گزارش
متن سند:
گزارش
محترما مقام عالى را آگاه میسازم در اجراى امریه ساعت 212 روز 27 /5 /2537 در تفسیر قرآن مجید شیخ عبدالوهاب قاسمى1 در مسجد دهقانزاده در حضور کلیه متعصبین مذهبى سارى که بالغ بر 5 نفر بودند اعلام داشت:
مدت 13 سال در سارى هستم منبر زیاد رفتم حدیث زیاد خواندم ولى حالا نمىتوانم مصیبت بخوانم باید از مسائل روز که گریبانگیرمان شده صحبت کنم پاسبان در تظاهرات 2 نفر را مىکشد و خودش کشته میشود آن وقت میگویند در حین انجام وظیفه شربت شهادت نوشید و به درجه امپراطورى نائل شد حسابش را بکن مردم میگویند در جهرم ما سینما نمىخواهیم میگوید بنا کنید در اصفهان مىگویند ما بىحجاب نباید داشته باشیم مىگوید اجبارى است مگر خیال مىکنید حضرت حجتالاسلام امام خمینى «صلوات 3 بار» را براى چه تبعید کردند در سال 41 که میخواست به قول خودش لوایح 6 گانه که حالا شده 1. 15 و 19 و ... را به معرض اجرا درآورد2 آن بزرگمرد اسلام گفت ما نباید زمین مردم را به زور بگیریم و نباید نزول بخوریم نباید حجاب را از بین ببریم نباید منافع را به آمریکا بدهیم اختلاف شروع شد و تظاهرات روبراه شد این حکومت مردود است بىاساس است ظالم است مزدور است این حکومت برخلاف قانون اسلامى است رئیس حکومت باید مسلمان باشد شما میگوئید مگر مسلمان نیست هر سال 3 بار به مشهد میرود زیارت میکند خانه خدا رفته من میگویم نه مسلمان نیست حکومت باید اسلامى باشد همانطور که آنها سرباز مسلح دارند افسر و سپهبد و ارتشبد دارند ما هم داریم من به عنوان یک سرباز مسلح و یراق به کمر اسلامى به شما میگویم اخطار میدهم واهمه ندارم باید دست به دست هم داد و اصلاحش کرد نمىدانید چه بر سر ما و آیتالههاى ما میآورند طالقانىها منتظرىها و چه و چه کردند. چون در مسجد به غیر از من مأمور دیگرى نبود و بنظر امکان تظاهرات میرفت 1 دقیقه به پایان مجلس ساعت 45 /23 محوطه مسجد را ترک نمودم مراتب جهت استحضار گزارش میگردد.
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام عبدالوهاب قاسمى در یکى از روستاهاى سوادکوه به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایى در شهر بابل به آموزش علوم دینى پرداخت و براى ادامه تحصیل به تهران آمد. در سال 1334 به حوزه علمیه مشهد رفت و در زمره شاگردان حضرات آیات قزوینى و میلانى درآمد و تا مرز اجتهاد تحصیلات خود را ادامه داد. وى در سال 1342 دستگیر و به سربازى فرستاده شد. از سال 1344 در شهر سارى مستقر شد ولى به طور دائم تحت نظر ماموران امنیتى رژیم بود. پس از انقلاب اسلامى از سوى مردم سارى به نمایندگى مجلس شوراى اسلامى برگزیده شد. وى در هفتم تیرماه 1360 در انفجارى که در دفتر مرکزى حزب جمهورى اسلامى رخ داد به همراه هفتاد و دو تن از یاران انقلاب به شهادت رسید.
2. دو اصل تازه که به اصول هفدهگانه «انقلاب ایران» افزوده شد، یکى نظارت بر متعادل نگه داشتن بهاى زمین بود و دیگرى نظارت بر ثروت و درآمد مقامات بلندپایه. روزنامه اطلاعات در 24 مرداد سال 1356 نوشت که «شاهنشاه آریامهر با صدور دو منشور جدید دو اصل تازه بر اصول هفدهگانه انقلاب ایران افزودند.» این دو اصل 26 /5 /57 به نخست وزیر ابلاغ شد. ساواک نسبت به رسیدن تعداد این اصول به رقم 19 که عددى است مقدس براى بهاییان هشدار داده بود و توصیه کرده بود بهتر است در این مورد تجدیدنظر شود. سند مربوط به این موضوع در روزهاى گذشته (18 /5 /57) آمد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 06 صفحه 59