تاریخ سند: 14 دی 1349
موضوع: جلسه مذهبی متشکله در منزل مرتضی عظیمی کتابفروش
متن سند:
از: 20 ﻫ 3
به: 316 شماره: 10467 /20ﻫ 3
جلسه مذکور بعدازظهر روز 9 /10 /49 در منزل مرتضی عظیمی واقع در خیابان شاهرضا مقابل دانشگاه تهران بالای کتابفروشی آذر تشکیل شد در ساعت 2030 آقای شرافت دبیر دبیرستان های کرج ضمن قرائت آیاتی از سوره بقره قرآن کریم پیرامون جهاد مسلمین با کفار به تفصیل صحبت نمود و درضمن سخنرانیش گفت ما باید غیر از خدا هیچکس را نپرستیم و دیگران را مانند خدا یا سایه خدا ندانیم1.
این جلسه در ساعت 2130 ختم شد.
شنبه نظری ندارد
یکشنبه نظری ندارد.
آمال
چهارشنبه نظری ندارد.
توضیحات سند:
1 .
یکی از مبانی حکومت پادشاهی که متأسفانه در برخی از مواقع توسط بعضی از متدینین نیز تبلیغ می شد، اولی الامر و ظلالله دانستن پادشاه بود.
این تفکر در دوران حکومت پهلوی دوم به اوج خود رسید و عبارت: «شاه سایه خداست» در بسیاری از موارد شنیده میشد.
حضرت امام خمینی (ره) در مقابله با این طرز فکر ، این مسأله را به شرح زیر تبیین فرمودند:
در بین ما هم اشخاصی هستند که [میگویند] اولی الامر هرچه، هر زهرماری می خواهد باشد، باید ما از او اطاعت کنیم .
.
این حرفها، حرفهای نامربوط است.
آن اولوالامری که پهلوی خدا و رسول قرار میگیرد ،باید پهلوی خدا و رسول باشد.
باید مثل خدا و رسول ـ بلاتشبیه ـ یعنی ظّل خدا و رسول باشد.
حکومت سلطان اسلام"ظّل الله " معنی ظّل این است که حرکتی ندارد خودش، حرکت به حرکت اوست.
سایه آدم، خودش که حرکتی ندارد، هر حرکتی آدم میکند سایه هم [میکند] دستش را اینجور میکند، سایه هم همانطور.
ظلّ الله این است.
آن کسی را که اسلام به ظّل اللهی شناخته است، این است که از خودش چیزی مایه نگذارد، به تبع احکام اسلام حرکت بکند، حرکتی به تبعی باشد.
رسولالله این طور بود، ظّل الله بود.
این مردیکه هم ظّل الله است!؟» صحیفه امام، ج 3، ص 348
منبع:
کتاب
شهید سید محمد جواد شرافت به روایت اسناد ساواک صفحه 103