صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

سرمقاله اولین شماره (پست تهران) قبل از بازگشت شاهنشاه ایران شاه به وطن باز می‌گردد

سرمقاله اولین شماره (پست تهران) قبل از بازگشت شاهنشاه ایران شاه به وطن باز می‌گردد


متن سند:

سرمقاله اولین شماره (پست تهران) قبل از بازگشت شاهنشاه ایران
شاه به وطن باز می‌گردد

از روزی که شاه ما ایران را ترک گفت تمام افراد ملت ایران در یک نگرانی و تأسف بسر می‌برند روز 3 مرداد 1332 که یک روزنامه عصر در تهران انتشار یافت روزنامه پست تهران بود که سرمقاله آن به قلم آقای دکتر الموتی بود که قسمتی از آن چنین می‌باشد:
روز یکشنبه 25 مرداد یکی از دردناکترین روزهای تاریخی ایران بود زیرا محمدرضا شاه پهلوی شاهی که وارث تاج و تخت کشور چند هزار ساله ایران است، شاهی که از دمکرات ترین و آزادیخواه‌ترین سلاطین جهان بشمار می‌رود، شاهی که در طول 12 سال سلطنت خود همواره حافظ و نگهبان قانون اساسی بوده است، شاهی که زیربار حکومت قلدری و دیکتاتوری نرفت و حاضر شد کشور خود را ترک بگوید و قانون اساسی را زیرپا نگذارد کشور خود را ترک گفت.
رضاشاه کبیر که برای توسعه دامنه اصلاحات خود بشدت رفتار می‌کرد همواره تحت تأثیر عطوفت و ملایمت ولیعهد خود قرار می‌گرفت و همین دکتر مصدق که وزیر خارجه‌اش رکیک‌ترین فحش‌ها و ناسزاها را نثار خاندان پهلوی کرد جانش مرهون فداکاری محمدرضاشاه پهلوی است و خود او این نکته را کراراً تائید کرده است.
از روزی که شاه ایران را ترک کرد تمام افراد ملت ایران در یک نگرانی و تأسف بسر می‌بردند و وقاحت افراد بی‌شرم را در رادیو می‌شنیدند که حتی به دولت عراق اعتراض می‌کنند که چرا از شاه ما پذیرائی می‌کنند. اشک در چشم ملت حلقه میزد و از این بیشرمی و وقاحت بلرزه در می‌آمدند و روزبروز آتش بغض و کینه آنها علیه این وطن‌فروشان شعله‌ورتر می‌گردید.
آنروز که گروهی خائن و بیوطن مجسمه‌های رضاشاه فقید1 و اعلیحضرت محمدرضاشاه را با کمال بی‌شرمی سرنگون کردند مردم مبارز و رشید تهران درصدد برآمدند که به این صحنه‌سازی‌ها خاتمه دهند و روز 28 مرداد2را برای این روز تاریخی انتخاب کردند. آنروز مردم فریاد می‌زدند (ما شاه می‌خواهیم. باید فوراً محمدرضا شاه پهلوی به میهن خود بازگردند) آنقدر این شعار تکرار شد تا مردم مبارز و قهرمان تهران از برابر تانک‌ها و مسلسل‌ها با دادن تلفات پیش رفته و صدای خود را از پشت میکروفون رادیو تهران بگوش جهانیان رساندند بطوریکه شاه مجبور شد از هزاران فرسنگ دور ندای ملت ایران را لبیک گفته و دعوت ملت را پذیرفته به تهران بازگردد.
فردا شاه باز می‌گردد، فردا محمدرضا شاه در میان سیل احساسات یک ملت، ملت شش هزار ساله به تهران برمی‌گردد، فردا شاهی که 68 میلون تومان ثروت ‌نقدی پدری و کلیه املاک و دارائی خود را بخشیده است به تهران می‌آید.
فردا شاهی که در اثر فشار عمال خارجی ناچار شد که تخت و تاج را رها کند به تهران می‌آید ولی این‌بار شاه با فشار ملت باز می‌گردد و در مقابل اجانب و دشمنان ملت پیروز و سربلند می‌باشد.3
ما اکنون که شاهنشاه پیروز و سربلند به آغوش ملت باز می‌گردند این موفقیت بزرگ را به ملت تاریخی و کهنسال ایران و شاه جوان تبریک گفته امیدواریم پرچم سه رنگ ایران برای ابد در اهتراز باشد. پیروزباد ملت رشید و قهرمان ـ جاوید باد شاه دمکرات ما

توضیحات سند:

1. رضاخان (رضاشاه): فرزند عباسقلی خان سوادکوهی، مشهور به داداش بیک‌، در سال 1256 ﻫ ش در قصبه آلاشت از توابع سوادکوه مازندران‌ متولد شد. در دوران کودکی فاقد سرپرست بود و در نتیجه از کسب معلومات و سواد معمولی زمان خویش محروم ماند. رضاخان ابتدا در فوج سوادکوه‌، وارد خدمت شد و بعد در سن 22 سالگی به عنوان قزاق به خدمت قزاقخانه درآمد. هنگامی که جنبش مشروطه خواهی در ایران پا گرفت‌، علیه آزادیخواهان می‌جنگید. پس از واقعه‌ی به توپ بستن مجلس در سال 1287 خورشیدی توسط محمدعلیشاه قاجار و مقاومت تبریز در برابر قوای دولتی‌، رضاخان فرمانده یکی از دسته‌های قزاق بود که تحت فرماندهی عین‌الدوله‌، برای سرکوب قیام تبریز به آن شهر رفت‌. در مدتی که در قزاقخانه خدمت می‌کرد، مناصب و درجاتی را طی کرد و در سال 1294 رئیس آتریاد همدان شد. در سال 1299 با زمینه‌چینی دولت انگلیس‌، در روز سوم اسفند توسط رضاخان و به همدستی سید ضیاءالدین طباطبایی‌، کودتایی به وقوع پیوست که تاریخ ایران را دگرگون ساخت‌. درباره‌ی چگونگی روی کار آمدن رضاخان‌، خود وی در محافل بسیاری اعتراف کرد که این کودتا به وسیله دولت انگلیس اتفاق افتاد. پس از کودتا در روز چهارم اسفند 1299 فرمان ریاست وزرایی سید ضیاءالدین طباطبایی از طرف احمد شاه قاجار صادر شد و رضاخان نیز به سمت فرماندهی کل قوا و رئیس دیویزیون قزاق منصوب گشت‌. هنوز چند ماهی از عمر کابینه‌ی سید ضیاءالدین نگذشته بود که تحت فشار عناصر آزادیخواه و از طرف دیگر زیر فشار دربار و با تحریک رضاخان کابینه سقوط کرد و سید ضیاء به حالت تبعید برای مأموریت دیگری در فلسطین توسط انگلستان راهی آن دیار شد و رضاخان که در کابینه‌ی سید سمت وزارت جنگ را در اختیار داشت‌، در کابینه‌های قوام‌السلطنه‌، مشیرالدوله و مستوفی الممالک نیز همین سمت را حفظ کرد. او با دسیسه و توطئه چینی هر کابینه‌ای را که روی کار می‌آمد، ساقط می‌کرد تا پست رئیس الوزرایی را به چنگ آورد،. یکی از کارهایی که رضاخان انجام داد تا افکار عمومی را جلب کند، سرکوبی ملوک الطوایف و ایجاد حکومت مقتدر مرکزی بود. هنگامی که رضاخان وزیر جنگ بود، اقدام به سرکوبی نهضت جنگل و عشایر لرستان و سایر مناطق کرد. این اقدامات جهت ایجاد رعب و وحشت در دل آزادیخواهان و کسب اقتدار نظامی و سیاسی صورت می‌گرفت‌.
سرانجام رضاخان سردار سپه در تاریخ 1302 فرمان رئیس الوزرایی را گرفت و در سال 1303 مقدمات به سلطنت رسیدن رضاخان با ترور و تهدید و تطمیع فراهم شد. در سال 1304 به اشاره و تحریک وی سیل تلگراف از شهرستان‌ها به مجلس سرازیر شد که طی آن تلگراف کنندگان خواستار عزل احمدشاه و انتصاب رضاخان به سلطنت بودند. با تلاش نزدیکان رضاخان مانند تیمورتاش و علی‌اکبر داور در آبان 1304 این موضوع به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و رضاخان در اردیبهشت 1305 رسماً تاجگذاری کرد. رضاخان عنصری وابسته و مستبد بود که در طی دوران زمامداری‌اش از هیچ جنایتی فروگذاری نکرد. زورگویی، فحاشی، مشروب‌خواری، اعتیاد به مواد مخدر و توهین و اهانت به زیردستان از ویژگی‌های شخصی وی بود. با شروع سلطنت وی بسیاری از خواسته‌های استعمار تحقق قطعی یافت و دوران بدبختی مادی و معنوی ملت ایران شروع شد. دوره‌ای که زجر، شکنجه، تبعید، قتل، چپاول اموال مردم، اختناق و خفقان شدید، مبارزه قهرآمیز با روحانیت، اسلام زدایی، غرب گرایی، تغییر لباس و کشف حجاب، تملق و چاپلوسی، زبونی و حقارت و همه کاره بودن مشتی نظامی و … به اجرا درآمد و ملت را به روز سیاه نشاند.
در سال 1320 به دنبال اشغال ایران توسط قوای متفقین به خاک ایران، رضاخان پس از واگذاری سلطنت به فرزندش محمدرضا، توسط متفقین به خارج از کشور تبعید شد و به همراه خانواده‌اش ایران را به سوی جزیره‌ی موریس ترک گفت و پس از مدتی به ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی رفت‌. سرانجام رضاخان پهلوی در روز چهارشنبه 4 مرداد ماه سال 1323 در شهر ژوهانسبورگ درگذشت و جنازه‌اش در همان سال به قاهره انتقال یافت‌. در اردیبهشت 1329 هیئتی به ریاست شاهپور علیرضا پهلوی عازم قاهره شد و جسد رضاخان را به ایران منتقل کرد. بسیاری از جمله اعضای فدائیان اسلام نسبت به این موضوع شدیداً اعتراض داشتند. ر. ک‌: زندگینامه رجال و مشاهیر ایران‌، حسن مرسلوند، ج 2، صص181ـ 188
2. کودتای 28 مرداد: نهضت ملی شدن نفت ایران ضربۀ بزرگی بر منافع دول استعمارگر، بویژه انگلستان وارد کرد. با برنامه‌ریزی مشترک آمریکا و انگلیس کودتای 28 مرداد با موفقیت اجرا شد و سرآغاز دیکتاتوری 25 ساله محمدرضا گردید.
انگلیسها موفق شدند موافقت آمریکا را با سقوط مصدق جلب کنند و نقش اصلی با انگلیسها بود. سپهبد فضل‌الله زاهدی مأمور انگلیسیها بود و سرلشگر حسن اخوی طراح کودتا و مغز متفکر سرلشگر ارفع بود. کرمیت روزولت (مقام سازمان سیا) برای حسن اجرای کودتا به تهران سفر کرد. در روز 24 مرداد 1332 هجری شمسی محمدرضا یکی حکم عزل مصدق از نخست‌وزیری و دیگر انتصاب زاهدی به نخست‌وزیری را صادر می‌کند، اما دکتر مصدق این حکم را نمی‌پذیرد و متوجه کودتا می‌شود و کودتاگران شکست می‌خورند و خلع سلاح می‌گردند و شاه که به نوشهر رفته بود به بغداد پرواز می‌کند و از آنجا به ایتالیا می‌رود و کودتاگران ناکام می‌مانند. اما کودتای 28 مرداد طرح‌ریزی می‌شود که براساس آن جمعیتی در خیابانها راهپیمایی می‌کنند و نیروهای کودتا به منزل مصدق می‌روند و سرهنگی به نام رحیمی ساختمان خانه دکتر مصدق را به توپ می‌بندد. اما مصدق موفق به فرار می‌شود. زاهدی زمام امور را در دست گرفت و محمدرضا به کشور بازگشت و حکومت سرکوب را در کشور حاکم کرد. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ـ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی‌.
(در ابتدای سال 1379 وزیر خارجه آمریکا اعتراف کرد که در کودتای 28 مرداد ایران‌، آمریکا نقش داشته است‌.)
3. الموتی تلاش کرده است که بازگشت محمدرضا پهلوی را ناشی از اراده و خواست ملت عنوان کند. در دوره‌ی پهلوی با اظهار مطالبی از این دست، به قلب واقعیات تاریخی پرداخته و کودتای 28 مرداد 1332 را جنبشی عمومی و ملی معرفی می‌کردند.

منبع:

کتاب مصطفی الموتی‌نیا به روایت اسناد ساواک صفحه 6



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.