تاریخ سند: 21 خرداد 1342
اطلاعیه
متن سند:
اطلاعیه
21 /3 /42
ساعت ۱۰:۳۰ روز پنجشنبه 16 /3 /42 در کاروانسرای گلشن بودم آقای شیخ علی مهاجرانی که منزلش در خیابان عباسآباد است بالای منبر رفت و گفت مردم من باید از مقدمه بگذرم چون اگر بخواهم حرف حق و خیر بزنیم ما را اذیت و آزار میکنند ولی مقدمه را در آخر میگویم بعد از خواندن روضه شروع کرد به خواندن دعا و گفت خدایا مخالفین دین را سرنگون کن خدایا یاریکنندگان دین را در هر کجا و در هر لباس که هستند یاری کن خدایا مدرسه علمیه قم و جاهای دیگر را از شر دشمنان محفوظ بدار خدایا اسبابی فراهم کن که ما آزاد شویم و آزادانه صحبت کنیم.
خلاصه چون متوجه شدم دعای بعد از روضه تمام گوشهگیری و لطیفه بود و به سیاست داخل میشد و از منبر که پایین آمد به مؤسسین آن مجلس گفت من نمیدانم زبانم را کنترل کنم و حرف نزنم بعد عدهای مردم بهم میگفتند که خیلی بیپروا صحبت میکند.
رونوشت برابر اصل است. ن
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان همدان، کتاب اول صفحه 89