تاریخ سند: 15 مرداد 1352
موضوع: سخنرانی مکارم شیرازی در مسجد جامع دماوند
متن سند:
از: 20/ ﻫ /م تاریخ: 15 /5 /1352
به: 20/ ﻫ /1 شماره: 589 /20 ﻫ م
موضوع: سخنرانی مکارم شیرازی در مسجد جامع دماوند
از ساعت 1730 روز 12 /5 /52 جلسه قرائت و تفسیر قرآن در مسجد جامع دماوند با شرکت ناصر مکارم شیرازی و حضور شمسالدینی واعظ1. ضیاء مجد. شاکری. روحانی معمم. حسینی2 معلم قرآن. اصغر نوروزی. هادی رهنما. میرزایی. اخوان اقبالی3. نجاری4 و عدهای از دانشآموزان دبستانی و دبیرستانی و افراد محلی که جمعاً حدود 200 نفر بودند تشکیل گردید. ابتدا دانشآموزانی که وسیله حسینی تعلیم قرآن گرفته هر یک آیاتی از قرآن را قرائت و نوجوانی که برادر حسینی معلم قرآن میباشد قطعه شعری نو بدین مضمون خواند (چرا اینطور درماندهایم. چرا بیحالیم. چرا چشمان ما به غرب دوخته شده. چرا ... خود را از غرب میدانیم. چرا جوانان برنمیخیزند.) و از جوانان میخواست که برخیزند و حقوق از دست رفته و ضایعشده را از دشمنان بگیرند و پرچم خود را چون گذشته به اهتزاز درآورند و افتخارات گذشته را که آندلس از آن نام گرفت تجدید کنند. سپس مکارم شیرازی سخنرانی خود را با قرائت آیهای از قرآن مجید شروع [کرد] و ضمن تفسیر آن گفت خداوند دوست دارد آن کسی را که در راه او جهاد مینماید. گفت جهاد به معنی آن نیست که مسلمانان شمشیر به دست بگیرند و هر غیرمسلمانی را گردن بزنند بلکه جهاد به معنی کوشش و جهد و فعالیت است و همه باید کوشش کنند منتهی در راه خدا همه در زندگی جهاد مینماییم از پرنده آسمان تا ماهی دریا یکی با فکرش جهاد میکند و یکی با قلمش و یکی با سخنش و یکی با ثروتش در راه خدا جهاد مینماید. نامبرده در تفسیر کلمه صف بیان کرد در اینجا معنی وحدت میدهد مسلمانان اگر در راه خدا همگی در یک صف واحد نه صفوف متفرقه جهاد نمایند عین دیوار محکمی هستند و غیرقابل نفوذ میباشند که هیچ کس و هیچ قدرتی در آن نفوذ نمینماید و همین یکپارچگی و وحدت بود که مسلمانان در جنگهای 200 ساله صلیبی پیروز شدند ولی وقتی یک صف تبدیل به صفوف شد دشمنان در عرض 6 روز بیتالمقدس قبله اول مسلمین را آتش زدند و متهم را جلوی چشمان 800 میلیون مسلمان تبرئه کردند و سرزمین مسلمانان را اشغال کردند و ما باید بکوشیم که سرزمین از دست داده را پس بگیریم. ناصر مکارم در دنباله سخنان خود اضافه کرد خوشبختانه در حال حاضر تلاشهایی شروع شده و برنامههایی برای بوجود آوردن یک صف واحد آغاز گردیده و متأسفانه با اینکه این برنامهها خوب است ولی چون در یک صف نیست نتیجهای ندارد و باید همه را به یک صف بکشانیم از جمله برنامههایی که شروع شده یکی کلاس تعلیم قرآن است، یکی انجمنهای علمی است و یکی از طریق ایجاد درمانگاه و بیمارستان میباشد که ساخته میشود و به نام بزرگان دین و مذهب نامگذاری میگردد و یکی هم برنامه زنان است که در گوشه و کنار شروع به کار کردهاند منجمله در شیراز برنامه زنان به نام مکتب زهرا میباشد و مؤسس آن یک زن تحصیلکرده که 5 سال در لندن زندگی نموده است میباشد ولی متأسفانه این فعالیتها در صفوف مختلف است و صف واحد نیست و اقداماتی از قم صورت گرفته که سران و رهبران این مجامع را دعوت کنیم و با تشکیل کنگره و سمینارها آنها را وادار نماییم که همه گروهها تشکیل یک صف را بدهند که وحدت به وجود آید. یادشده در خاتمه حدیثی از حضرت امیر را چنین تفسیر نمود زیادی جمعیت پیرامون شخص نباید موجبات خشنودی و دلگرمی باشد و همچنین کمی جمعیت نیز نباید موجب یأس و ناامیدی و دست از کار و کوشش برداشتن باشد. این مجلس در ساعت 1930 همان روز پایان یافت.
نظریه یکشنبه. مفاد گزارش خبر مورد تأیید است.
نظریه دوشنبه. نظریه یکشنبه تأیید میشود
نظریه 20/ﻫ م. نظریه دوشنبه مورد تأیید میباشد.
آقای اسلامی. شرحی در مورد تذکر دادن به ناصر مکارم به ساواک دماوند نیز بنویسید.5 17 /5 /52
توضیحات سند:
________
1. حجتالاسلام شمسالدینی از وعاظ مشهور شهرستان دماوند بود که در سالهای قبل و بعد از انقلاب اسلامی عموماً در حسینیه فرامه و بعضاً در مسجد جامع و حسینیه چالکل سخنرانی مینمود و مردم دماوند ضمن بهرهمندی از سخنرانی وی، به روضهخوانی ایشان بسیار علاقمند بودند.
2. حجتالاسلام حسینی، از چهرههای فعال تبلیغ مبانی دینی و تربیت نسل جوان در سالهای 1342 تا 1357ش در دماوند، سمنان و دیگر شهرها بود. جذب جوانان و آموزشهای قرآن و معارف اسلامی در طی دوران اختناق و استبداد حاکمیت پهلوی از جمله فعالیتهای ایشان است. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی این تلاش را به صورت گستردهتر در تهران ادامه داد، که همچنان ادامه دارد.
3. برادران اقبالی، دو برادر مذهبی و متدین بودند که به معلمی اشتغال داشتند و در جلسات انجمن کاوشهای دینی و علمی جوانان، به طور مرتب شرکت میکردند.
4. هاشم نجاری، فرهنگی بازنشسته، اصالتاً تبریزی بود و از سال 1338ش در دماوند ساکن گردید. وی از جمله افرادی بود که در جلسات انجمن کاوشهای دینی و علمی جوانان، حضوری فعال داشت.
5. براساس این دستور، طی شماره 4146 /20 ﻫ 12- 20 /5 /52 به ساواک دماوند نوشته شد: «با وجود اینکه قبلاً به نامبرده بالا تذکر لازم داده شده، معذالک مشارالیه در سخنرانیهای خود مبادرت به گفتار مطالب حاد و خلاف مینماید. دستور فرمائید وی را احضار و شدیداً به او تذکر داده شود که اگر به گفتار خلاف خود ادامه دهد عواقب وخیمی برای او در بر خواهد داشت.» بخش ضمائم که ساواک دماوند نیز طی شماره 630 /20/ ﻫ /م – 25 /5 /52 پاسخ داد: «نامبرده بالا در روز 24 /5 /52 احضار و با وی طبق مفاد نامه معطوفی عمل گردید که در نتیجه مشارالیه اظهار نمود منبعد در گفتار خویش تجدید نظر خواهد کرد.» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک - کتاب دوم صفحه 65