تاریخ سند: 25 مهر 1343
موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان
متن سند:
شماره: 1172 /322 اداره دوم عملیات
پیش از ظهر روز جمعه 24 /7 /43 جلسه هفتگی منزل اسداله رشیدیان
تشکیل شد و در حدود یکصد نفر از جمله حسام مقاطعه کار ـ حسین سرخوش
ناظر مالی وزارت دارایی در دانشگاه نظامی ـ مهندس انصاری کارمند وزارت
آبادانی و مسکن ـ خزر بازرگان ـ پوررازقی رئیس بیمه های اجتماعی شمیران
کریمی معمم و عضو هیأت
رئیسه انجمن محلی جوادیه
دانشگر کارمند راه آهن
گودرزی ـ جلالی ـ دانشیار
و چند نفر دیگر از کارگران
راه آهن در آن شرکت
کردند.
در مذاکرات علنی رشیدیان
با مراجعین بحث سیاسی به
میان نیامد و ایشان برای
چند نفر متقاضیان کارت
توصیه به ادارات و اشخاص
مربوطه نوشت.
بعضی از حضار با یکدیگر
درباره برکناری خروشچف
از نخست وزیری شوروی و
روی کار آمدن حزب کارگر در انگلستان اظهارنظر می کرده اند که به این ترتیب
ممکن است در انتخابات امریکا هم گلدواتر برنده شود سرخوش و حسام به
اتفاق مأمور در راهرو ساختمان رشیدیان مشغول مذاکرات خصوصی بوده و
سرخوش گفته اخیرا دوباره عده ای از کارمندان وزارت دارایی مخفیانه اعلامیه
(یا شب نامه) علیه آقای منصور نخست وزیر منتشر و پخش کرده اند و طی آن
بدترین و شدیدترین نسبت ها را به آقای منصور و دولت داده و حملات زیادی
نموده اند و از جمله در اعلامیه مزبور آقای منصور را (...) و بد سابقه خوانده اند.
وی اضافه کرد که روز گذشته اینجانب در وزارت دارایی به یکی از کارمندان
عالیرتبه آن وزارتخانه برخورد کردم و مطالب بالا را نامبرده به من اظهار داشت و
گفت عده ای هم به این علت توسط سازمان امنیت دستگیر و زندانی شده اند.
حسام در مورد انتخابات هیأت رئیسه مجلس شورایملی که روز گذشته صورت
گرفته و تصویب قانون مصونیت های سیاسی عموم مستشاران نظامی امریکا در
ایران که هفته گذشته به تصویب مجلس شورایملی رسید اظهار داشت.
که اطلاع
موثق دارم چهار نفر از نمایندگان مجلس به اسامی رحیم زهتابفرد (مدیر
روزنامه اراده آذربایجان و
نماینده مجلس) ـ دکتر
معتمد وزیری1 سرتیپ پور
رامبد2 در جلسه علنی
مجلس هنگامی که لایحه
مصونیت مستشاران نظامی
مورد بحث بود این چهار نفر
حملات بسیار شدیدی به
آقای منصور نخست وزیر
کرده اند و مخصوصا رحیم
زهتابفرد به شدت فحاشی و
آقای منصور را بد سابقه و
خائن و نوکر اجنبی خوانده
است و مجلس به شدت
متشنج شده است.
حسام ضمن انتقاد از
مهندس ریاضی3 رئیس مجلس شورایملی گفت مشارالیه از یک طرف مقدمات
تصویب لایحه مزبور را قبل از حرکت به امریکا شخصا فراهم کرد و از طرف
دیگر به بعضی از دوستان خود در خارج از مجلس گفته است که به این جهت به
مسافرت آمریکا در این موقع مبادرت می کنم که هنگام طرح و تصویب لایحه
تحمیلی مصونیت های سیاسی عده ای سرباز امریکایی در ایران نباشم و به آن
رأی مثبت ندهم و در این خیانت شریک نباشم.
حسام افزود موضوع حمله و
فحاشی نامبردگان کاملاً صحت دارد و من شخصا از رئیس کمیسیون عرایض
مجلس جریان را شنیدم و سپس تلفونا با زهتاب مذاکره و به ایشان تبریک گفتم
و زهتاب هم موضوع را تأیید کرد.
و تعداد مستشاران نظامی امریکا در ایران هم
که حتی سربازان بدون درجه آنها عنوان مستشار را دارند بیش از هفت هزار نفر
می باشد.
سرخوش گفت اکنون که بیش از 60 نفر از نمایندگان مجلس به لایحه مصونیت
مورد بحث رأی کبود داده اند باید دید عکس العمل سیاسی آن چه خواهد بود و
در آینده در مقابل دولت چه قیافه ای خواهد گرفت.
سرخوش در مورد حسن
تدبیر و درایت و هوشمندی اعلیحضرت همایون شاهنشاه در مورد مبارزه
نامریی با دکتر مصدق4 ـ دکتر ارسنجانی و امثال آنها صحبت کرد و گفت
شاهنشاه هرکدام از آنها را تا مدتی جزو دوستان خود قلمداد کردند و مراقب
اعمالشان بودند و به موقع آنان را به کلی منکوب و از میدان سیاست خارج
فرمودند و نسبت به سیاست کشورهای قوی هم با هرکدام بنحوی مدارا می کنند
و خودشان را حفظ می نمایند.
جلسه در ساعت نزدیک به نیم بعدازظهر ختم گردید.
خواهشمند است هرگونه اقدام درباره مفاد اطلاعیه با نظر بخش 323 انجام شود.
محترما یک نسخه به بخش 321 ارسال گردید و به ادارات کل هفتم و بخش 322 ارسال گردید
اقدام دیگری ندارد در پرونده 208ر ـ ش بایگانی شود.
احمدی
رئیس بخش 322 رشیدی
گیرندگان: مجلسین و 321
توضیحات سند:
1ـ فریدون معتمد وزیری فرزند
مهدی در سال 1301 ه ش در
سنندج متولد شد.
وی دوره
ابتدایی را در دبستان اتحاد
سنندج و امیر معزی تهران و
مقطع متوسطه را در
دبیرستانهای شاهپور سنندج و
دارالفنون تهران به پایان رساند
و در سال 1321 دیپلم ادبی
دریافت نمود.
نامبرده از دانشکده حقوق
دانشگاه تهران لیسانس حقوق و
از دانشگاه ایندیانا دکتری
گرفت و در سال 1331 به
استخدام دادگستری درآمد و در
وزارت دادگستری دارای
مشاغل ذیل بود :
کارمند دادگستری، انتقال به
اداره اصل چهار دادگستری و
خدمت در شعبه اصل چهار
شیراز، بازپرس شعبه 5
دادسرای شیراز، در سال 1332
توطئه بر علیه مصدق و نهضت
ملی و محکوم به کسر عشر
حقوق، منتظر خدمت، شغل
وکالت، در سال 1335 انتقال به
صندوق مشترک ایران و
آمریکا.
وی در سال 1336 با
بورسیه تحصیلی کشور آمریکا
به مدت دو سال در آن کشور در
رشته علوم اداری تحصیل نمود
و دکتری علوم اداری دریافت
کرد و پس از مراجعت به کشور
در دانشگاه تهران و مؤسسه
علوم اداری به تدریس
پرداخت.
فریدون معتمدوزیری
در سال 1337 قصد ورود به
ساواک را داشت که از نتیجه آن
در پرونده چیزی ثبت نشده
است.
وی در انتخابات دوره 21
مجلس شورای ملی نماینده
مریوان و رئیس کمیسیون
استخدام بود و در سال 1348
معاون اداری و پارلمانی
وزارت اقتصاد و در سال 49
نماینده کمیته حفاظت در
وزارت اطلاعات بود.
نامبرده همچنین مشاور عالی
بانک کشاورزی، معاون
موسسه علوم اداری، عضو
انجمن فارغ التحصیلان آمریکا،
معاون وزارت اطلاعات،
معاون اداری و پارلمانی
وزارت صنایع و معاون، رئیس
دانشگاه رازی، عضو شورای
عالی تاجگذاری، رئیس کمیته
برنامه ریزی و رئیس کمیته
هماهنگی جشن های 2500
ساله، عضو انجمن بین المللی
حقوق، عضو انجمن حقوقدانان
آمریکا، عضو هیئت نمایندگی
ایران در کنفرانسهای R-C-D
و Cento، عضو باشگاه
شاهنشاهی، عضو هیئت امنای
دانشکده کشاورزی رضائیه و
رئیس کمیته اطلاعات و
انتشارات شورای عالی
تاجگذاری بود.
فریدون معتمد
وزیری در احزاب ملیون، ایران
نوین و رستاخیز عضویت داشت
و در حزب ملیون معروف به
گروه اتازونیها که گرایش به
سیاست آمریکا داشتند، بود.
نامبرده از محمدرضا پهلوی
نشانهای درجه 3 اصلاحات
ارضی، درجه 3 همایون، درجه
3 تاج و نشان جشن های 2500
ساله را دریافت نمود.
2ـ هلاکو رامبد فرزند محمدحسن
سالار اسعد در سال 1298 ش در
هشتپر طوالش بدنیا آمد.
تحصیلات خود را در مدرسه
نظام تا درجه افسری ادامه داد.
از خاندان عمیدالسلطنه سردار
اسعد طالش بوده که پس از طی
دوران تحصیل به فعالیت های
کشاورزی و ملاکی روی آورد.
نامبرده از متمولین و
سرمایه داران منطقه خودش بود و
طبق گزارش ساواک در سال های
31 و 32 به لحاظ داشتن
تمایلات چپی به توده ای ها کمک
مالی می کرده و مدتی هم عضو
جبهه ملی بوده لیکن پس از
کودتای 28 مرداد 32 به سمت
رژیم شاه آمده و جزء
سرسپردگان رژیم پهلوی گردید.
رامبد رئیس دفتر هواپیمایی
آلیتالیا و نماینده مجلس شورای
ملی بود و طبق گزارش بیوگرافی
ساواک : وی فردی متین و موقر و
ظاهرساز بوده و نسبت به مقام و
شهرت و زن علاقه بسیار شدید
داشته و از اعضای جمعیت
فراماسونری و در سیاست
طرفدار غرب و رژیم شاهنشاهی
معرفی شده است.
رامبد در طول
مدت نمایندگی اش با سوءاستفاده
از موقعیت خود به چپاول و کسب
منافع مالی از راه زور و تحمیل
فشار به مردم منطقه برآمد و لذا
طبق گزارش ساواک شکایات و
اعتراضات بسیاری از سوی
مردم منطقه به ساواک استان
ارسال شده که نمونه های آن در
پرونده وی موجود می باشد.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی.
3ـ عبداللّه ریاضی فرزند هاشم
در 1285 در اصفهان متولد شد.
پس از تحصیلات مقدماتی برای
ادامه تحصیلاتش به تهران سفر
کرد.
و همزمان با تحصیل به
تدریس درس ریاضی در
مدارس ابتدائی نیز مشغول شد به
طوری که پس از مدتی در محیط
فرهنگی آن روزگار شهرتی
بدست آورد.
پس از گرفتن
گواهی نامه دبیرستان در مدرسه
صنعتی ایران و آلمان مشغول
تدریس ریاضی شد.
او در سال
1307 با اولین گروه دانشجویان
به خارج از کشور اعزام شد و
پس از 7 سال تحصیل و
کارآموزی با اخذ دانشنامه
مهندسی هیدرولیک به کشور
بازگشت و در دانشگاه تهران به
عنوان استادیار پذیرفته شد و
پس از مدتی به سمت معاون
دانشکده فنی برگزیده شد با
شروع جنگ جهانی دوم و
اوضاع بی سامان کشور از
دانشگاه کناره گیری کرد ولی پس
از 28 مرداد 1332 دوباره به
دانشگاه بازگشت و سه دوره
کرسی ریاست دانشکده فنی را به
خود اختصاص داد.
مهندس
ریاضی چند دوره در مجلس
شورای ملی به عنوان نماینده
اول مردم تهران به سمت رئیس
مجلس انتخاب شد.
که تا دوره
24 مجلس نیز در این سمت بود
وی همچنین از مؤسسین
لژماسونی امیرکبیر به حساب
می آمد او پس از پیروزی انقلاب
اسلامی به عنوان مفسد
فی الارض در اردیبهشت 1357
به حکم دادگاه انقلاب اسلامی به
اعدام محکوم شد.
4ـ دکتر محمد مصدق ملقب به
مصدق السلطنه فرزند میرزا
هدایت در سال 1261 شمسی به
دنیا آمد.
وی در سن 17 سالگی
مستوفی خراسان شد.
تحصیلات
مقدماتی را در تهران به انجام
رسانید و در سال 1287 برای
تحصیلات عالیه به پاریس رفت.
بعد از اتمام دوره مدرسه علوم
سیاسی پاریس، به دانشگاه
توشاش سوئیس وارد شد و در
سال 1293 با اخذ درجه دکتری
در حقوق، به ایران بازگشت.
چون مخالف قرارداد 1919
ایران و انگلیس بود، در بهار
1298 به سوئیس بازگشت و
قصد داشت در آنجا مشغول کار
شود که کابینه مشیرالدوله برای
تصدی وزارت دادگستری از وی
دعوت کرد.
در حین مراجعت به
ایران در پائیز 1299 به حکومت
فارس منصوب شد.
با این همه در
همان سال از شناسایی کودتای
سیدضیاءالدین طباطبائی امتناع
ورزید.
پس از سقوط سید
ضیاءالدین در سال1300 به
وزارت دارایی منصوب شد و به
اصلاحات در این وزارتخانه
پرداخت.
در سال 1301 به
حکومت آذربایجان دست یافت و
بعد از چندی به علت عدم
موافقت دولت مرکزی با نظریات
او از این سمت استعفا داد.
در
سال 1302 وزیر امور خارجه
شد در سال 1303 در دوره پنجم
قانونگذاری به نمایندگی مردم
تهران در مجلس شورای ملی
انتخاب گردید و در این دوره با
واگذاری سلطنت به سردار سپه
مخالفت کرد.
در دوره ششم
مجددا به وکالت مجلس از طرف
مردم تهران انتخاب شد و ضمن
مخالفت با تشکیل مجلس
مؤسسان، پس از اتمام این دوره
چون دولت در انتخابات مجلس
دخالت کرد، از سیاست کناره
گرفت و در قریه احمدآباد در
غرب تهران اقامت گزید.
با اینکه
به کلی از سیاست کناره گرفته
بود، در چهارم تیرماه 1319 به
وسیله شهربانی تهران توقیف شد
و پس از اعزام به بیرجند، تا
آذرماه همان سال در زندان
عمومی آن شهر محبوس بود.
سپس مجددا به احمدآباد تبعید
شد.
پس از وقایع شهریور
1320 در دوره چهاردهم و
شانزدهم بار دیگر از طرف مردم
تهران به وکالت مجلس شورای
ملی انتخاب گردید.
در این دوره
برای استیفای حفاظت ایران
از شرکت نفت ایران و انگلیس و
دولت انگلستان جبهه ملی را
تشکیل داد و به مبارزه پرداخت
و در 29 اسفند 1329 قانون ملی
شدن صنعت نفت را از تصویب
مجلس شورای ملی گذراند در
اردیبهشت 1330 برای اجرای
این قانون و خلع ید از شرکت
نفت سابق، نخست وزیری ایران
را قبول کرد.
موفقیت مصدق در
جریان نهضت ملی شدن نفت،
مرهون حمایتها و پشتیبانیهای
روحانیون و نیروهای مذهبی بود
که در رأس آنها آیه اللّه کاشانی
قرار داشت.
اما بروز اختلاف
میان آیه اللّه کاشانی و مصدق که
با تفکرات لیبرالیستی و
ملی گرایی همواره مدافع جدایی
دین از سیاست بود، موجب
گردید که حکومت شاه با
همکاری سیا، نقشه هایی را برای
سرنگونی حکومت مصدق
طرح ریزی کنند.
در تیرماه
1331 با اینکه مجلس جدید
(دوره هفدهم) به نخست وزیری
او رأی تمایل داده بود، به سبب
اختلاف نظر با محمدرضا پهلوی
برای تصدی وزارت دفاع ملی،
از تشکیل دولت جدید استنکاف
کرد و شاه، قوام السلطنه را به
نخست وزیری منصوب نمود،
ولی ملت با قیام سی تیر به رهبری
آیه اللّه کاشانی مجددا او را به
نخست وزیری برگزید.
در 28
مرداد 1332 دولت مصدق
سقوط کرد و او پس از محاکمه
در یک دادگاه نظامی، به 3 سال
زندان محکوم شد.
در شهریور
1335 از زندان آزاد شد و در
احمدآباد تحت نظر قرار گرفت.
مصدق در 14 اسفند 1346 بر اثر
بیماری درگذشت.
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 215