تاریخ سند: 24 دی 1351
موضوع: کارمندان معادن باب نیزو و هجدک
متن سند:
از: 8/ ﻫ تاریخ:24 /10 /1351
به: 324 شماره: 10472 /8 ﻫ
موضوع: کارمندان معادن باب نیزو و هجدک
نامبردگان مشروحه زیر در سطح معادن هجدک و باب نیزو به مطالعه کتب ذیل مشغول میباشند.
1ـ بختیار رضائی دیپلمه ناقص تونل باب نیزو. یادداشتهای شهر شلوغ نوشته تنکابنی. هدف ادبیات1 جنگ شکر در کوبا.2 نفرین زمین اثر جلال آلاحمد.3
2ـ مهدیزاده کارمند حسابداری باب نیزو. نون والقلم نوشته جلال آلاحمد. وارث استعمار نوشته احمد بهار.4 انسانها و خرچنگها5 و زندگی جنگ6، زمین نوآباد.7
3ـ عباس خسروی. سه مقاله جلال آلاحمد
4ـ حسینی نسب دیپلمه حفاری. کتاب قهرمان هند و چین.8
نظریه یکشنبه. به احتمال زیاد خبر فوق صحت دارد. دادگستر
نظریه سهشنبه. نظریه یکشبنه تأیید میشود.
نظریه جمعه. خبر ممکن است صحیح باشد ضمناً بررسی و تحقیقاتی در اطراف چگونگی وضع و کیفیت افکار و عقاید نامبردگان و تعیین انگیزه آنان از مطالعه چنین کتبی در جریان است که نتایج حاصله به موقع گزارش خواهد شد. حاذق
در ساعت 1000 روز 2 /11 /51 به بخش 312 واصل گردید
آقای شاهقلی ـ با توجه به این که کتب مذکور از جمله کتابهای کمونیستی است معهذا ضمن تماس با بخش 311 در مورد آنان اقدام فرمایید
بایگانی شود
توضیحات سند:
1. این کتاب به وسیله ماکسیم گورکی نوشته شده است.
2. جنگ شکر در کوبا مجموعه مقالاتی است که به وسیله ژان پلسارتر نوشته شده است.
3. سید جلال آلاحمد، فرزند آیتالله سید احمد طالقانی مشهور به آلاحمد در سال 1302 ﻫ ش در خانوادهاى روحانى چشم به جهان گشود. آموزش ابتدایى و متوسطه را در تهران خواند و رشتهی ادبیات فارسى را تا مقطع دکتری ادامه داد. آلاحمد در سال 1323 به حزب توده پیوست و در مدّتى کمتر از 4 سال در ردیف رهبران توده قرار گرفت. وى مدت 2 سال به نوشتن مطالبى پرداخت که خود آن را «پرت و پلا» مىنامد و به سبب همین نوشتهها مأموریت یافت تا زیر نظر احسان طبرى به انتشار نشریه بپردازد. در سال 1326 آموزگار شد و شروع به تدریس کرد و همزمان همکارى نزدیکى با جراید وقت تهران داشت. در همین سال با انشعاب از حزب توده که دنباله رو سیاست استالین بود، با همکارى خلیل ملکى و انورخامهاى یک حزب سوسیالیست (زحمتکشان) را بنا نهاد. در ماجراى ملّى شدن صنعت نفت فعالانه شرکت جست و پس از مرداد 1332 از سیاست کناره گرفت و دنبال کار تحقیق و تعلیم رفت. با بروز تحول عظیم در افکارش و روى آوردن به دین در سال 1340، اسلام را به عنوان یک دین جامع و روحانیت را تنها پایگاه ملى براى مبارزه با غرب و غربزدگى خواند و از امام خمینى(ره) به عنوان منجى یاد کرد. وى براى احراز هویت ملّى، «غربزدگى» را در 1341 منتشر کرد. در سال 1343 به حج رفت و «خسى در میقات» را نوشت. در سال 1347 اقدام به تشکیل کانون نویسندگان ایران نمود و کنگرهی هنرمندان دربار را تحریم کرد. مهمترین آرای سیاسى و اجتماعى و مذهبى آل احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» آمده است. وى تشیع را نوعى نهضت مبارزهی روشنفکرى مىدانست و انتظار و اجتهاد را دو نقطهی اوج آن مىخواند. جلال آلاحمد که در طول زندگى 25 کتاب و سفرنامه و مقاله را به رشتهی تحریر درآورد و 11 عنوان ترجمه انجام داد، در شهریور 1348 در اسالم دارفانى را وداع گفت.
سید جلال آلاحمد به روایت اسناد ساواک،تهران، مرکز بررسى اسناد تاریخى،1379
4. نام صحیح کتاب میراثخوار استعمار است که به وسیله مهدی بهار نوشته شده است.
5. کتاب آدمها و خرچنگها به وسیله ژوزوئه دوکاسترو تألیف و محمد قاضی آن را ترجمه کرده است.
6. احتمالاً منظور کتاب زندگی و جنگ اثر اوریانا فالاچی است. این کتاب گزارشی است از سفر فالاچی به کشورهای ویتنام و مکزیک. کتاب به وسیله لیلی گستان ترجمه شده است.
7. زمین نوآباد از آثار میخائیل شولوخوف است که به وسیله محمود اعتمادزاده ترجمه شده است.
8. این کتاب که موضوع آن ادبیات جهان است به وسیله ذبیحاله منصوری ترجمه شده است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان کرمان، کتاب 3 صفحه 25