تاریخ سند: 13 مهر 1347
موضوع: جلسه کمیته روشنفکران
متن سند:
از: 20ﻫ 1
به: 311 شماره: 25164 /20ﻫ 1
جلسه کمیته روشنفکران در ساعت 12:20 روز 9 /7 /47 با شرکت مسعود، ایرج واحدی پور و بهمن و علی [مهدی] سلیمانی در منزل بهمن تشکیل ابتدا موضوع انتشارات ناگهانی مطرح شد که سلیمانی و واحدی پور به عنوان مخالف اظهار داشتند که تصمیم کمیته قبلاً بر این بود که برای پرهیز از خطر نشریه هر سه ماه یک بار منتشر گردد بدین ترتیب سه ماه ضمیمه مردم و سه ماه بعد آن نشریه شعله جنوب بنابراین هر گونه انتشاری بر خلاف تصمیم کلی است و تولید مخاطره کرده و پلیس را متوجه و بیدار میسازد مسعود اظهار داشت بعضی مسائل اتفاقی پیش میآید که تشکیلات تهران میبایستی نسبت به آن اظهار نظر نماید و یا در میان مردم برود و آنها را راهنمایی کند.
مثلاً یک اعتصاب در یک کارگاه یا یک کارخانه پیش میآید حتماً بایستی تراکت پخش و نظر حزب معین گردد در این گونه موارد نمیشود دست روی دست گذاشت و گفت چون زودتر از سه ماه نبایستی نشریه داشته باشیم پس نباید اقدامی کرد.
رهبری تشکیلات تهران از دو سازمان و کمیته یکی روشنفکران و دیگر کارگری تشکیل گردیده که اینها در عرض همدیگر هستند نه در طول و به عبارت دیگر رهبری را هر دو کمیته توامان انجام میدهند و این البته از لحاظ آزمایش است که پس از شش ماه زبدهترین آنها در کمیته رهبری جای بگیرد و انتخاب شود چون این کمیتهها بر حسب موقعیت زمان انتصابی هستند که سوابق و کار آنها توجه شده است حال اگر کمیته کارگری تصمیم بگیرد برای رهبری یک اعتصاب و یا مسئله دیگر کارگری که صلاحیت دارد تصمیم به انتشار تراکت و قطعنامه بگیرد کمیته روشنفکران که جنبه رهبری دارد و از طرفی کار روزنامه را این کمیته انجام میدهد نمیتواند بگوید که این بر خلاف تصمیم است و نبایستی انتشار یابد که بحث مفصلی در اطراف این موضوع پیش آمد در این موقع بهمن اظهارات مسعود را تأیید و اضافه میکند چون این جریان استثنائی است و ممکن است در ظرف شش ماه یک مرتبه هم پیش نیاید پس بنابراین آن یک بار هم قابل پذیرش است منتها باید پخش روزنامه اواخر ماه انجام گیرد که پلیس پیدا نگردد.
با پیشنهاد بهمن موافقت میشود سپس در مورد سید جواد موسوی واحدی پور چنین اظهار داشته من با وی مذاکره کردم که تشکیلات تصمیم گرفته شما با دوست ما بهمن شروع به فعالیت نمائید ابتدا حاضر نبود با اشخاص دیگر فعالیت نماید من او را تا حدودی آماده کردهام و او نیز پذیرفته است لکن موسوی نسبت به مسعود اعتراضاتی دارد مسعود خواهش میکند مطرح شود.
واحدی پور اضافه کرد موسوی اظهار میکند با اینکه سازمان امنیت در تعقیب مسعود در مورد فعالیت گذشتهاش میباشد با این حال مسعود گاهی به منزل مادر و خانواده اش که قبلاً مورد هجوم پلیس بوده است میرود و این ممکن است مخاطره انگیز باشد.
بهمن سؤال میکند مگر دوست ما مسعود در تعقیب سازمان امنیت است و شناخته شده میباشد مسعود در جواب بهمن اظهار میکند در جریان دستگیری اصغری منزل من از طرف پلیس بازرسی شد و من ناچاراً به بصره مسافرت کردم و مدت یک سال در آن جا ماندم برای این که دستگاه را گمراه نمایم از آلمان مکاتباتی با خانواده ام نمودم و علی نصیری نیز در زندان تأیید کرده است که مسعود در ایران نیست و اکنون سازمان اطلاع ندارد که من در تهران فعالیت میکنم و من اظهارات موسوی را تکذیب و حتی برای دیدن خانواده ام به منزل آنها نرفته ام و اگر بعضی از کسان من در تهران با من برخورد نمایند نخواهند شناخت و من دارای دوخواهر میباشم یکی هم خودش و هم شوهرش مورد اعتماد هستند و آن دیگری در خوزستان است و شوهرش آدم ناجوری است اصلاً اطلاع ندارد که من در ایران هستم ضمناً بعضی از رفقای حزبی از خوزستان به تهران میآیند و با من تماس میگیرند بعد در مورد پخش نشریات در شبکه کمیته مطرح، تصمیم گرفته شده نشریات منتشره به منزل مهدی سلیمانی برده شود و از آنجا اعضاء کمیته هر یک سهمیه خود را تحویل بگیرند.
واحدی پور اظهار داشته از قرار اطلاع علی نصیری رابه زندان انفرادی منتقل نمودهاند و حتی به خانوادهاش هم ملاقات نمیدهند.
مسعود اظهار میکند که این یک شایعه بیش نیست چون رادیو پیک اسم او را به عنوان یک حزبی که خوب مقاومت کرده و اسامی همه حتی جزنی را هم به عنوان یک قهرمان برده است علی نصیری ناراحت شده و به دروغ پردازی پرداخته است بعد درباره نقاط ضعف او نامهای که در ملاقات مادرزن سلیمانی از زندان به حزب نوشته و در آستین او انداخته مذاکره و اضافه میکند مدت یک سال و اندی است علی نصیری بازداشت شده و سازمان امنیت محاکمه او را به تعویق انداخته و تصمیم دارد او را کاملاً تربیت و با یک خیمه شب بازی آزادش کنند و بعد به خارج بفرستند تا به نفع سازمان امنیت جاسوسی نماید.
در حالیکه حزب بیدار است و به هیچ کیفیتی علی نصیری و امثال او را نخواهد پذیرفت در صورتیکه سازمان امنیت به هویت او نیز پی برده است و چون کسان او با وی ملاقات میکنند این مطلب مشخص میباشد.
سپس تصمیمات کمیته مرکزی که به تشکیلات تهران ابلاغ شده مطرح گردید.
1- انتشار تراکت کوچک 2- نام ضمیمه مردم که با نام دیگری انتخاب گردد بعد پیشنهاد در مورد انتشار یک مجله نیمه علنی که بتواند مسائل مهم سیاسی و اقتصادی را چاپ و منتشر کند و امکانات آن اعم از کسب امتیاز کادر مطرح شد و مسعود اضافه کرد بودجه را کاملاً حزب تأمین خواهد کرد و نگرانی در این خصوص نیست.
جلسه بعد به مراجعت واحدی پور موکول میگردد این جلسه تا ساعت 17: 30 ادامه داشته است.
نظریه منبع:
ضمن مراجعه به پرونده علی اصغری و بازرسیهایی که از منازل افراد در آن موقع به عمل آمده میتوان به هویت مسعود پی برد.
نظریه رهبر عملیات:
از اظهارات واحدی پور چنین استنباط میگردد موسوی زاده حاضر نیست تحت مسئولیت اشخاص دیگر فعالیت نماید و نسبت به تصمیمات تشکیلات تهران تا اندازهای ناراحت شده است.
نظریه 20ﻫ1: تشکیل جلسه مورد تأیید است.
س
توضیحات سند:
1.
این گزارش توسط منبع با کد 372 یا همان بهمن (کاوس صاحب) ارائه شده و آشکار است که او از هویت و منبع بودن مسعود (عباس شهریاری) بیاطلاع بوده است.
منبع:
کتاب
تشکیلات تهران حزب توده به روایت اسناد ساواک صفحه 130