تاریخ سند: 25 فروردین 1336
گزارش
متن سند:
[شماره:] الف ـ 392
از ساعت 9 الی 13 روز جمعه 23 /1 /36 به تدریج عده ای در حدود 250
الی 300 نفر از کارمندان دولت ـ کسبه و اصناف رؤسا و اعضای انجمن ها و
اتحادیه های جنوب شهر ـ مفت آباد ـ کارگران کارخانجات و اشخاص متفرقه از
جمله آقای بهبودی رئیس تشریفات دربار شاهنشاهی ـ سرتیپ خطیب شهیدی
رئیس بهداری شهربانی ـ ادیب صدرایی از کارمندان عالی رتبه فرهنگ ـ مهندس
تیزهوش ـ سرهنگ ایران پور ـ و سرهنگ 2 قربانی افسران ارتش ـ اپپکچیان
نماینده دوره 14 مجلس شورای ملی ـ نقیب زاده از معتمدین خیابان شوش ـ
سرهنگ بازنشسته همایون عضو انجمن ملی چهارراه عباسی ـ در منزل اسداله
رشیدیان آمد و رفت نموده اند.
در این اجتماع راجع به تشکیل حزب اقلیت و اکثریت ـ برکناری دولت علاء1 و
اقدامات بعضی از آقایان و وزرای سابق ـ ترقی قیمت ها و سختی وضع معیشت
مردم صحبت بوده و به طور کلی اغلب از حضار نسبت به تشکیل حزب از طرف
دولت و آقای علم وزیر سابق کشور اظهار بدبینی می کرده اند و مخصوصا
رشیدیان ضمن ابراز خوشبینی و تمجید از سوابق آقای دکتر اقبال و انتقاد از
عملیات و اقدامات آقای علم نسبت به تشکیل حزب اکثریت و اقلیت فوق العاده
اظهار بدبینی کرده و گفته تجربه نشان داده که تشکیل حزب در ایران جز ضرر و
زیان برای بانیان آن نتیجه ای در بر نخواهد داشت
چنانچه هنوز پس از 14 سال او و سید ضیاءالدین طباطبایی برای تشکیل حزب
وطن و حزب اراده ملی با مخالفین در جدل و کشمکش می باشد.
اطرافیان
رشیدیان اظهار می داشتند در صورتی که رشیدیان تصمیم به تأسیس حزب
داشته باشد مبادرت به تجدید تشکیلات و فعالیت حزب اراده ملی خواهد نمود.
رشیدیان ضمن صحبت مخاطبین را از ابراز خوشبینی و امیدواری نسبت به
اقدامات اصلاحی دولت از آینده منع کرده و می گفت در قضاوت نباید عجله کرد.
منبع ـ وثوق
ارزش خبر ـ تأیید شده
اصل در پرونده حزب اقلیت کلاسه همان 7ح 317 بایگانی است.
سوابق به دایره 3 تحویل شده است.
توضیحات سند:
1ـ حسین علاء فرزند میرزامحمد
علیخان علاءالسلطنه، در سال
1262 شمسی (1301 ق) در شهر
تفلیس بدنیا آمد، در آن هنگام
پدرش کنسول ایران در تفلیس
بود و لقب معین الوزاره داشت.
در
شب 11 محرم 1307 ق که
ناصرالدین شاه از سفر سوم اروپا
برمی گشت در تفلیس به خانه
معین الوزارۀ رفت و هنگام ورود
او علاء به پیشواز شاه رفت و به
زبان فرانسه به شاه خوشامد گفت.
در 1307 ق معین الوزاره لقب
علاءالسلطنه گرفت و از طرف
ناصرالدین شاه به وزیر مختاری
ایران در لندن منصوب شد.
علاء
هم به اتفاق پدر عازم انگلستان
گردید و تحصیلات متوسطه را در
آنجا به پایان برد و در 1321 ق به
پیشنهاد پدرش از طرف وزارت
خارجه به عنوان کارمند، مأمور
خدمت سفارت ایران در لندن شد.
در سال 1330 که علاءالسلطنه
برای چندمین بار وزیرخارجه
شد، علاء بریاست کابینه وزارت
خارجه ارتقاء جست و لقب
«معین الوزاره» گرفت.
او چون به
زبان انگلیسی تسلط داشت بیشتر
اوقات در مشکلات سیاسی که
بین وزارت خارجه و سفارت
انگلستان روی می داد واسطه
ملاقات و مذاکره با وزیر مختار
بود و اولیاء سفارت انگلستان
باتوجه به سوابق مأموریت
علاءالسلطنه در لندن به فرزندش
نیز اعتماد داشتند.
علاء در دوران
جنگ اول جهانی به مناسبت
داشتن شغل ریاست کابینه
وزارت امور خارجه و چیرگی بر
دو زبان انگلیسی و فرانسه در
مذاکرات سیاسی ایران با
سفارتخانه های خارجی نقش
حساسی داشت، او برای شکستن
شهرت انگلوفیلی خود گاهی به
جانبداری از آلمان تظاهر می کرد.
علاء در طول دوران زمامداری
وثوق الدوله و مشیرالدوله و
حکومت سپهدار رشتی و
حکومت کودتا، وزیر مختار ایران
در آمریکا بود.
علاء در انتخابات
دوره پنجم به وکالت تهران
برگزیده شد و در آذر ماه 1302 به
طهران بازگشت.
علاء همکاری
صمیمانه با تقی زاده را از مجلس
پنجم آغاز کرد و در جلسه نهم
آبان 1304 که برای خلع سلطنت
از سلسله قاجاریه رأی گرفته شد.
علاء هم به تبعیت از تقی زاده رأی
مخالف داد.
پس از پایان مجلس
پنجم، در مراد 1306 به وزیر
مختاری ایران در پاریس برگزیده
شد در سال 1311 به تهران
بازگشت و به ریاست بانک ملی
برگزیده شد.
وی در نیمه دوم سال
1312 به وزیر مختاری ایران در
لندن منصوب شد و چهار سال نیز
در این مقام بود، سپس در سال
1316 به تهران احضار و از طرف
جم نخست وزیر به ریاست کل
تجارت و امور اقتصادی منصوب
شد.
در نیمه دوم سال 1321 پس
از فوت فرزین، علاء به وزارت
دربار منصوب گردید و قریب سه
سال در این مقام بود و در سال
1324 به سمت سفیر ایران در
آمریکا برگزیده شد و رهسپار
واشنگتن گردید.
وی در اواخر
1328 به ایران بازگشت و در
فروردین 1329 در کابینه علی
منصور به عنوان وزیر خارجه
معرفی گردید.
بدنبال ترور
رزم آرا و مرگ وی در 16
اسفند1329 توسط فدائیان
اسلام، علاء مأمور تشکیل کابینه
شد.
اما دوران زمامداری وی به
دو روز پس از گرفتن رأی اعتماد
از مجلس در تاریخ 12
اردیبهشت به طول نینجامید.
وی
پس از استعفا در نیمه سال 1330
مجددا وزیر دربار شد.
به دنبال
برکناری زاهدی از پست
نخست وزیری در سال 1334،
علاء مأمور تشکیل دولت شد.
به
دنبال الحاق ایران در پیمان بغداد،
علاء تصمیم به شرکت در
کنفرانس دولت های عضو پیمان
بغداد را داشت که بدلیل مخالفت
نیروهای ملی و مذهبی با این
پیمان، فدائیان اسلام در تاریخ
25 / آبان / 1334 وی را که
قصد شرکت در مجلس ترحیم سید
مصطفی کاشانی (نماینده مجلس
و فرزند ارشد آیه اللّه کاشانی) که
در مسجد شاه منعقد گردیده بود،
ترور می نمایند.
اما وی از این
حادثه جان سالم بدر برد و در
حالی که سر و پیشانیش جراحات
سطحی برداشته بود و باند پیچ
نموده بود در جلسه پیمان بغداد
شرکت کرد.
به دنبال این ترور
نواب صفوی و برخی از اعضاء
فدائیان اسلام دستگیر و محاکمه و
اعدام شدند و دولت علاء تا
اواخر 1335 به کار خود ادامه
داد.
وی در سال 1336 بار دیگر
به وزارت دربار منصوب و تا
شهریور 1342 در این مقام بود،
وی هم چنین ریاست شورای
جشن های شاهنشاهی، ریاست
هیئت امنا دانشگاه پهلوی،
ریاست هیئت موسسین دانشگاه
ملی و ریاست انجمن برادری
جهانی و لاینز بین المللی و استاد
اعظم فراماسونری را به عهده
داشت.
وی سرانجام در 21
تیر 1343 فوت و در مجاورت
حضرت عبدالعظیم دفن گردید.
حسین فردوست در خصوص وی
چنین می گوید: «...
این شخص
طرفدار سیاست انگلیس و
علاقمند شدید به محمدرضا، از
دوره جوانی که هر دو نماینده
مجلس بودند، نزدیک ترین فرد به
مصدق بود.
در مورد این تردیدی
نداشته و ندارم که محکم ترین
رابط بین محمدرضا با
سفارت های انگلیس و آمریکا و
در عین حال محکم ترین رابط بین
محمدرضا و مصدق بود.
اطلاع
داشتم که ملاقات های علاء با
انگلیسی ها و آمریکایی ها فقط در
رده سفیر بود و محل ملاقات آنها
در ساختمان وزارت دربار بود.
»
برای اطلاع از نقش علاء در
دوران دولت مصدق و حضور وی
در عرصه تحولات سیاسی دهه
1330 به کتاب خاطرات فردوست
مراجعه کنید.
منبع: نخست وزیران / ابراهیم
صفایی / ص 257
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 31