نخست وزیر1
متن سند:
فعالیت به نام «آزادیخواهی» «حقوق بشر»
«دفاع از دمکراسی» و «حمایت از زندانیان
سیاسی» یکی از بزرگترین مدهای روز در
کشورهای غربی است.
صدها سازمان کوچک و
بزرگ و هزاران شخصیت از زمینه های مختلف
زندگی در این فعالیت نفع مستقیم دارند.
در
سال های پیش کشورهائی مانند اسپانیا،
پرتغال و یونان هدف های اصلی حمله بودند.
با
تغییر اوضاع در آن کشورها، فعالیت متوجه
هند، آفریقای جنوبی، ایران و ترکیه (بر سر
قبرس) شده است.
هند، با همکاری جناح
چپ حزب های سوسیالیست اروپای باختری
و هم چنین آزادی زندانیان سیاسی اکنون
کمتر در معرض حمله است.
شیلی با آزادی لوئیس کوروالان در برابر بوکوفسکی مخالفان خود را
تقسیم کرده است.
ترکیه از نظر اوضاع سیاسی داخلی اش مورد انتقاد نیست و تنها به خاطر
قبرس مورد حمله قرار می گیرد.
آفریقای جنوبی از نظر دیپلماتیک، سیاسی و تبلیغاتی بسیار نیرومند است و نقشه های
حساب شده ای برای مقابله با حملات دارد.
در این میان، ایران از نظر محافل چپ گرای غربی به
عنوان یک کشور «آسیب پذیر» شناخته می شود و به طوری که شواهد و قرائن نشان می دهد در
سال جاری و سالهای آینده هدف اصلی حملات خواهد بود.
2
کمونیست ها در کشورهای غرب علاقمندند که توجه گروه های رادیکال یا چپ گرای
غیرکمونیست متوجه ایران و دیگر کشورها شود تا از شدت حملات به اتحاد شوروی کاسته
گردد.
صدها «آزادیخواه» حرفه ای نیز با تغییر اوضاع در اسپانیا، یونان و پرتغال، دکان های خود را
در خطر تعطیل می بینند و به همین سبب دنبال «سوژه»های تازه می گردند.
غرب
نمی تواند از نظر نظامی قدرت نمایی کند و در
نتیجه دنبال «قدرت نمایی اخلاقی) است.
«آزادیخواهان» حرفه ای تغییر اوضاع در
اسپانیا، یونان و پرتغال را برای خود یک
پیروزی می دانند و در جستجوی پیروزیهای
تازه هستند.
ایران به بهانه های زیر مورد حمله قرار خواهد
گرفت.
1ـ بازداشت های «غیرقانونی»
2ـ زندانی کردن مخالفان بدون محاکمه
3ـ شکنجه مخالفان
4ـ ممنوعیت فعالیت احزاب سیاسی گوناگون
(به جز حزب رستاخیز).
3
بعضی عناصر وطن فروش ایرانی نما هم چنین
سعی کرده اند که مسئله «تبعیض نژادی» و به
اصطلاح نقض حقوق «اقلیت های قومی» ـ مانند کردها، بلوچ ها، عرب ها و حتی آذری ها و
ترکمن ها ـ را نیز مطرح کنند اما کوچکترین موفقیتی نداشته اند.
به احتمال قوی بعضی شرکت های نفتی، چندین حزب کمونیست یا چپ گرا و احتمالاً بعضی
کشورها مانند اتحاد شوروی و لیبی ـ به طور غیرمستقیم به فعالیت های ضدایرانی کمک مالی و
معنوی می دهند.
جناح چپ حزب کارگر انگلیس، حزب سوسیالیست سوئد، حزب
سوسیالیست هلند و بعضی محافل یهودی نیز در تشویق فعالیت های ضدایرانی سهم دارند.
نزدیک به 200 گروه چپی یا نیمه چپی احتمالاً در مبارزه با ایران شرکت خواهند داشت.
غرب از نظر وسایل ارتباط جمعی (مطبوعات، رادیوها، تلویزیون ها و خبرگزاریها) در جهان
امروز نقش مسلط دارد و روحیه کنونی ایران [این ]وسائل در حال حاضر مخالف ایران است.
تبلیغات حساب شده ای هم اکنون در اتحادیه های کارگری غربی، کنفدراسیون اتحادیه های
کارگری آزاد GFTU و سازمان جهانی دانشجویان COSEC علیه ایران ادامه دارد.
نزدیک به 20 گروه ایرانی نیز علیه ایران
فعالیت دارد و 60 نشریه ضدایرانی به زبان
فارسی در غرب منتشر می شود.
ایران، به خاطر سیاست نفتی اش مورد علاقه
محافل غیرچپی غرب نیست و به همین سبب
آنها حاضر نیستند از کشور ما دفاع کنند.
برنامه های زیر برای مبارزه با ایران در نظر
گرفته شده است:
1ـ از کار انداختن سفارتخانه های ایران از
طریق مراجعات مکرر برای اعتراض، ارسال
سیل نامه ها و تلگرام ها و تظاهرات منظم.
2ـ ترتیب «هفته همبستگی با زندانیان
سیاسی ایران»
3ـ مطرح کردن ایران در مصاحبه با
شخصیت های گوناگون به طور زننده
4ـ تصویب قطعنامه هایی برای محکومیت ایران در سازمانهای بین المللی گوناگون
5ـ انتشار مقالات، خبرها، جزوه ها و کتاب های ضدایرانی
6ـ حمله به ایران در پارلمان ها و کنگره های احزاب و اتحادیه های کارگری
7ـ ...
هنری و فرهنگی ایران.
8ـ ...
اعتصاب های سمبولیک برای اعتراض به ایران.
9ـ قطع ارتباطات تلفنی، پستی و تلگرافی با ایران برای یک روز یا یک هفته به عنوان اعتراض.
10ـ تهیه و اجرای ترانه ها، نمایشنامه ها و برنامه های هنری ضدایرانی.
11ـ تظاهرات علیه مقامات ایرانی که به غرب سفر می کنند.
12ـ تبلیغات میان ایرانی های مقیم خارج و توریست های ایرانی در غرب.
13ـ ترتیب سمینارهای ضدایرانی در دانشگاه ها و مراکز علمی و پژوهشی.
14ـ استفاده از نویسندگان، هنرمندان و ستاره های معروف سینما برای جلب توجه افکار
عمومی به مبارزه علیه ایران.
15ـ تحریم های موضعی و کوتاه مدت تجارت
به ایران (خودداری از حمل کالا به ایران و
غیره...)
16ـ اعمال فشار بر دولت های غربی برای اتخاذ
مواضع ضدایرانی
17ـ ترتیب دمونستراسیون های بزرگ نمایشی
برای مخالفت با ایران.
18ـ چاپ و انتشار پوسترها، کارت پستال ها و
دکمه های ضدایرانی.
19ـ تحریم خرید کالاهای ایرانی هر جا که
ممکن باشد.
20ـ گسترش کمک مالی به «کنفدراسیون» و
دیگر سازمانهای مخالف ایران.
* هم چنین باید دانست که ادعاهای زیر به
عنوان سلاح های کمکی در حمله به ایران مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
1ـ اتحادیه های کارگری و دانشجویی واقعی در ایران وجود ندارد.
2ـ هیچ نویسنده یا شاعری نمی تواند بدون اجازه ساواک چیزی منتشر کند.
3ـ دولت واقعی ایران «ساواک» است که خشونت بیش از حد بکار می برد.
4ـ شدیدترین نوع سانسور مطبوعات، کتاب، قلم و تأتر در ایران اعمال می شود.
5ـ اعتصاب های کارگری و شورش های دهقانی در ایران صورت می گیرد و سرکوب می شود.
6ـ هر کس کوچک ترین مخالفتی با یک مقام دولتی بکند «کمونیست» خوانده می شود و به زندان
می رود.
7ـ تورم در ایران بیداد می کند و توده مردم روزبروز فقیرتر می شوند.
8ـ ایران پول خود را صرف خرید اسلحه می کند در حالی که مردم نیازمند زندگی بهتر هستند.
9ـ ایران در خلیج فارس نقش امپریالیستی دارد و ژاندارم منطقه است.
10ـ برنامه های اقتصادی ایران بیش از حد
جاه طلبانه بوده و شکست خورده است.
11ـ فساد و رشوه خواری در ایران رواج دارد و
چون مقامات برجسته در آن سهیم اند
اقدامات اساسی برای جلوگیری از آن
نمی شود.
4
روش های مقابله
مهمترین مطلب این است که خودمان از آغاز
ابتکار عمل را بدست گیریم و منتظر نمانیم که
توفانی علیه ما برپا شود و سپس عکس العمل
نشان بدهیم.
یک ضدحمله حساب شده و
متمرکز و درازمدت لازم است.
با بهره گیری از
امکانات و استعدادهای موجود می توانیم این
توطئه بین المللی را خنثی کنیم، به شرط آنکه
تغییراتی نیز در بعضی روش ها و سیاست
هامان داده شود.
کارهای زیر را می توان انجام داد:
1ـ شناسایی دقیق سازمان های بالقوه یا بالفعل مخالف و برقراری تماس با آنها.
2ـ شناسایی دقیق سازمان های بالقوه یا بالفعل موافق و برقراری تماس با آنها.
3ـ برقراری هماهنگی در کلیه اقداماتی که انجام می شود.
4ـ غیردولتی کردن برنامه ضدحمله تا آنجا که ممکن است.
5ـ انتشار یک مجله ماهانه به زبان انگلیسی و جلب همکاری روزنامه نگاران معروف غربی با آن
مجله.
مجله مذکور باید مستقل باشد و جنبه تبلیغاتی مستقیم نداشته باشد.
آفریقای جنوبی اکنون
مجله مشابهی منتشر می کند که بسیار موفق است.
سرهنگ قذافی مجله EVENTSرا در لندن
منتشر می کند.
6ـ بسیج ایرانیان مقیم خارج از طریق تشکیل انجمن های فرهنگی و ادبی، اتحادیه های
دانشجویی و گروه های حزب رستاخیز یا
جناح های آن.
7ـ تبدیل خبرگزاری پارس به یک شرکت
غیردولتی و استفاده از آن برای انتشار اخبار
درست درباره ایران.
5
8ـ استفاده از خبرنگاران خارجی مقیم تهران
برای مخابره اطلاعات درست درباره ایران.
(در
حال حاضر آنها از روش کار ما سخت
ناراضی اند چون نمی توانند با مقامات تماس
بگیرند و اطلاعات لازم نیز به آنها داده
نمی شود و در نتیجه از شایعات استفاده
می کنند.)
9ـ ترجمه و انتشار ادبیات معاصر ایران که
اساسا در جهت روح فلسفه انقلاب
بوده و هست.
10ـ تبلیغ بیشتر و بهتر درباره آزادی زندانیان به مناسبت پنجاهمین سال دودمان پهلوی (در
غرب کسی از این مسئله خبری ندارد.)
11ـ پایان دادن به مسئله ممنوع القلم ها و واگذاری اختیار چاپ مطالب آنها به مسئولان بعضی
روزنامه ها برای گسترش این سیاست با امضای خودشان.
6
12ـ کار توضیحی درباره این فرمایش شاهنشاه که «در ایران دیگر کسی شکنجه نمی شود»
13ـ شرکت در انجمن بین المللی روزنامه نگاران و رخنه در رهبری آن.
14ـ فعالیت بیشتر در سازمانهای بین المللی کارگران و گسترش تماس های حزب رستاخیز با
احزاب گوناگون در غرب.
15ـ تهیه ادبیات سیاسی برای حزب رستاخیز و رساندن آن به ایرانیان مقیم خارج.
16ـ دعوت از شخصیت های مؤثر اتحادیه های کارگری و سازمانهای فرهنگی و روزنامه نگاران
برجسته برای دیدار از ایران.
17ـ آگهی شرکت های خصوصی ایرانی در
مطبوعات غرب.
این آگهی ها می تواند مضمون
سیاسی غیرمستقیم داشته باشد.
مثلاً یک
شرکت ایرانی می تواند ضمن تبلیغ برای خود
بگوید: 49 درصد از سهام ما متعلق به کارگران
ماست.
18ـ اعزام شخصیت های دولتی و غیردولتی
وارد و متخصص برای سخنرانی، مصاحبه و
دادن کنفرانس در کشورهای غربی.
(البته
کسانی باید بروند که می دانند چطور باید با
غربی ها صحبت کرد.)
19ـ اجازه انتشار یک یا دو مجله هنری و ادبی
جدید در ایران در صورت لزوم برای موفقیت
بیشتر این برنامه.
7
20ـ افزودن بر مطالب مسلکی و سیاسی
نشریات رستاخیز.
21ـ تقویت کادرهای سیاسی و مطبوعاتی سفارتخانه های شاهنشاهی در واشنگتن، لندن، بن،
پاریس، رم، لاهه، بروکسل و استکهلم.
22ـ تهیه لیستی از 500 تحصیلکرده کشورهای غربی برای نوشتن نامه به مطبوعات غرب و
دفاع از ایران.
23ـ تشویق خارجی های مقیم ایران به شرکت در برنامه مقابله با تبلیغات ضدایرانی.
24ـ هشدار به مأموران ایران در غرب که زندگی تجملی نکنند و روحیه انقلابی منزه داشته
باشند و بکوشند تا با مردم محل تماس دائمی و سازنده برقار [قرار ]کنند.
25ـ برگزاری سمینارها و کنفرانس های مشترک با کشورهای گوناگون از طریق دانشگاهها و
مؤسسات پژوهشی ایران.
26ـ استفاده از سازمان های موجود که در حال حاضر در واقع فعالیتی از نظر مقابله با اقدامات
ضدایرانی انجام نمی دهند.
سازمان های زیر به عنوان نمونه ذکر می شود:
ـ کمیته ایرانی حقوق بشر
ـ انجمن قلم
ـ کانون وکلای دادگستری
ـ انجمن تحصیلکرده های اروپا
ـ انجمن های تحصیلکرده های کشورهای گوناگون غرب
ـ سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات
ـ انجمن ایرانی طرفدار ملل متحد
ـ انجمن دانشجویان طرفدار ملل متحد
ـ انجمن شاهنشاهی فلسفه
ـ نظام پزشکی ایران
ـ انجمن معماران ایران
ـ کانون مهندسین ایران
ـ انجمن های فرهنگی ایران و کشورهای گوناگون
ـ انجمن دانشوران ایران
ـ انجمن تسلیح اخلاقی ایران
ـ سندیکای هنرمندان سینما و تأتر ایران
ـ انجمن های اقلیت های مذهبی گوناگون که تماس های بین المللی خوبی دارند.
کلیمیان،
ارمنی ها، زردشتی ها و آشوریها در سراسر جهان انجمن ها و تماس هایی دارند که می توانند به
برنامه کمک کنند.
ـ کانون بانک ها
ـ اتحادیه های کارگری و سندیکاها
ـ انجمن های دانشجویی
ـ انجمن های مردمی
ـ دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی
ـ انجمن های ادبی که تعدادشان نزدیک به 200 است
ـ انجمن نفت
ـ باشگاه های گوناگون (لاینز، روتاری، جوانان...)
ـ اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران
ـ کانون ناسیونالیست ایران
ـ سازمان کشاورزی ایران ـ
البته ده ها انجمن و سازمان دیگر نیز وجود دارد که از همه آنها باید استفاده کرد.
در ضمن
سناتورها و نمایندگان مجلس شورا، مسئولان حزب رستاخیز، شخصیت های سیاسی و
دیپلمات های قدیمی، نویسندگان و شاعران سرشناس و وزیران و دیگر مقامات دولتی نیز باید
در چارچوب یک برنامه حساب شده و هرگاه لازم باشد وارد کار شوند.
با چند مقام دولتی و چند
دیپلمات در خارج نمی توان با طرح های عریض و طویلی که علیه میهن ما در حال تکوین است
روبرو شد.
هزاران ایرانی واقعی باید در این کار شرکت کنند.
مثلاً اگر یک روزنامه غربی مطلبی
علیه ما نوشت باید 1000 نامه و تلگرام برایش بفرستیم نه یک نامه.
اگر مخالفان ما
خیمه شب بازی خود را به راه انداختند ما هم باید در پایتخت های غربی جلسات سخنرانی،
مصاحبه های مطبوعاتی و حتی تظاهرات براه اندازیم.
تنها در انگلستان 30 هزار ایرانی اقامت
دائم دارند که اکثریت قریب به اتفاق آنها وطنشان را دوست می دارند.
اما آنها نمی دانند برای
دفاع از ایران و مقابله با اعمال زور، تهدید و ارعاب گروه های مخالف چه باید بکنند.
اکثریت
دانشجویان ایرانی مقیم خارج نیز میهن پرست و شاهدوست هستند اما رهبری و تعلیمات لازم
را ندارند و در نتیجه اعمال یک اقلیت بسیار ناچیز به اسم همه آنها تمام می شود.
گروه های بین المللی می کوشند تا 1977 را به عنوان سال منزوی کردن ایران و معرفی کشور ما
به عنوان جذامی بین المللی درآوردند.
اگر شاهنشاه اراده بفرمایند ما خواهیم توانست همین
سال را به صورت سال معرفی واقعی ایران و دستاوردهایش درآوریم و از فرصتی که دشمن
بوجود آورده است به سود میهن خود بهره گیریم.
تشکیل فوری یک کمیته عالی هماهنگی که بر کلیه فعالیت های مورد بحث در این گزارش
نظارت خواهد داشت لازم است.
کمیته مذکور هر سه ماه یک بار جلسه ای تشکیل خواهد داد
(به مدت یک یا دو روز) و خطوط کلی برنامه ها و دیدگاه ها و روش های استراتژیک را تصویب
خواهد کرد.
این برنامه ها پس از عرض گزارش به پیشگاه همایونی قابل اجرا خواهد بود.
اعضای کمیته عبارت خواهند بود از: نخست وزیر، وزیر امور خارجه، وزیر اطلاعات و جهانگردی،
سفیران ایران در پایتخت های عمده غربی و چند شخصیت از میان کارشناسان امور سیاسی که
با اوضاع و احوال امروز غرب نیز آشنا باشند.
مسئولیت اجرای برنامه های تصویب شده بر عهده دبیرخانه دائمی کمیته با همکاری کلیه
دستگاه ها و سازمان های دولتی و خصوصی خواهد بود.
دبیرخانه دارای یک دبیر تمام وقت
است با بودجه معین و کادرهای تمام وقت یا نیمه وقت مورد نیاز.
دبیرخانه موقت از امروز کار
خود را در نخست وزیری آغاز کرد.
دبیرخانه دارای تشکیلاتی کوچک و اعلام نشده خواهد بود.
کلیه اطلاعات و گزارش های مربوط به فعالیت های ضدایرانی در دبیرخانه کمیته متمرکز
می شود و به اطلاع اعضای کمیته خواهد رسید.
نخستین گروه کار دبیرخانه کار خود را آغاز کرده است و خطوط کلی برنامه را برای اجرا در دست
تهیه دارد.
8
توضیحات سند:
1ـ این گزارش در سربرگ مخصوص نخست وزیر، به محمدرضا پهلوی ارائه گردیده و او نظرات خود را در خصوص این
مطالب، در حاشیه گزارش نوشته که به صورت پاورقی در این صفحات درج گردیده است.
2ـ [شاه]: همان مغز که این مطالب را تدوین کرده باید بتواند ضدش را هم تدوین کند.
3ـ [شاه]: ما خودمان را خیلی دست کم می گیریم.
4ـ [شاه]: این حداکثر بدبینی است اگر فقط بتوانید 17 ماده انقلاب ما را منعکس کنید می تواند با هر مرامی در دنیا بطور
برتر تجلی کند.
حزب ما فعالیت فلسفی و مرامی کم دارد.
5ـ [شاه]: ممکن است خبرگزاری دیگری تشکیل شود ولی پارس به طور رسمی باقی می ماند.
6ـ [شاه]: به شرطی که ضدانقلاب نباشد.
7ـ [شاه]: مجلات خوب داریم ممکن است یکی دو نویسنده بی ربط هم بنویسند.
8ـ [شاه]: علامت + یعنی انجام شود.
* لازم به ذکر است همانطور که در اصل سند مشاهده می کنید، ابتدای صفحه 4 که روش های مقابله شروع شده است.
به غیر از ردیف های 7 و 11 همه موارد دارای علامت + می باشد.
منبع:
کتاب
امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 407