تاریخ سند: 7 اسفند 1342
موضوع: اظهارات یحیی نصیری
متن سند:
شماره: 2770 /311 ـ د 3 اداره یکم عملیات
سرگرد سابق یحیی نصیری به اتفاق سروان سابق روح اله فرزاد اظهار
می نمودند در اثر بیکاری و راهنمایی حسین روستا1 (برادر رضا روستا) روز
5 /12 /42 نزد اسداله رشیدیان رفتیم و ایشان گفتند با تیمسار فردوست دوست
صمیمی می باشم صورتی از افسران شاه پرست بدهید تا وضع آنها را درست کنم و
به شاهنشاه خواهم گفت که
زندانیان را نیز آزاد نمایند و
صورت زیر را تهیه و به
رشیدیان داده ایم و به
نصیری گفت مرتب نزد من
بیایید.
1ـ سرگرد سابق یحیی
نصیری ـ بیکار
2ـ سروان سابق روح اله
فرزاد ـ بیکار
3ـ سرهنگ سابق حبیب اله
پرمان ـ بیکار
4ـ سروان سابق ابوالقاسم
قراگوزلو ـ بیکار
5ـ سروان سابق دکتر علی
شیوا ـ پزشک بیمه های
اجتماعی
6ـ ستوان سابق سهراب صبوری ـ بیکار
7ـ سرگرد سابق هادی افکاری ـ مدیر فروشگاه هزار
8ـ سروان سابق هادی ارسلان پور ـ کارمند بیمه های اجتماعی
9ـ سروان سابق مینونژاد ـ کارمند بیمه های اجتماعی
10ـ سروان سابق پورمختار ـ کارمند بیمه های اجتماعی
11ـ ستوان سابق محمود خلیل خسروی ـ کارمند وزارت کشاورزی
12ـ ستوان سابق ابراهیم یونسی ـ مترجم.
بیکار
13ـ ستوان سابق روح اله عباسی
14ـ سرهنگ سابق حسن صدیق یحیوی ـ کارمند جنرال مکانیک
15ـ ستوان سابق روح اله مقیمی ـ کارمند شهرداری
16ـ سروان سابق اکبر رحیمی ـ لبنیات فروش
17ـ سرهنگ سابق محمود پرویز ـ کارمند نقشه برداری
18ـ سروان سابق رضا ارفعی اسکویی ـ کارمند کشاورزی
19ـ سروان سابق جواد
امینی
20ـ ستوان سابق
شمس الدین صدوقی
21ـ سروان سابق مهذب
22ـ سرهنگ سابق
علی اکبر انتظامی ـ کارمند
بنگاه مستقل آبیاری
23ـ ستوان سابق نوری
خواجوی ـ کارمند بیمه های
اجتماعی
24ـ سروان سابق مصطفی
رحیمی ـ بیکار
25ـ ستوان سابق مهندس
نادر زنجانی ـ کارمند بانک
ساختمانی
ملاحظه شد.
8 /12
ریاست بخش بایگانی خواهشمند است دستور فرمایید به پرونده اسداله رشیدیان ضمیمه و
بایگانی شود.
12 /12 /42
توضیحات سند:
1ـ حسین روستا فرزند عباس
در سال 1285 ش در آباده بدنیا
آمد.
نامبرده برادر رضا روستا
از اعضای کمیته مرکزی و رئیس
سندیکای کارگران حزب توده
بوده و تمایلات اشتراکی داشته
است.
وی در 20 /1 /1334 به
اتهام عضویت در حزب توده
دستگیر و زندانی گردیده و در
12 /2 /1334 به قید کفایت
آزاد شده است.
رک: اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی.
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 119