متن سخنرانی روح اله خمینی بمناسبت سالروز اغتشاشات 15 خرداد سال 2522
تاریخ سند: 15 خرداد 1357
متن سخنرانی روح اله خمینی بمناسبت سالروز اغتشاشات 15 خرداد سال 2522
متن سند:
همزمان با سالروز اغتشاشات 15 خرداد روح اله خمینی باین مناسبت در نجف اشرف سخنرانی نموده که نوار اظهارات یاد شده بایران وارد و در برخی از نقاط کشور توزیع گردیده است.خبر توزیع نوار سخنرانی نامبرده با خلاصه کوتاهی از متن اظهارات وی قبلا باستحضار رسیده است.
اینک اهم مطالبی که یاد شده در سخنرانی خود گفته، بشرح زیر بعرض میرسد : 1 در تاریخ هست که چنگیز با آن طبع حیوانی خود، تابع یک قانون بنام یاسا بود، در عصر ما رژیم ایران تابع چه قانونی است.
آیا هیچ قانونی در ایران حکومت دارد؟ در سرتاسر تهران مشروبفروشیها بیشتر از کتابفروشیها است و اگر کسی متعرض آنها باشد، او را تخطئه میکنند.
کدامیک از قوانین اسلام در رژیم ایران جاری است؟ آنها بقرآن احترام قائل نیستند.
چند روز پیش ریختند منزل آیات، در و پنجره ها را شکستند، آدم کشتند و عربده کشیدند.
چنگیز به یاسا عمل میکرد.
آیا رژیم ایران برای قانون اساسی احترام قائل است؟ انتخاباتشان روی موازین قانونی است؟ وکلایشان شرایط قانونی دارند؟ مجلسین آنها یک مجلس قانونی است؟ کدامیک از کارهائی که شده، بوئی از قوانین دارد؟ چه قوانین شرعی و چه قوانین عرفی و اساسی.
فرهنگ نزد آنها چه احترامی دارد؟ اگر فرهنگ پیش آنها احترام دارد، چرا مدارس ایران تعطیل است و چرا استادهای دانشگاه را از درس گفتن کنار میگذارند؟ آنها چه احترامی برای ارتش قائل هستند، خیال میکنند ارتش از دارو دسته خودشان است، ارتشی که در تحت اسارت مستشارهای آمریکا است، این چه اهانتی است برای ارتش ایران.
چرا این صاحب منصب ها اینقدر به ذلت تن در میدهند، چه شده است که بیدار نمیشوند و کار رژیم ایران را یکسره نمیکنند.
این چه آزادی است که اعطا فرموده اند.
آزادی مگر اعطا شدنی است؟ خود این کلمه جرم است.
خدا آزادی داده، اسلام آزادی داده، قانون اساسی آزادی داده.
آزادی اعطائی این است که می بینیم، آزادی اعطائی این است که مردم را اغفال کنند.
این روزها از دروازه های تمدن بزرگ سخن گفته میشود، در تهران چهل و چند منطقه است که ساکنان آنها مثل حیوانات زندگی میکنند.
این مناطق هیچ آثاری از تمدن ندارند.
ساکنان این محلات کسانی هستند که از دهات بیرون رانده شده اند.
تمام اینها را از دشت قزوین کوچ داده اند و آنجا را بدست یهودیها، صهیونیستها سپرده اند.
اکنون این ملت بیچاره گرسنه مانده، این است تمدن بزرگ ما.
دشت مغان هم همین طور.
سد دز را که هشتصد میلیون برای ساختنش و یک میلیارد و دویست میلیون تومان برای کانال کشی آن خرج شده، تقدیم به دارو دسته رژیم ایران شده است.
ما یک چنین تمدن بزرگ داریم که قبل از رسیدن 15 خرداد جوانها را میگیرند و زندانی میکنند.
شما خیال میکنید ارتش دل خوشی از اینها دارد، از اینها که زمام را بدست چهار نفر آمریکائی داده اند.
اگر کسی غیرت داشته باشد، نباید ساکت باشد.
بین احزاب و لشگریها، بین لشگریها با روحانیون باید رابطه وجود داشته باشد و نقشه برای زوال رژیم ایران بکشند.
ملت اسلام و ملت ایران با رژیم آشتی نخواهد کرد و اگر کسی بگوید، آشتی، یک خائن است.
راه آشتی نمانده است چه راهی گذاشته اند.
ملتی که حیثیتش بباد رفته چطور آشتی کند.
همه ما مکلفیم که دین اسلام را در ایران حفظ کنیم.
رژیم ایران نه با اسلام خوب است، نه با قرآن و نه با حضرت رضا.
حکومتگرانی که با اسلام آشنائی داشته باشند، اینطور جسارتها نمیکنند.
ما همه مکلفیم که قیام کنیم.
قیام قلبی، قیام قولی و هر وقت شد قیام بسلاح و هر وقت فرصت پیدا کردیم.
اول کسی که توانست سلاح را بدوشش بگیرد، خود منم و اگر نتوانستیم حرف میزنیم و صحبت میکنیم.
1 ارزیابی خبر : خبر صحت دارد.
اقدامات انجام شده : مراتب به نخست وزیری اعلام گردیده است.
توضیحات سند:
1 ـ امام خمینی این سخنان را در مسجد انصاری شهر نجف ایراد کردند.(ر.ک : صحیفه نور / ج 1 / چاپ دوم / ص 524 تا 534) 2 ـ بخشی از سخنان امام در این روز مربوط بود به 15 خرداد که این مقطع در ایران در حجم وسیعی به مناسبت نزدیکی به سالگرد 15 خرداد تکثیر و توزیع شد ؛ با بخشی که امام فرمودند : ملت ایران نباید این 15 خرداد را از یاد ببرد.
این 15 خرداد باید زنده بماند.
یک جنایتی است آثارش باید محو نشود...
(همان منبع / ص 529) امام در سخنان خود اشاره مؤکدی به حفظ وحدت بین همه گروهها داشتند : «با تمام جناح ها، تمام جناح هایی که در ایران هست، از جناح مرجعیت و علمیت تا جناح ارتش، تا جناح بازار، تا فرهنگستانی تا دبیرستانی تا دانشگاهی تا بیابان نشین ها، تا کوخ نشین ها، تمام اینها باید تفکر کنند و مورد تفکر خودشان را قرار بدهند و سران قوم باید روابط داشته باشند با هم، متفرق نباید باشند.
امروز روزی نیست که شماها با تفرقه کار انجام بدهید.
اگر چنانچه تفرقه داشته باشید تا آخر همین اید و از این هم بدتر.
تکلیف است، تکلیف الهی است.
باید با هم باشید.
باید این جناح ها روابط زیرزمینی هم داشته باشند بزرگانشان.
باید آشکارا نباشد.
زیرزمینی باشد روابطشان، اما روابط داشته باشند که اگر یک وقتی بنا شد صحبت کنند، همه صحبت کنند، اگر یک وقتی بنا شد که همهمه کنند، همه همهمه کنند، اگر یک وقتی بنا شد ساکت باشند، همه ساکت باشند ؛ دست واحد باشند، نه متفرقات...
اگر مسلمین ید جلال آل احمد واحد باشند کسی نمی تواند مقابل این جمعیت قیام کند، هیچ غلطی نمی توانند بکنند، نه اینها، ممالک دیگری هم غلطی نمی توانند بکنند اگر اینها ید واحد باشند.
» (همان منبع / ص 530)