صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : ملاقات با فلسفی واعظ

تاریخ سند: 14 مهر 1343


موضوع : ملاقات با فلسفی واعظ


متن سند:

محل : تهران شماره : 15482...
.
.
بمأمور دستور داده شده است که برای تحقیق از چگونگی فعالیت فلسفی واعظ در هفته یکی دو مرتبه با او ملاقات و گفتگو نماید روز 2 /7 /43 در منزل فلسفی حاج آقا ضیاء امام جماعت مسجد شاه.
اعتماد زاده واعظ.
و شیخ مهدی امام جماعت مسجد دولاب و سیدابراهیم ابطحی و شیخ یحیی نوری.
حضور داشتند شیخ یحیی نوری کتابی تحت عنوان (اسلام و عقایـد و آراء بشـری یا جاهلیت و اسلام) نوشته اسـت و یـک جلد آنرا به فلسفی ارائه داد موقعیکه صفحات آنرا مرور میکرد به جمله برخورد کرد که نوشته بود اسلام با عقاید کمونیسم مخالف مشروط اسـت فلسفی اعتراض کرد مخالف مشروط صحیـح نیـست اصولاً اسلام با کمونیسم مخالف است سپس ادامه داد که در زمان حیات مرحوم آیت الله بروجردی جرائد منتشر کردند که فردا قرار است مشعل هائی از خیابانها تا خانه شاه حمل نمایند نوکر آقای بروجردی برای من پیغام آورد که آیت الله دستور داده اند که شما و قائم مقام رفیع و امام جمعه بروید خدمت شاه و بخواهید که از آوردن مشعل خودداری شود و اینعمل انجام نشد ضمن ملاقات اعلیحضرت فرمودند چه عیب دارد که مشعل بمنزل من بیاورند در حالیکه در اغلب از ممالک اینکار را میکنند من در جواب گفتم چون موضوع آتش پرستی در ایران سابقه دارد که ایرانیها آتش را ستایش میکردند و در مردم اثر خوبی این حمل مشعل ندارد.
اعلیحضرت بسیار خندیدند من برای اینکه دلیل محکم تری بیاورم گفتم اعلیحضرتا مگر کلمه صلح کلمه مقدسی نیست و همه دنیا دم از برقراری صلح نمیزنند پس چرا با کبوتر صلح1 مبارزه میکنیم باین علت که کلمه صلح را بدسابقه کرده اند بنابراین هرکس از کبوتر صلح صحبت کند از نظر ما توده ایست و با او مبارزه میکنیم آتش هم همین سابقه را دارد اعلیحضرت قبول کردند مأمور اضافه میکند که قیمت این کتاب 500 ریال است و در آن فصلی در مورد حکومتهای استبدادی.
دموکراسی.
کمونیستی نوشته شده و آنها را با یکدیگر مقایسه نموده است.
رونوشت به پرونده مربوطه ضمیمه شود اصل در پرونده فلسفی و رونوشت در پرونده شیخ یحیی نوری بایگانی شود صابری 16 /7 14 /7321

توضیحات سند:

1 ـ آقای فلسفی ضمن نقل خاطرات خود از ملاقات با شاه در رابطه با انتقال پیام آیت الله بروجردی به شاه در مورد جلوگیری از حمل مشعل در ورزشگاه امجدیّه چنین آورده است: وقتی رفتیم پیش شاه نشستیم، او به من گفت:« آقا موضوع چیست؟» گفتم: «حضرت آیت الله بروجردی در خصوص حرکت دادن مشعل از امجدیّه تا اینجا خیلی ناراحت هستند».
زنگ زد که رییس تربیت بدنی بیاید.
به محض ورود، شاه به او گفت: «موضوع آوردن مشعل را به هم بزنید، لازم نیست».
بعد شاه به من گفت: «آقا این مشعلها چیزی نیست، اینها در دنیا مرسوم است».
گفتم: «بله، ما می دانیم که در دنیا مرسوم است، ولی پرونده آتش پرستی و کسانی که آرزوی احیای آن را دارند، در اینجا خراب است.
ایشان به اعتبار این سابقه چنین پیغامی داده اند ، و الا در لندن و پاریس که مرکز آتش پرستی نبوده و نیست، هرگز چنین نگرانی وجود ندارد».
بعد چون دریافتم که خیلی حسن تلقی نکرده است، برای روشن شدن مطلب مثلی زدم.
گفتم: «قرآن فرموده است: والصلح خیر ـ صلح خوب است ـ و این کلام حق خداوند است.
امّا از وقتی توده ایها نام «خانه صلح» را به میان کشیده و «کبوتر صلح» را در تهران به پرواز درآورده اند، صلح برای ما بدنام شده است».
شاه گفت: «بسیار خوب و قانع شد، خیلی خوب هم قانع شد.
ر.ک: همان منبع ص 185

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک صفحه 273


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.