تاریخ سند: 9 آبان 1342
گزارش
متن سند:
[تاریخ: 9 /8 /1342]
گزارش
محترماً به عرض می رساند در ساعت 8 صبح مورخه 9 /8 /42 در منزل آقای قاضی طباطبایی،1 مجلس عزاداری دایر بود حاضر [بودم که] آقای انزابی در اطراف مسایل دینی و مذهبی، بیاناتی ایراد نمود. در ضمن، اظهار داشت: «خیلی خوشحال میشوم که هیئت حاکمه اظهار نمایند که، بی دین هستیم[تا] مردم بدانند؛ مثل سایر کشورها، مانند آمریکا و انگلیس و روسیه که هیئت حاکمه اش، بیدین است. اگر هیئت حاکمه، بادین باشد قرآن را زیر پای خود لگدمال نمی کند. در باغ شمال، دخترها را لخت کردن، شکست دین اسلام است. یزید که چوب به لب امام حسین (ع) می زد و ادعای اسلامیت میکرد. آنقدر لجبازی می نمایید مانعی ندارد. آنهایی که باغشمال رفته و آن اوضاع را دیده اند یا باید آن اوضاع را به هم بزنند یا به آنجا نروند. مسلمانان اگر اتحاد و اتفاق داشته باشند، یک نفر نمی تواند با اراده خود به شما حکومت نماید. اگر دست به دست هم بدهید، حکومت جبار به قول آقای قاضی اَندر جبار از بین خواهد رفت. چهار نفر زن ضعیف الحال که مجلس رفته اند، ایران آباد شده، این خارجی ها اینقدر کارخانجات و ترقی دارند، دم از ترقی نمی-زنند.
آیتاله شریعتمداری در سخنرانی خود اظهار داشته است، یک نفر دهاتی که سواد خواندن و نوشتن را ندارد به مجلس شورای ملی برده اند، این شخص، در مقابل دولتهای دیگر، چه اظهار نظر خواهد نمود؟ فقط برای امضا کردن بلد است. اینقدر دانشمندان، دانشجویان و روحانیون و واعظینی را که دستگیر نموده اند گناه اینها چیست؟ غیر از این که، می گویند مخالف بی عدالتی و مخالف بیدینی هستیم، آیتاله قمی، به یکی از واعظین نوشته بود، البته آرامش را حفظ نمایید، چون اینها رحم ندارند، این مسلمان های بیگناه را هلاک می نمایند به طوری که هشت هزار مسلمان بیگناه را کشته[اند]» و بعد، آقای اسنقی، ضمن سخنرانی خود اظهار داشت: «تفاوت حزب دینی با حزب سیاسی، آن است [که] حزب سیاسی با دروغ و حیله و سیاست، در کار خود فعالیت می-نماید ولی حزب دینی در اطراف اتحاد و اتفاق و خداشناسی، فعالیت می نماید. اگر شما اتحاد و اتفاق داشته باشید و خداشناس باشید، البته حکومت جبار، خود بخود از بین خواهد رفت.» مجلس در ساعت 45 /10 دقیقه صبح پایان یافت.2
توضیحات سند:
1. شهید آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، فرزند حاج میرزا باقر در سال 1294 ﻫ ش در تبریز دیده به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی علوم دینی را از پدر بزرگوار و عم گرامی خود میرزا اسدالله در مدرسه طالبیه تبریز آموخت و در سال 1308 در هنگام قیام مردم تبریز به اتفاق پدرش توسط رضاخان به تهران تبعید شد و پس از چند ماه توقف در تهران و ری به تبریز مراجعه کرد. در سال 1319 به حوزه علمیه قم مشرف و مشغول تحصیل علوم مذهبی شد. در دوران تحصیل از محضر مراجع عظام چون آیتالله حجت، آیتالله صدر و آیتالله العظمی بروجردی و امام خمینی (ره) کسب علم کرد. وی در سال 1329 از قم راهی حوزه علمیه نجف شد و در آنجا نیز از محضر علماء بزرگی چون آیات عظام: حکیم، عبدالحسین رشتی، میرزا باقر زنجانی، بجنوردی و علامه محمد حسین کاشف الغطاء کسب فیض کرد. در سال 1332 به ایران بازگشت و در تبریز اقامت گزید. در تبریز نماینده تامالاختیار امام(ره) بود و از این جهت مسئولیتی سنگین بر عهده داشت. آیتالله قاضی از هنگامی که مبارزه با حکومت پهلوی را بر خود فرض نمود، هیچگاه در این مورد کوتاهی نکرد. به ویژه بعد از سال 1341 همزمان با اوجگیری مبارزات مردم مسلمان، وی نیز فعال تر از گذشته به مبارزات علیه رژیم پرداخت، به همین دلیل در زندان قزل قلعه محبوس و سپس در شهرهای کرمان و زنجان تبعید شد و پس از اتمام دورهی تبعید در تبریز اقامت نمود و به مبارزات خویش ادامه داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در مقام نمایندگی امام و امام جمعه تبریز خدمت میکرد. آیتالله قاضی در دهم آبان 1358 به دست گروهک فرقان چهره در خون کشید.
یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله سید محمدعلی قاضی طباطبایی، کتاب سیزدهم، مرکز بررسی اسناد تاریخی
2. نامه ارسال این گزارش به این شرح است:
شماره:25886 /5 تاریخ:11 /8 /42
از: شهربانیهای آذربایجان شرقی
به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت آذربایجان شرقی
درباره: اظهارات آقای انزابی
پیرو شماره 25460 /5-2 /8 /42 بدینوسیله رونوشت گزارش مأمور مربوطه در مورد اظهارات نامبرده بالا که روز 9 /8 /42 در مجلس روضه خوانی منزل آقای سید محمد علی قاضی طباطبایی ایرادکرده جهت اطلاع ایفاد می گردد.
سرپرست شهربانیهای آذربایجان شرقی- سرتیپ محمد عطایی
منبع:
کتاب
حجتالاسلام و المسلمین محمد حسین انزابی به روایت اسناد ساواک صفحه 129
