تاریخ سند: 14 اسفند 1348
موضوع : سخنرانی سیدمحمود طالقانی در مسجد هدایت
متن سند:
به : ریاست شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات)
از : ساواک شماره : 6026 /316
نامبرده بالا در تاریخ 28 /11 /48 به مناسبت عید قربان پیرامون اهمیت دین
اسلام در مسجد هدایت آغاز سخن نمود و چنین اظهار داشت.
اسلام همه اش
قانون و نظامات است و تمام عالم تسلیم نظامات می باشد نظام و قانون یعنی تعقل
ذکر خدا.
تمرکز یافتن علم الهی در عالم به صورت قانون است.
پس همه تسلیم
قانون و علم خدا هستند چه نظامات بزرگ طبیعت و چه نظامات و قوانینی که در
بین ملتها است انسان در بیشتر مراحل زندگی و وجودیش مسلم است همینطور
که اینجا نشسته ایم تمام قوا و روح و تنفس ما تسلیم قانون الهی است تا به
مرحله ای می رسد که انسان متفکر می شود یعنی انسانی که می خواهد آزاد باشد.
آزاد بیاندیشد.
آزاد زندگی کند.
این آزادی مرحله طغیان بشر است تا خروج از
اسلام یعنی قوانین نظامات علمی.
عقلی همه در اینجا باز عقب نشینی می کنند
یعنی هم عالم و سراسر وجود انسان.
همه مسلم و همه تسلیمند اما یک نقطه
انسان سرکشی در او طغیان می کند و آن نقطه آزادی است.
انسان می خواهد
خودش.
سرخود.
به فکر خود.
به اندیشه خود راه زندگیش را تعیین بکند قانون
تنظیم بکند برنامه زندگیش را تنظیم بکند.
عقلهای مقتدر گاهی می توانند انسان
را تسلیم کنند و در مقابل طغیان هوی ها و شهوت و آمال و طغیانهای درونی
انسان ایستادگی کنند راه نشان بدهند و آنها را
محکوم و تسلیم نمایند ولی نه در همه جا و نه برای همه کس اکثر مردم در آخرین
مرحله تصاعدی رشد بشر (آنجا که بشر هست طغیان هست) با تمام قوانین
وجود مبارزه می کنند و رهبر اندیشه خود هستند آخرین مرحله تشابه و تحول
علمی بشر اولین مرحله طغیان است.
نه می تواند مصلحت را آن طوری که هست
و به طور کامل تشخیص بدهد و نه می تواند در مقابل مصلحت تسلیم بشود.
اینجاست که مسئله بسیار حساس و مهم زندگی جزء وظایف انبیاء می شود که
بایستی آن قوانین را که در عالم همه را تسلیم می کند تنظیم نمایند و همه بشر در
مقابل خدا تسلیم بشود.
قانون خدا یک مظهر همین عالم خلقت است.
(آسمان و
زمین و حرکت موجودات و قوائی که در عالم هست.
با وضع منظمش) یک
قانونش هم برای بشر آزاد است.
قانون بشر را باید خدا تنظیم کند و بزرگترین
گرفتاری بشر همین مرامها و قوانین پیش خود درآورده است و این ناراحتی باید
باشد باید سرش به سنگ بخورد.
گاهی قانون وضع می کند و گاهی نقض می کند
امروزه هم داد و فریاد عموم بشر از همین قانون است زیرا قوانین یا ناقص
می باشد و یا این قانون را نمی خواهد و احساس می کند قانونی که بشر می گذارد
چون قانون گذار هم بشر است و هم قابل اشتباه روی این اصل و نیز روی درک و
شرافت ذاتی نمی خواهد یک انسان تسلیم یک انسان بشود.
از برای خدا بعثت
انبیاء نمایاندن اراده خدا و قانون الهی است اگر بشر توانست از نظامات عالم
خودش را خارج کند از قانون خدا هم می تواند یک مدتی طغیان نماید قانون از
طرف خدا است تسلیم از طرف مخلوق.
قانون از طرف خالق تسلیم از طرف
مخلوق.
منظور این است که قانون الهی و راه
و روش زندگی انسان همآهنگ با نظام کشور باشد این بود که ابراهیم به خدا گفت
در این دنیای مشوش که همه تسلیم شهوات و آلات مختلف و تسلیم هوی و
هوسها و بت ها هستند ما دو نفر (من و اسماعیل) آزادیم و می توانیم فقط تسلیم تو
باشیم البته همه مردم دنیا نمی توانند به این مرحله عالی برسند ولی چیزهائی
هست که شاید قانون خدا به جهت استعداد و فهم و درک انسانی ما تعمیم پیدا کند
و به این سیاره زمین برسد آن وقت می بینیم سیاره زمین گرم می شود و با فضای
بالا هماهنگ می گردد.
خودباختگی است که بخواهیم قانون خدا را با قانون بشر
منطبق کنیم بیشتر بدبختی مسلمین دنیا همین است که در معرض کورانهای
مختلف شخصیت خودشان را از دست داده اند و یک شخصیت مستقل و درک
صحیح در دین ندارند به همین جهت قانون خدا باید اجرا شود و اصول قانون
نباید تغییر بکند همان طوری که یک ذره از قانون اجزاء این عالم عظیم را
نمی شود تغییر داد.
امروزه مهمترین مسئله وجودی انسان همین است دین رسمی
اسلام دین فطرت است ولی متأسفانه در این مملکت شیعه جشنهائی که به اسم
ائمه می گیرند عظمتش به مراتب بیشتر است.
عید فطر جشن ارتباط بشر از طریق
روزه و اجتماع و هماهنگی با خدا و مقدمه ایست برای عید قربان یعنی آخرین
مرحله تسلیم که تا اینجا انسان گاهی در راه حق و عقیده از شهوات عادیش
می گذرد و گاهی ممکن است از جانش بگذرد (خونش جوش بیاید و عقیده او
تحریک بشود فوری طرفش را بکشد و خودش هم کشته بشود) ابراهیم که
می خواست پسرش را بکشد در آخرین و مهمترین مرحله تسلیم قرار داشت آیا
خدا واقعا
حقی داشت؟ از کشتار منظوری داشت؟ از این منظره هولناک خوشش می آمد؟ ولی این راه تسلیم است من
مسلمم.
من مسلمم حالا بیا امتحان بده که آیا در مقابل خدا و دستورش تسلیم هستی یا تا آنجا که آسایش
و تفریحی داری می گویی من مسلمم و آن گاه ضمن تفسیر آیه ای گفت ببینید قدرت تسلیم چقدر است این
عید اسلام عید قربان یعنی نترسیدن قلب.
حرکت نکردن ـ اضطراب بدن در مقابل اراده خدا.
اگر بشر به این
مقام رسید باقی قضیه تمام است مقصود از کشتن گوسفند و غیره هم باید همین باشد که فلان حاجی به خدا
بگوید من در اینجا و روی همین سنگها یعنی محلی که ابراهیم می خواست فرزندش را بکشد به تو تسلیم
هستم و وقتی وظیفه مقتضی شد باید سر همین طور باشد.
عید اسلام عید قربانی و عید فطر عید پول است.
ناطق آن گاه مطالبی درباره اذیت و آزاری که از طرف عبیداله زیاد به حضرت مسلم وارد شد صحبت کرد و
در پایان ضمن دعا گفت پروردگارا خطری که از هر سو متوجه عوامل ما.
زندگی و استقلال و شرافت و
عزت ماست دفع کن.
خداوندا مسلمانها را از شر نقشه های استعمار جدید و صهیونیسم نجات بده و دنیا را
از شر این قوم کینه توز نجات بده.
خداوندا اسلام [سلام] ما را به ارواح شهدائی که در سالهای اخیر در دفاع
از اسلام کشته شده اند.
به خاک و خون تپیده شده اند برسان.
خداوندا کسانی که به دین و استقلال و شرافت
ما و به اخلاق و کشور ما خدمت می کنند مؤید بدار.کسانی که خیانت می کنند رسوایشان بگردان دست
خیانتکاران را کوتاه کن.
ملاحظات : جهت استحضار و هرگونه اقدام مقتضی.
محترما در صورت تصویب ارسال شود.
صالحی
منبع:
کتاب
آیتالله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 650