تاریخ سند: 11 مرداد 1356
گزارش خبر موضوع : سه نفر از کارمندان تلویزیون رشت
متن سند:
سه نفر از کارمندان تلویزیون رشت به اسامی قبادی رئیس واحد اطلاعات و
اخبار، یحیی حیاتی فیلمبردار و محمد ملک زاده مونتور متجاوز از سه ماه است که
سرگرم ساختن فیلم ماسوله می باشند.
نامبردگان از نظر ایدئولوژی دارای عقاید
حاد و به عبارت کلی چپ گرا هستند و مخصوصا حیاتی و ملک زاده از تظاهر به
این مسائل دریغ نیز ندارند.
سه نفر مذکور تحت عنوان اینکه مشغول تهیه فیلم
شهرک باستانی ماسوله می باشند و در ظاهر موضوع هم با بهره برداری از
تشریف فرمایی علیا حضرت شهبانوی ایران به ماسوله به میان روستاها می روند و
چهره روستا را نشان می دهند در حالی که کلیه برداشت های آنها کاستی ها،
مشکلات، نارساییها و به طور کلی فقر و مسکنت مردم است و ضمن اینکه سعی
دارند جنبه های ظاهری فیلم تحت عناوینی که انتخاب کرده اند حفظ شود گاهی
صحنه هایی از زندگی خوب روستاییان در آن نشان می دهند ولی داستان فیلم
حاوی پیامهای نیشداری است که منظور آنان را تأمین می نماید.
برای تهیه فیلم
مزبور مبلغ زیادی سرمایه گذاری شده و حیاتی و ملک زاده مدت زیادی است که
در ماسوله به سر می برند و شبها به میگساری و کشیدن تریاک در خانه های مردم
مشغول هستند و کوشش می کنند که قیافه های دلسوز و علاقمند به مردم برای بهتر
زیستن آنان به خود بگیرند و با کنایه از مردم می پرسند بعد از آمدن شهبانو و
مشهور شدن ماسوله چه گلی به سر شما زده شده جز اینکه ارزاق و مایحتاج ما
تماما گرانتر شده.
چند نفر از اهالی محل نیز خودشان را به نامبردگان نزدیک
نموده اند و در مجموع مشغول کار می باشند.
حیاتی ازاهالی کرمانشاه و از جوانان
ناراحت تلویزیون است، در زمان
برپائی جشنهای پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی او را برای تهیه فیلم پیشرفت
جنگل به طوالش اعزام نموده بودند، نامبرده به جای تهیه فیلم مورد نظر فیلم
دیگری تهیه کرده بود که در تلویزیون گیلان موجود است که به ظاهر با تمثال و
فرمایشات شاهنشاه در روز ششم بهمن ماه 2521 همراه بوده اما در غالب داستان
زندگی جنگل نشینان و فقر کارگران و عقب افتادگی جامعه غرب گیلان نشان داده
شده و به همین علت فیلم مورد بحث تاکنون مجوز پخش نداشته است.
دو سال قبل دستور داده شده بود که فیلمی از پیشرفت کارخانه اسالم تهیه شود و
حیاتی مأمور انجام این کار می گردد.
حیاتی نزد پیمان سرپرست وقت تلویزیون
گیلان می رود و می گوید در زندگی کارگران کارخانه اسالم جز بدبختی و فقر و
ناکامی چیز دیگری نیست شما چرا می خواهید بدبختی آن ها را بیشتر جلوه دهید
که پیمان با ناراحتی او را از اتاق خود بیرون می کند و می گوید اگر یک بار دیگر
این مزخرفات را بگویید تو را از پنجره به داخل حیات پرت می کنم.
محمد
ملک زاده هم برداشتی نظیر حیاتی دارد و فکر می کنم در محل زندگی هر دوی آنها
(باشگاه تلویزیون رشت) بتوان کتابهایی را که نشانگر طرز تفکر آنها باشد و یا در
کمد فیلم آن دو فیلمهایی که به پیروی از افکار خود تهیه کرده اند پیدا نمود.
قبادی
به تازگی به مرکز رشت منتقل گردیده و با این دو نفر گرم و صمیمی شده و همه
عوامل را در اختیارشان گذارده است.
قبادی به ظاهر فردیست ساکت و آرام و
فقط با زنان و دختران دوستی و ارتباط دارد ولی در باطن با زیرکی خاص فعالیت
دو نفر کارمندان فوق را تحت نظر دارد و حتی به اتفاق آنان سفری هم به کوههای
عمارلو و ارتفاعات آستارا و اسالم دیلمان کرده است هربار که نامبردگان از
ماسوله به رشت می آیند و معلوم نیست که فیلم را نگاه می کنند و یا قسمتهایی از
فیلم را جدامی کنند و برای انجام منظور خود مونتاژ و نگهداری می کنند.
حیاتی
اخیرا به کمک عوامل خود در تهران در امتحان اعزام به خارج از
کشور از طریق تلویزیون توفیق حاصل نموده ولی هنوز در مصاحبه شرکت نکرده
و گویا امتحان مصاحبه وی نزدیک باشد.
قبادی هم فعلاً در مرخصی تهران به سر
می برد.
نظریه شنبه : نظری نداده است.
نظریه چهارشنبه : چنین استنباط می گردد که گزارش فوق روی ملاحظات
خاص و احیانا اغراض شخصی به منظور منکوب نمودن نامبردگان که شاید از
لحاظ اداری دارای موقعیتی باشند تهیه گردیده باشد معهذا این احساس مانع از آن
نخواهد بود که سه نفر مورد نظر کاملاً شناسایی و سوابق آنان بررسی و تحت
مراقبت قرار نگیرند، بدیهی است که نتایج حاصله به موقع به استحضار خواهد
رسید.
نظریه 1 ه: معتقدم که مدیر کل جدید تلویزیون را که برای دیدن یا ملاقات
اینجانب می آید باید توجیه کرد که در زمینه اعمال کارکنان خود تحقیق و توجه
کند.
در پرونده رادیوتلویزیون بایگانی شود.
25 /5 /1356
توضیحات سند:
* در پاسخ به تلگرامهای
دانشجویان اروپا، امریکا و
کانادا به آیت الله العظمی
خمینی به مناسبت فقدان دکتر
علی شریعتی، ایشان تلگرامی
برای دانشجویان خارج از
کشور ارسال کرد.
* در پاسخ به نظرخواهی
گروهی از مردم در مورد
کمونیستها و گروههای ضد
اسلامی آیت الله العظمی
خمینی صریحا بیزاری خود
را از آنها اعلام داشت.
(7000
روز، ج 2، ص 723)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، کتاب 2 صفحه 106