تاریخ سند: 20 فروردین 1342
گزارش
متن سند:
شماره : 178
1ـ امروز از ساعت 5 الی 7 بعدازظهر
جلسه شورای عالی سازمان نگهبانان آزادی با
حضور دکتر بقائی و مهندس حسین
شقاقی،1 غلامحسین رحیمیان، ناصرقلی
اردلان، سید حسن وحیدی و مهندس
نظام الدین عقیلی در محل سازمان نگهبانان
آزادی بطور محرمانه تشکیل خواهد شد.
2ـ دیروز از ساعت 30 /6 بعداز ظهر به ترتیب
منوچهر نیرومند، سید محسن امیر حسینی،
علی فراهانی، محمدعلی یوسفی زاده، امیرناصر
قندی، حسن آینه چی، سید جلال حسینی،
محمد مروی، سید عبدالحسین حسنی، مهدی
سعیدیان، علی فتوگرافی، احمد ایروانی، محمد
غلامعلی بیگ، محمّد ارژنگ، احمد صفی زاده، محمود بقائی، غضنفر یمینی شریف، سید صادق
هاشمی، محمدعلی طاهری، اصغر شیرازیان، جواد تهرانی و چند نفر دیگر از افراد حزب
زحمتکشان به محل سازمان نگهبانان آزادی آمدند، سید محسن امیر حسینی کارمند دبیرستان
مدائن که در حدود 500 برگ از اعلامیه آیت الله شریعتمداری را همراه داشت در بین حاضرین
مقداری از آنها را پخش کرد که یک برگ آن پیوست گزارش می باشد.
سپس سید محسن
امیرحسینی اظهار داشت که تلگرافی از طرف آیت الله سید محسن حکیم از نجف برای آیت الله
خمینی رسیده که کلیه علمای ایران به عنوان اعتراض به عملیات دولت، از ایران به نجف عزیمت
نمایند2 و از طرف دولت چند نفر پیش آیت الله خمینی رفته اند که از چاپ و پخش تلگراف آیت الله
حکیم خودداری نمایند، آیت الله خمینی فرموده اند که به یک شرط من متن تلگراف را چاپ
نمی کنم که دستور بدهید که سربازها و افسران محاصره قم را بشکنند و از قم خارج بشوند و فعلاً
تعداد زیادی از سربازها و افسران را از قم خارج کرده اند، سپس سیدمحسن امیرحسینی اظهار
داشت روز جمعه 23 /1 /42 عده زیادی از تهران جهت ملاقات با آیت الله خمینی و آیت الله
شریعتمداری به قم خواهند رفت، باید مردم را با خبر نمائید که روز جمعه 23 /1 /42 به قم بروند تا
دستگاه مشاهده کند که آیت الله خمینی و آیت الله شریعتمداری و بقیه علما تنها نیستند، سپس
سید صادق هاشمی اظهار داشت سرگرد ناصر کیانی فرمانده آن عده از مأمورین گارد سلطنتی بوده
که آن روز به مدرسه فیضیه حمله کردند و علما و طلاب را کشته و مجروح کرده اند، سیدمحسن
امیرحسینی نام سرگرد ناصر کیانی را یادداشت کرد که به نظر آیت الله خمینی برساند، سپس
سیدمحسن امیرحسینی از برای نواب صفوی و خلیل طهماسبی و سید عبدالحسین واحدی طلب
مغفرت کرد و اظهار داشت به جدم تا چند نفر در ایران ترور نشوند کار این مملکت بجائی نخواهد
رسید، خدا رحمت کند سید حسین امامی را، سپس سیدمحسن امیرحسینی درباره علت سکوت
دکتر بقائی و این که چرا دکتر بقائی علنا وارد میدان مبارزه نمی شود، صحبت کرد و اظهار داشت من
روز چهارشنبه 21 /1 /42 به ملاقات دکتر بقائی خواهم رفت و با ایشان صحبت خواهم کرد، اگر ایشان
قاصدی برای تماس با آقایان علما لازم داشته باشد، من 10 نفر آدم مورد اطمینان به ایشان معرفی
خواهم کرد.
در ساعت 20 /10 بعدازظهر دیشب کلیه حاضرین به ترتیب محل سازمان نگهبانان آزادی را
ترک نمودند و ضمنا در روز پنجشنبه 22 و جمعه 23 /1 /42 در حدود 30 نفر از افراد حزب
زحمتکشان جهت ملاقات با آیت الله خمینی و آیت الله شریعتمداری به قم مسافرت خواهند نمود و
ساعت 6 بعدازظهر روز جمعه 23 /1 /42 به تهران مراجعت خواهند نمود، ضمنا محمدعلی
دلیلی دیدار که از افراد حزب زحمتکشان می باشد و در بازار به نفع علما فعالیت زیادی می نمود،
مدت 4 روز است که دستگیر و بازداشت می باشد.
مهندس آقا
توضیحات سند:
1ـ حسین شقاقی: فرزند علی، در سال 1276 در شهر قم متولد شد.
تحصیلات مهندسی خود را در پاریس تمام کرد
و از سال 1298 لغایت 1300 مهندس وزارت دارائی بود.
بعد از آن به مدت دو سال مهندس شهرداری شیراز و سپس به
مدت تقریبا سه سال مهندس و رئیس روشنائی شهرداری تهران بود.
در سال 1304 به وزارت راه منتقل و در همدان و
مازندران مشغول به کار شد.
از مرداد ماه 1306 تا اسفند ماه 1309 به مدت سه سال طبق قرارداد تحصیلی برای تکمیل
تحصیلات مهندسی خود به کشور فرانسه رفت و بعد از آن نیز از سال 1309 به بعد در پستهای مختلفی اعم از بازرسی
اداره مرکزی طرق و شوارع، اداره ثبت اسناد، امور بهره برداری راه آهن شمال، رئیس دایره مرکزی بهره برداری راه آهن،
مدیریت کل بنگاه، راه آهن دولتی ایران و معاونت فنی وزارت راه مشغول به کار بود.
شقاقی از اعضای مهم حزب زحمتکشان و از افراد مورد اعتماد بقائی بود.
به طوری که بقائی اکثر جلسات خصوصی
خود را در منزل وی برگزار می کرد.
ارتباط دکتر محمود حسابی نیز با وی خوب بوده و جلسه خصوصی وی و بقائی هم در
منزل دکتر حسابی برگزار می شد.
حسین شقاقی از اعضا و مؤسسان لژهای متعددی در سطح کشور بوده که بعضی از آنها
عبارتند از: لژ اسکاتلند، لژ فارابی، لژ نور، لژ اعظم ناحیه ایران، لژ تهران، لژ کرمان، لژ کاوه، لژ اصفهان و لژ اهواز.
از لحاظ
مالی هم وضعیت مناسبی داشته به طوری که کمکهای زیادی به «سازمان نگهبان آزادی» وابسته به دکتر بقایی می کرده
است.
پرونده های انفرادی ساواک
2ـ در روز چهاردهم فروردین، آیت الله حکیم طی تلگرافی از روحانیون و مراجع قم خواست تا برای تصمیم گیری
دسته جمعی درباره حکومت شاه، همگی به نجف اشرف هجرت کنند.
منبع:
کتاب
مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 101