تاریخ سند: 23 مهر 1352
دفتر مخصوص علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران
متن سند:
در دل زمستان سال 1351 که هیئتی از سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران به
پاریس آمد تا از یادبودهای باز مانده دوران تحصیلی علیاحضرت فیلمی تهیه
کند مرکز رادیو تلویزیون ملی ایران در پاریس خانم نیلوفر گرجی را مامور
ساخت که قبل از آغاز
فیلمبرداری که طرحی برای
آن تهیه شده بود تا آنجا که
امکان پذیر است خاطرات و
یادگارهایی از هنرکده ویژه
معماری و استادان آن
جمع آوری کند تا بر مبانی
این اطلاعات آنچه که
ساخته و پرداخته می شود
حتی المقدور خالی از نقص
باشد...
.
و هر چند کار
فیلمبرداری بنا به دستور
تهران متوقف ماند ولی خانم
گرجی وظیفه ای را که به
عهده گرفته بود دنبال کرد و
از پاره ای از استادان
علیاحضرت خاطراتی به خط خودشان جمع آورد که دریغ است این مجموعه از
دسترس علیاحضرت دور بماند و با تقدیم آن مرکز، پاریس امیدوار است که
موجبات خرسندی خاطر مبارکشان را فراهم آورده باشد.
با تقدیم احترام
مرکز رادیو تلویزیون ملی ایران در پاریس
اسمعیل پوروالی1
توضیحات سند:
1ـ اسماعیل پوروالی ایروانی
فرزند غلامحسین در سال
1304 در مشهد به دنیا آمد.
نامبرده در سن طفولیت بهمراه
خانواده اش به تهران کوچ کرد و
پس از سپری نمودن تحصیلات
مقدماتی به دانشگاه تهران
راه یافت و ل یسانس تاریخ و
جغرافیا دریافت نمود.
پوروالی
از سال 1319 در زمینه
روزنامه نگاری با روزنامه
ستاره همکاری می کرد و از سال
1322 با روزنامه بهار ارگان
حزب پیکار که بعدها به نبرد و
ایران ما تغییر نام یافت فعالیت و
همکاری کرد.
اسناد ساواک وی
را از عناصر حزب توده معرفی
نموده که ضمن چاپ مقالاتی
برعلیه دستگاه سلطنت در
روزنامه ها، در غائله پیشه وری
در آذربایجان با فرقه دموکرات
همکاری داشت و از سال 20 تا
27 چندین بار به دلیل چاپ
مقالات به اصطلاح مضره به
فرمانداری نظامی تهران احضار
شد.
اسماعیل پوروالی در حزب
میهن پرستان نیز عضویت داشت
و در سال 1327 به عنوان معاون
اداره تبلیغات وزارت اطلاعات
بکار پرداخت و بعد از کودتای
28 مرداد 1332 به معاونت
سیاسی و سرپرست رادیو تهران
انتخاب شد و تا سال 1350 در
این سمت باقی بود.
نامبرده در سال 1335
درخواست انتشار روزنامه
بامشاد را نمود که با آن موافقت
شد و لذا از سال 1336 با هدف
طرفداری از دولت و حزب
ملیون شروع به فعالیت نمود
ولی در همین سال به دلیل چاپ
عکسی از محمدرضا و درج
شعری نامناسب در حاشیه آن
دستگیر و به مدت یک ماه در
بازداشت به سر برد که با نوشتن
نامه ای به شاه با ابراز ندامت
درخواست عفو نمود که با قبول
توبه و ندامتش از زندان آزاد
شد.
مشارالیه در سال 37 در
محافل مختلف خود را مشاور
دکتر منوچهر اقبال نخست وزیر
وقت معرفی می نمود و با دستور
او به مسوولیت امور تبلیغات و
انتشارات وزارت کار و
بیمه های اجتماعی انتخاب شد.
ساواک در سال 38 طی یک
ارزیابی اسماعیل پوروالی را
فردی طرفدار مقام سلطنت و
دولت فعلی و به دلیل چاپ
مقالاتی در روزنامه اش برعلیه
کمونیسم، مخالف شوروی و
نویسنده ای با استعداد و توانمند
و در سیاست خارجی میانه رو
معرفی نموده است.
نامبرده در
سال 39 به جهت مخالفت با
دولت وقت و تلاش برای
نخست وزیری دکتر منوچهر
اقبال فعالیت و تبلیغ داشت و در
سال 39 به دعوت سفارت
یوگسلاوی و با موافقت ساواک
جهت بازدید از فدراسیون
روزنامه نگاران به آن کشور
سفر کرد و در سال 44 به عنوان
نماینده دولت و مطبوعات ایران
به همراه تعدادی دیگر از
روزنامه نگاران به دعوت دولت
غاصب اسرائیل به فلسطین
اشغالی رفت.
اسماعیل پوروالی در سال 44
به مناسبت بیست و پنجمین سال
روزنامه نگاری خود جشنی برپا
نمود که نخست وزیر نیز در آن
شرکت داشت.
نامبرده در سال
45 در انجمن فرهنگی ایران و
آمریکا سخنرانی نمود و در سال
47 خانه مطبوعات را تأسیس و
جهت هرگونه همکاری با
ساواک اعلام آمادگی کرد و
ساواک در سال 49 با استخدام
فرزندش بنام مهرزاد پوروالی
در مشاغل حساس شرکت نفت
موافقت نمود.
مشارالیه در سال
50 به عنوان مدیر مرکز رادیو و
تلویزیون ملی ایران در پاریس
به فرانسه رفت و در سال 52 با
تهیه جزوه ای درباره تحصیل
فرح پهلوی در فرانسه از سوی
او از پوروالی قدردانی شد.
در
سال 54 مبالغ قابل توجهی از
بودجه اختصاصی به مرکز رادیو
و تلویزیون ملی در فرانسه را
اختلاس کرد و بعلاوه از
کانالهای دیگری از جمله
وزارت آب و برق، وزارت
فرهنگ و هنر، شرکت ملی نفت،
کمک های متفرقه ای از بودجه
محرمانه نخست وزیری به
عناوین مختلف کمک دریافت
نمود.
در سال 53 نیز طی
نامه ای به دربار خواهان
دریافت خسارت بابت توقف
انتشار مجله بامشاد را کرد که
شاه دستور مساعدت به وی را
به دولت داد.
اسماعیل پوروالی
دارای فساد اخلاق بود و این
مسئله در پاریس به دلیل حضور
همسرش در سوئیس و زندگی
مجردی ابعاد وسیعتری یافت.
ساواک مستمرا با حضور
نامبرده در مراسم تشریفات و
در جشن های دو هزار پانصد
ساله موافقت نمود و هویدا نیز
از خدمات پوروالی به نظام
شاهنشاهی تقدیر کرد و از طرف
شاه نیز نشانه های همایون و تاج
را دریافت نمود.
منبع:
کتاب
زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرح پهلوی - جلد اول صفحه 172
