صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 20 بهمن 1357


متن سند:

گزارش وقایع و حوادث حوزه فرمانداری نظامی تهران و حومه مدت : از ساعت 1700 روز 20 /11 /1357 الی ساعت 0800 روز 21 /11 /1357 1ـ فرمانداری نظامی منطقه 1 در ساعت 2245 روز 20 /11 /57 فرمانده مرکز آموزش های هوائی تلفنی اطلاع داد که هنرجویان این مرکز شورش نموده و با پرسنل نظامی مستقر در مرکز آموزش درگیری حاصل کرده اند و نامبردگان در حال شکستن شیشه های ساختمان بوده و غیر نظامیان بحمایت از آنان در خارج از مرکز در حال تظاهرات میباشند که بلافاصله با اعزام نیرو از طریق فرمانداری نظامی منطقه 1 و لشگر گارد شورش هنرجویان در ساعت 0200 روز 21 /11 /1357 خاموش و تعداد 153 نفر غیر نظامی دستگیر گردیده اند.
1 2ـ فرمانداری نظامی منطقه 2 در ساعت 0100 روز 21 /11 /1357 در خیابان گرگان تعداد 2000 نفر از عناصر اخلالگر دست به تظاهرات زدند که توسط مأمورین فرمانداری نظامی متفرق گردیده و تعداد 4 نفر دستگیر شدند.
3ـ فرمانداری نظامی منطقه 3 اتفاق قابل عرضی رخ نداده است.
4ـ فرمانداری نظامی منطقه 4 الف ـ در ساعت 2230 از داخل یکدستگاه خودرو تویوتا بشماره 77333 تهران 24 قهوه ای رنگ در خیابان فرح آباد ژاله روبروی فروشگاه بزرگ بمأمورین تیراندازی و متواری گردیدند که مراتب به پلیس تهران اعلام تا در صورت مشاهده آنرا متوقف و سرنشینان اتومبیل مذکور را دستگیر نمایند که تاکنون دستگیر نشده اند.
ب : در ساعت 2400 تعدادی غیر نظامی در حدود 5000 نفر در خیابان فرح آباد ژاله به حمایت از هنرجویان شورشی در مرکز آموزش نیروی هوائی دست به تظاهرات زدند که توسط مامورین فرمانداری نظامی متفرق و در اثر تیراندازی هوائی شخصی بنام محمود ضیاء بشرحق در اثر تیرخوردگی مجروح و به بیمارستان شماره 5 اعزام ولی نامبرده فوت نمود، در این حادثه یکنفر مجروح و 4 نفر دستگیر گردیدند.
5ـ برابر گزارش فرمانداری نظامی منطقه 5 در ساعت 2400 روز 20 /11 /1357 تعدادی در حدود 1000 نفر در حوالی چهارراه مختاری شاهپور دست به تظاهرات ضد ملی زدند که توسط مامورین فرمانداری نظامی متفرق گردیدند.
6ـ برابر گزارش فرمانداری نظامی منطقه 6 در ساعت 2400 روز 20 /11 /1357 تظاهرات پراکنده ای در خیابانهای سلسبیل، هاشمی، دامپزشکی بوقوع پیوست که توسط مامورین فرمانداری نظامی متفرق گردیدند.
7ـ برابر گزارش فرمانداری نظامی منطقه 7 اتفاق قابل عرضی رخ نداده است.
8ـ برابر گزارش فرمانداری نظامی منطقه شمیرانات الف : در ساعت 2330 روز 20 /11 /1357 تعدادی از اخلالگران با آتش زدن لاستیک و غیره در خیابان سلطنت آباد دست به تظاهرات زدند که توسط مامورین فرمانداری نظامی منطقه متفرق گردیدند.
ب : دو نفر نظامی که در تظاهرات ضد میهنی روز 20 /11 /57 شرکت نموده بودند دستگیر گردیدند و پس از تکمیل پرونده به دادسرای فرمانداری نظامی اعزام خواهند شد.
حسین نجفی فرزند یحیی دانشجوی سال اول دانشکده افسری ن ز ش همافر سوم محمد ساق آبادی جمعی پایگاه یکم ترابری مهرآباد 9ـ برابر گزارش فرمانداری نظامی شهر ری در ساعت 2330 روز 20 /11 /57 تظاهرات پرکنده ای در خیابانهای شهر ری بوقوع پیوست که توسط مأمورین فرمانداری نظامی متفرق گردیدند.
10ـ اعلامیه بشرح زیر از طرف حزب کمونیست ایران در سطح شهر تهران پخش گردیده است.
قطعنامه شورای انقلابی حزب کمونیست ایران پیرو بیانیه اخیر مبنی بر موجودیت حزب کمونیست ایران، بدینوسیله باطلاع اعضاء و زحمتکشان و قشرهای ستمدیده مختلف و خلقهای مبارز ایران میرساند: با توجه به احترامی که کلیه اعضاء شورای انقلاب حزب به رهبر مذهبی ایران امام خمینی و رفیق مهندس بازرگان دارد معهذا برای احترام و سپاس به خون های ریخته شده خلقهای زحمتکش و کارگر و شادی روح شهدای مبارز رفیق مهندس امیر خسرو خسروی (بابک) یا (آذریون) را به نخست وزیری ایران آزاد انتخاب و معرفی مینماید تا نامبرده با درایت و کفایتی که در امر رهبری توده های زحمتکش دارند نسبت به تهیه و مقدمات رفراندوم اقدامات لازم را معمول دارند، ضمنا حزب کمونیست ایران تا نیل به هدف از هیچگونه تلاش و جانبازی دریغ نخواهد نمود، در خاتمه از کلیه انقلابیون ایران و اعضای حزب کمونیست انتظار یرود همکاریهای لازم و تلاشهای صادقانه خود را تا سرنگونی رژیم منفور و تا آخرین قطره خون در راه آبیاری نهال انقلاب ایران ادامه دهند.
مرگ بر امپریالیسم و دست نشانده گانش ـ زنده باد دلاوری خلقهای زحمتکش ایران شورای انقلابی حزب کمونیست ایران.
2 معاون و رئیس ستاد فرمانداری نظامی تهران و حومه ـ سرلشگر رضا ناجی 21 /11 /1357

توضیحات سند:

1ـ این جرقه حادثه ای بود که در ظرف 48 ساعت بعد پیکر افتاده نظام شاهنشاهی را از نفس انداخت و به پیروزی نهضتی که از سال 1342 آغاز شده بود، انجامید.
اما شرح حادثه از زبان جراید : «بعدازظهر جمعه 20 بهمن از تلویزیون اعلام شد که فیلم کامل ورود و مصاحبه امام خمینی همان شب نمایش داده خواهد شد...
ترتیب نمایش فیلمهای مزبور به نحوی داده شد که درست پس از اتمام نمایش مربوط به تظاهرات طرفداران قانون اساسی قرار گیرد...
در انتهای فیلم تظاهرات طرفداران قانون اساسی [جمله] ناشایستی از طرف شخص طرفدار قانون اساسی علیه امام بیان شد که بسیار حیرت آور بود...
و این در حالی صورت گرفت که افسران و دانشجویان هوائی طرفدار امام، زیر کنترل افراد گارد طرفدار شاه سابق برای تماشا به سالن اجتماعات و تماشای تلویزیون رفته بودند یا در حقیقت فرماندهان با آنان ظاهرا بر سر لطف آمده و ترتیب تماشای فیلم مزبور را برای آنها داده بودند.
این فیلم و آن صحنه کذایی یک جرقه بود که باعث ابراز احساسات از طرف همافران شد و گارد نیز عکس العمل نشان داد و درگیری کوتاه مدتی به وجود آمد...
.
درگیریهای آن شب بیشتر خارج از مرکز آموزش هوایی و بین مردم و نیروهای فرماندار نظامی بود.
» (خواندنیها، ش 25، به تاریخ 12 /12 /57، صص 34 تا 60) با شروع درگیریها در شرق تهران مردم منطقه به خیابانها ریختند و بانگ اللّه اکبر سر دادند.
برخی به روزنامه اطلاعات گفتند که سربازان داخل پادگان دوشان تپه با گفتن اللّه اکبر از مردم کمک خواستند.
یکی از همافرانی که موفق به فرار شده بود و به اقامتگاه امام پناه آورده بود به خبرنگار روزنامه اطلاعات گفت : «رادیو اعلام کرد فیلم بازگشت امام خمینی پس از اخبار هشت و نیم تلویزیون نمایش داده می شود.
ما در دسته های دویست نفری به سالنهایی که تلویزیون در آن نصب شده رفتیم.
هنگامی که تصویر امام بر صحنه تلویزیون ظاهر شد همافران سه بار صلوات فرستادند و به نفع امام خمینی شعار دادند.
لحظه ای بعد گاردیها که از مدتها پیش در محل اقامت و تعلیم ما مستقر شده بودند با تانکهایشان به خوابگاههای حمله کردند...
چراغها را خاموش کردیم و بعد تیراندازی از هر طرف به سوی ما در جریان بود.
بعضی از رفقای ما به دام افتادند و بعضی با استفاده از تاریکی شب و کمک مردم از مهلکه گریختند.
» (ش 15781، ص 2) یکی از شاهدان بیرونی پادگان هم می گوید : «اسلحه را برداشتم...
.
خود را به نزدیک پایگاه نیروی هوایی رساندم.
برادران نیروی هوایی در حال نبرد با نیروهای رژیم بودند...
از طریق کوچه هایی که باز بود به طرف تهران نو رفتم.
در خیابانها راه افتادم و مردم را به کمک طلبیدم.
میدان امام حسین (ع)، خیابان انقلاب، خیابان آزادی را زیر پا گذاشتم و با فریاد مردم را برای کمک به برادران نیروی هوایی دعوت کردم.
یادم است که شیشه های ماشین را پایین داده بودم و در حال حرکت فریاد می زدم اللّه اکبر، به داد نیروی هوایی برسید، همافرها را کشتند.
کمک کنید، گارد به نیروی هوایی حمله کرده...
» (خاطرات اکبر براتی، صص 125 و 126) مردم به خیابانها آمدند و تا صبح تظاهرات کردند.
«گروه کثیری از مردم که تعداد آنها به هزاران نفر می رسید در خیابانهای اطراف نیروی هوایی از جمله خیابانهای تهران نو، نظام آباد، سبلان، قاسم آباد و خیابانهای مجاور متحصن شدند و با بانگ اللّه اکبر دیگر هموطنان خود را به یاری طلبیدند.
» (آیندگان، ش 3285، ص 1) 2ـ دفتر ویژه اطلاعات نیز از این اعلامیه مطلع شد و آن را به حسین فردوست گزارش کرد.
نکته جالب آن است که در حاشیه آن سند چنین آمده است : «مراتب به نخست وزیر و وزیر دربار تلفنی گفته شد.
جناب نخست وزیر فرمودند فورا به آقای [ناخوانا] بگویید از رادیو تلویزیون پخش نمایند.
» تصمیم فوری بختیار برای این کار حاکی از آن است که او نیز مانند شاه و کارگزاران سنتی حکومت پهلوی علاقه مند بود ارتباطی بین حرکت اسلامی مردم ایران با کمونیستها پیدا کرده، آن را تبلیغ کند.
سند دفتر ویژه اطلاعات در ضمیمه کتاب آمده است.
(ضمیمه شماره 15) بلافاصله پس از دستور بختیار اعلامیه از رادیو تلویزیون پخش شد.
جالب آن که یک روز بعدسازمان چریکهای فدایی خلق این اعلامیه را «توطئه تازه رژیم و آن را نوشته وابستگان به سازمان جاسوسی C.
I.
A دانست.
(آیندگان، ش 3286،ص 2)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 25 صفحه 377



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.