبر عملیات ـ مشخصات بیشتری از مهندس کشتکار پس از تهیه متعاقباً ارسال خواهد شد.
(رونوشت برابر اصل است)
در پرونده کاظم مسعودی در پرونده آژنگ بایگانی شود.
منبع:
کتاب
اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 41