صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: مصاحبه مطبوعاتی جمعیت مدافعین قانون اساسی

تاریخ سند: 19 دی 1340


موضوع: مصاحبه مطبوعاتی جمعیت مدافعین قانون اساسی


متن سند:

شماره: 4600 /312 طبق دعوت قبلی از ساعت 15 دیروز به تدریج در حدود 45 نفر از مدیران و نویسندگان جراید از جمله اطلاعات1 ـ کیهان2 ـ پست تهران3 ـ تجدد ایران صدای مردم ـ صدای ملیون ـ جهان ـ طلوع ـ فرمان4 ـ آسیا و مجلات اطلاعات هفتگی5 ـ امید ایران و سپیدوسیاه در منزل رشیدیان اجتماع کرده و پس از مصاحبه رشیدیان که متن آن در جراید یومیه صبح از جمله در صبح امروز چاپ شده سوالاتی از رشیدیان و فرود شد که ذیلاً به عرض می رسد.
1ـ درباره مفاصا حساب کنسرسیوم رشیدیان گفت پاسخ آقای دکتر امینی در کرسی آزاد دانشجو در این مورد مؤید گفته های ما است.
2ـ راجع به ندادن آگهی به جراید رشیدیان اظهار داشت او و دوستانش حاضرند به جای حق الدرج آگهی به جراید کمک های مالی بنمایند تا بتوانند به انتشار جراید خود ادامه بدهند.
3ـ راجع به داشتن خانه در شهر و شمیرانات رشیدیان گفت اگر نتیجه اش بیکاری است ما حاضریم به هر نحو که آقای نخست وزیر مایل باشند عمل کنیم و به علاوه قبول دارد که تمام ثروت و دارایی خود را بدهد و در مقابل یک سال درآمد املاک لشت نشاء را بگیرد و علاوه نموده که ما گدای ملیونریم و آقای دکتر امینی ملیونر گدا.
4ـ فرود هم گفته در زمان دکتر اقبال ما از کاندیدا شدن منصرف شده بودیم و می خواستیم اعلامیه ای هم در این باره در چاپخانه روزنامه تجدد ایران چاپ کنیم و طباطبایی مدیر روزنامه مزبور هم که در این جلسه حضور دارد شاهد بود ولی دولت از درج آگهی انصراف ما از کاندیدا شدن جلوگیری کرد.
5ـ فری پور مدیر روزنامه صدای ایران هم گفته در زمان دولت آقای دکتر امینی سه رکن از چهار رکن قانون اساسی از بین رفته و تنها مقام شامخ سلطنت باقی مانده و اگر کارهای زمان محمدعلی شده و یا دکتر مصدق6 در زمان دولت فعلی تکرار شود ما هم جدا مبارزه و قیام خواهیم کرد و در این موقع حضار به شدت کف زده و ابراز احساسات نمودند.
در پرونده جمعیت مجاهدین بایگانی شود.
ثابتی 24 /10 /40

توضیحات سند:

1ـ روزنامه اطلاعات به صاحب امتیازی عباس مسعودی و سردبیری بنی احمد به صورت روزانه از سال 1317 از طرف مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات در تهران منتشر شد.
ر.ک: فهرست کتابخانه ملی 2ـ روزنامه کیهان به صاحب امتیازی عبدالرحمن فرامرزی مدیر مسئولی و سردبیری مصطفی مصباح زاده به صورت روزانه از سال 1325 در تهران منتشر می شد.
3ـ روزنامه سیاسی، اجتماعی، انتقادی و خبری پست تهران به صاحب امتیازی محمدعلی مسعودی و مدیر مسئولی بهرام شاهرخ و سردبیری قاسم مسعودی طی سال های 1332 تا 1353 به صورت روزانه در تهران منتشر می شد.
ر ک.
فهرست نویسی کتابخانه ملی، ایران 4ـ روزنامه فرمان: صاحب امتیاز، علی شاهنده، هیأت تحریریه: عباس شاهنده، جعفر ندیم، هادی هدایتی.
اولین شماره 22 خرداد 1332، ترتتیب انتشار: عصرانه.
موضع: کمی چپ گرا ـ چپ زد افراطی و طرفدار حزب توده (سال 1324) ارگان حزب آزادی قوام السلطنه و طرفدار حزب دموکرات ایران (1325).
توضیح این که این روزنامه یک بار در سال 1322 و دوبار در سال 1323 توقیف شد که این دوبار اخیر (مهر و آبان 1323) روزنامه شهباز به جایش انتشار یافت.
در سال 1324 با گرایش به سمت حزب توده نیز دوبار توقیف شد.
که به ترتیب روزنامه های، دماوند (مرداد 1324) و نسیم شمال (دی 1324).
در اردیبهشت 1325 نیز توقیف شد که به جایش روزنامه نسیم شمال منتشر گردید.
در آذر 1325 تغییر نام داد به نام روزنامه فرمان کارگران منتشر شد و در شکل جدید جنبه ارگان، اتحادیه سندیکای کارگران ایران» راه یافت.
این اتحادیه، سازمانی جدیدالتأسیس بود و از پشتیبانی حزب دموکرات ایران برخوردار می شد.
فرمان کارگران یک ماه بعد جای خود را به روزنامه دیگر به نام کارگران ایران سپرد و خودش از فروردین 1326 بار دیگر با همان نام فرمان و به شکل سابق و عصرها منتشر شد.
ر ک.
مطبوعات ایران، شهریور 1320 تا 1326، ص 123 و 124.
5ـ مجله اطلاعات هفتگی به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی عباس مسعودی و سردبیری ارونقی کرمانی از سال 1320 با روش اجتماعی ـ علمی و هنری در تهران به صورت هفتگی منتشر می شد.
رک.
راهنمای مجله های ایران (1347 ـ 1368)، ص 34.
6ـ دکتر محمد مصدق ملقب به مصدق السلطنه فرزند میرزا هدایت در سال 1261 شمسی به دنیا آمد.
وی در سن 17 سالگی مستوفی خراسان شد.
تحصیلات مقدماتی را در تهران به انجام رسانید و در سال 1287 برای تحصیلات عالیه به پاریس رفت.
بعد از اتمام دوره مدرسه علوم سیاسی پاریس، به دانشگاه توشاش سوئیس وارد شد و در سال 1293 با اخذ درجه دکتری در حقوق، به ایران بازگشت.
چون مخالف قرارداد 1919 ایران و انگلیس بود، در بهار 1298 به سوئیس بازگشت و قصد داشت در آنجا مشغول کار شود که کابینه مشیرالدوله برای تصدی وزارت دادگستری از وی دعوت کرد.
در حین مراجعت به ایران در پائیز 1299 به حکومت فارس منصوب شد.
با این همه در همان سال از شناسایی کودتای سید ضیاءالدین طباطبائی امتناع ورزید.
پس از سقوط سید ضیاءالدین در سال1300 به وزارت دارایی منصوب شد و به اصلاحات در این وزارتخانه پرداخت.
در سال 1301 به حکومت آذربایجان دست یافت و بعد از چندی به علت عدم موافقت دولت مرکزی با نظریات او از این سمت استعفا داد.
در سال 1302 وزیر امورخارجه شد در سال 1303 در دوره پنجم قانونگذاری به نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی انتخاب گردید و در این دوره با واگذاری سلطنت به سردار سپه مخالفت کرد.
در دوره ششم مجددا به وکالت مجلس از طرف مردم تهران انتخاب شد و ضمن مخالفت با تشکیل مجلس مؤسسان، پس از اتمام این دوره چون دولت در انتخابات مجلس دخالت کرد، از سیاست کناره گرفت و در قریه احمدآباد در غرب تهران اقامت گزید.
با اینکه به کلی از سیاست کناره گرفته بود، در چهارم تیرماه 1319 به وسیله شهربانی تهران توقیف شد و پس از اعزام به بیرجند، تا آذرماه همان سال در زندان عمومی آن شهر محبوس بود.
سپس مجددا به احمدآباد تبعید شد.
پس از وقایع شهریور 1320 در دوره چهاردهم و شانزدهم بار دیگر از طرف مردم تهران به وکالت مجلس شورای ملی انتخاب گردید.
در این دوره برای استیفای حفاظت ایران از شرکت نفت ایران و انگلیس و دولت انگلستان جبهه ملی را تشکیل داد و به مبارزه پرداخت و در 29 اسفند 1329 قانون ملی شدن صنعت نفت را از تصویب مجلس شورای ملی گذراند در اردیبهشت 1330 برای اجرای این قانون و خلع ید از شرکت نفت سابق، نخست وزیری ایران را قبول کرد.
موفقیت مصدق در جریان نهضت ملی شدن نفت، مرهون حمایتها و پشتیبانیهای روحانیون و نیروهای مذهبی بود که در رأس آنها آیه اللّه کاشانی قرار داشت.
اما بروز اختلاف میان آیه اللّه کاشانی و مصدق که با تفکرات لیبرالیستی و ملی گرایی همواره مدافع جدایی دین از سیاست بود، موجب گردید که حکومت شاه با همکاری سیا، نقشه هایی را برای سرنگونی حکومت مصدق طرح ریزی کنند.
در تیرماه 1331 با اینکه مجلس جدید (دوره هفدهم) به نخست وزیری او رأی تمایل داده بود، به سبب اختلاف نظر با محمدرضا پهلوی برای تصدی وزارت دفاع ملی، از تشکیل دولت جدید استنکاف کرد و شاه، قوام السلطنه را به نخست وزیری منصوب نمود، ولی ملت با قیام سی تیر به رهبری آیه اللّه کاشانی مجددا او را به نخست وزیری برگزید.
در 28 مرداد 1332 دولت مصدق سقوط کرد و او پس از محاکمه در یک دادگاه نظامی، به 3 سال زندان محکوم شد.
در شهریور 1335 از زندان آزاد شد و در احمدآباد تحت نظر قرار گرفت.
مصدق در 14 اسفند 1346 بر اثر بیماری درگذشت.

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 222

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.