همفکری و همکاری با نمایندگان آمریکا و انگلیس
متن سند:
همفکری و همکاری با نمایندگان آمریکا و انگلیس
آغاز قرون جدید و شکلگیری پدیدهی استعمار و هجوم کشورهای استعمارگر اروپایی به اقصی نقاط جهان برای تسلط هر چه بیشتر بر منافع مادی و معنوی جهان سوم، روابط بینالملل را وارد دورهی جدیدی کرد که حاصل آن به زنجیر کشیدن کشورهای منطقه، از جمله همسایههای ایران در شرق و غرب بود. کشورهای استعماری برای غارت ثروت مستعمرات از دو راه استفاده کردند: گاه با حمله نظامی کشوری را اشغال و حاکمان آن را ساقط و فردی دستنشانده که مجری دستورات آنها باشد را بر سر کار میآوردند و تمام امور به دست فاتحان و اشغالگران اداره میشد، هندوستان از اینگونه کشورها محسوب میشد که توسط کشور بریتانیا اشغال شد و دهها سال مستعمره انگلستان بود. بعضی از کشورها نیز دارای استقلال بودند و قدرتهای مسلط جهانی نمیتوانستند به طور کامل آن کشورها را اشغال کنند، بلکه از طریق عوامل داخلی وابسته، اهداف سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی خود را عملی میکردند. ایران عصر قاجار از جمله کشورهایی بود که اگرچه مستقیماً فتح نشد، اما کشورهای اروپایی از طریق افراد خود فروخته داخلی، آنچه را که مدنظر استعمارگران بود عملی میکردند. از این جهت گروه کثیری از خاندانها، سران عشایر و رجال سیاسی و نظامی بلند مرتبه را میتوان نام برد که به منافع انگلستان فکر میکردند و از هیچ تلاشی برای رضایت ارباب خارجی فروگذار نبودند.
با اینکه کشورهای اروپایی از جمله انگلستان، روسیه و تا حدودی فرانسه در دوره قاجار منافع خود را در ایران حفظ کردند و برای استعمار هر چه بیشتر ایران، انواع و اقسام قراردادهای نابرابر سیاسی، نظامی، اقتصادی و ... را بر ایران تحمیل کردند و با استفاده از ضعف شاهان قاجار، رجال وابسته و موقعیت متزلزل سیاسی، نظامی و اجتماعی ایران بهره لازم را بردند، با این حال با ورود به قرن بیستم و پیچیدهتر شدن روابط بینالملل و رقابتهای سیاسی دُول استعماری در غرب، حاکمان ایران برای تبعیت و تأمین منافع بیگانگان، هر چه بیشتر زیر فشارهای سیاسی واقع شدند. پیشنهاد قرارداد 1919 از طرف انگلستان به ایران یکی از این زیادهخواهیها بود که با مخالفتهایی در بین برخی از درباریان مواجه شد و سیاستمداران انگلستان را به فکر چارهای در این زمینه واداشت تا با برچیدن خاندان قاجار و روی کار آوردن مهرهای دستنشانده، به تأمین منافع درازمدت خود در ایران نائل آیند.
طراحی، برنامهریزی و اجرای کودتای سوم اسفند 1299 ش و روی کار آمدن سیدضیاءالدین طباطبایی و سپس وزارت و پادشاهی رضاخان، راه عملی جهت تسلط هر چه بیشتر انگلستان بر ایران بود. رضاخان پس از به سلطنت رسیدن، با اجرای برنامههای از پیش تعیین شده، نه تنها سد راه نفوذ بلوک شرق ـ شوروی ـ به داخل ایران، خلیج فارس و دریای عمان بود، بلکه ایران را به سپر بلای هندوستان تبدیل کرد تا منافع استراتژیک انگلستان محفوظ بماند. و طبیعی بود که در چنین حکومتی، تعداد زیادی از دولتمردان، وابسته به انگلستان بوده و در تأمین منافع دولت فخیمه به ایفای نقش مشغول بودند.
اما پس از جنگ جهانی دوم، انگلستان به شدت ضعیف شد و امپراطوریاش را از دست داد. هندوستان بزرگ مستقل و تقسیم شد و آمریکاییها، که در طول جنگ بسیار قوی شده بودند، وارد معرکه شدند. انگلیسیها تا مدتی کوشیدند تا شاید امپراطوری خود را حفظ کنند، ولی به تدریج برایشان روشن شد که حفظ تمامی سلطهی قبلی امکان ندارد و از این رو با آمریکاییها شریک شدند. در شهریور 132، ارتش انگلیس تعدادی افراد دارای مشاغل حساس، افسران عالیرتبه، وزرا و غیره را که عموماً از وابستگاه به او بودند، با هدف تطهیر آنها برای مدتی دستگیر کرد، تا در آینده با وجههی ملی وارد بازار فعالیت شده و در موقعیت بهتری قرار گیرند و چنین نیز شد و آن افرادی که مهره انگلیس بودند، بعداً به مشاغل حساستری رسیدند و بسیاری از آنها، مانند زاهدی به دستور انگلیس به آمریکاییها وصل شدند.
به تدریج انگلیسیها تعداد بیشتری از عوامل خود را به آمریکا معرفی کردند و یا خود به نفع آمریکا از آنها استفاده کردند، مانند: علم، حسنعلیمنصور، هویدا، شریف امامی و ...
با این مقدمه روشن میشود که مهرهها و عوامل اطلاعاتی انگلیس و آمریکا در ایران زیاد قابل تفکیک نیستند. هر چند بودند عناصری که به طور خاص برای آمریکا یا انگلیس کار میکردند، ولی در رابطه با شخصیتهای مهم درباری و نظامی میبینیم که مثلاً فردی مانند اسدالله علم، که جد اندرجد عامل انگلیس است، مهمترین رابط محمدرضا هم با انگلیس و هم با آمریکا است.1
وابستگی به آمریکا و انگلیس و تظاهر به این رابطه در دوران پهلوی، چنان عیان و آشکار بود که گاهی اوقات، اعتراض برخی دیگر از دولتمردان رژیم را برمیانگیخت.
سند زیر که دربارهی وابستگی و ارتباط نزدیک فریدون هویدا با سیاستمداران آمریکایی و انگلیسی در کنفرانس حقوق بشر، در ژنو میباشد، یکی از این نمونهها است:
سند شماره (92)
به: عرض میرسد تاریخ: 31 /1 /48
از: 311
اجلاسیه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد از 3 بهمن ماه سال 1347 تا یکم فروردین ماه 1348 در شهر ژنو منعقد گردید. شرکتکنندگان در این اجلاسیه عبارت بودند از والاحضرت اشرف پهلوی رئیس هیئت نمایندگی ایران. آقای فریدون هویدا معاون امور اطلاعاتی و اقتصادی وزارت امورخارجه مشاور والاحضرت اشرف پهلوی. آقای منوچهر گنجی رئیس مرکز مطالعات عالی بینالمللی دانشگاه تهران عضو علیالبدل. آقای صدری کارمند وزارت امورخارجه عضو علیالبدل، آقایان احساسی، سیار، امینی کارمندان وزارت امورخارجه مشاورین. آقایان مستوفی و زنوزی و خردمهر اعضای هیئت نمایندگی ایران در ژنو.
نظریه منبع: چنانکه همه میدانند کشور ایران از سیاست مستقل ملی پیروی میکند ولی آقای فریدون هویدا در اجلاسیه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل این سیاست را نقض کرد بدین ترتیب که در جلسات رسمی کمیسیون چندین بار در حضور شرکتکنندگان به نمایندگان آمریکا و انگلستان مراجعه و نظرات آنان را در مورد مسایل مطروحه در کمیسیون استفسار میکرد. روش آقای فریدون هویدا در بین شرکتکنندگان سایر کشورها چنین توجیه شد که ایران دنبالهرو نظرات نمایندگان آمریکا و انگلستان است تا جایی که نمایندگان کشورهای یوگسلاوی. سنگال و موریتانی به منوچهر گنجی اظهار داشتند که آقای فریدون هویدا نشانه و سمبل ارتجاع در هیئت نمایندگی ایران است. آقای گنجی در حضور والاحضرت اشرف پهلوی در این مورد به آقای فریدون هویدا انتقاد کرد ولی نامبرده گفت که باید هیئت نمایندگی ایران با آمریکا و انگلستان همکاری و همفکری نماید در غیر این صورت سفرای کشورهای آمریکا و انگلستان در تهران به شاهنشاه آریامهر گزارش خواهند داد و برای ما ناراحتی ایجاد خواهند کرد.
نسخه اول در تاریخ 3 /2 /48 به عرض تیمسار ریاست ساواک رسیده است چنین پینوشت نمودهاند:
«تماس با همه نمایندگان از لحاظ کسب نظر عیبی ندارد ولی با یک یا دو نماینده بخصوص خوب نیست
در بولتن گذارده شود. 3 /2 /48»
اصل گزارش و اقدامات انجام شده در پرونده حقوق بشر در بخش 311 بایگانی و منعکس است.
مسئول بررسی: داوران
رئیس دایره بررسی: شهبازی
رئیس بخش 311: امیدی 31 /1 /48
رئیس اداره یکم و عملیات بررسی: ثابتی
توضیحات سند:
1. خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج اول، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول 1369، صص 287 تا 289
منبع:
کتاب
اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 155