گزارش
تاریخ سند: 5 اردیبهشت 1343
گزارش
متن سند:
به فرموده امروز از ساعت 19 در مجلس تفسیر قرآن مسجد مولا شرکت نمودیم و بدینوسیله مشروح جریان مجلس مذکور را جهت اطلاع ذیلاً معروض می دارد از ساعت 1920 دقیقه مردم از طبقات مختلف شروع به اجتماع در مسجد نمودند و ساعت 1935 دقیقه مجدالدین محلاتی وارد گردید در این وقت عده روحانیون حاضر در مجلس نزدیک به سی نفر بودند و آنهایی که حضورشان در این مجلس قابل توجه بود عبارت بودند از سیداحمد پیشوا1 از کازرون 2ـ ساجدی 3ـ آیت الله رضوی 4ـ چهار نفر از روحانیون جهرم.سیداحمد گودعربانی.
ولدان.
مکارم آموزگار فرهنگ که با سیداحمد پیشوا هم صحبت بود مشکسار و عده ای از کسبه بازار در ساعت 1945 دقیقه شیخ بهاءالدین محلاتی وارد مجلس گردید و تلاوت قرآن نیز از همان ساعت شروع و تا ساعت 20 ادامه یافت قاری قرآن دبیری به نام آقای معاون بود در ساعت 2002 دقیقه شیخ بهاءالدین محلاتی سرپا ایستاد و شروع به صحبت در اطراف سوره مستقیم2 کرد وی گفت به طوری که در شب های قبل تذکر داده ام هر فرد یا اجتماعی که رهرو راه مستقیم باشد هم دنیا و هم آخرتش تأمین است ما ملت مسلمان اگر خواسته بودیم این راه را دنبال کنیم امروز بر تمام دنیا فخر می کردیم چون برنامه اسلام یکی از مترقی ترین برنامه های عمرانی.
اقتصادی.
سیادت و آقایی است اگر ما طبق اصول دین برنامه رفتار کرده بودیم امروز احتیاج به کمک های خارجی نداشتیم ولی این موضوع عمل نشده و از دویست سیصد سال قبل توجه کاملی به برنامه های اسلامی نگردیده روی این اصل امروز ضعف و سستی عجیبی بر ما ملت مسلمان تسلط یافته است اسلام می گوید ملت مسلمان باید مجهز به آخرین سیستم ادوات و آلات جهت حفظ دین اسلام چه از لحاظ مادی و چه معنوی باشند ولی ما توجهی به این امر نکرده و همیشه گرد چند دعا و تفسیر گشته ایم.
یکی از اصول برنامه اسلام صبر است بدین معنی که هر فرد مسلمان باید موقع شناس باشد و سعی کند با برنامه منظم و دقیقی کارهایش را طبق موازین خرد انجام دهد فعلاً امروز که برای حضرت آقای دستغیب و آقای آیت الهی گرفتاری پیش آمده اگر مردم بخواهند عنان عقل خود را به دست احساسات بدهند بدون شک ما در بن بست هایی قرار می گیریم و با مسایل پیچیده تری روبرو می شویم بنده خیلی بیش از آن که تصور کنید از این اتفاق متأثرم و می دانم شما نیز بیش از اندازه ناراحت و معذب هستید ولی چه می شود کرد آیا ما حداقل نصف زور و قدرت طرف را داریم؟ بنده با اولیای امور شهر تماس گرفتم و آنها که می شود گفت حسن نیتی هم دارند قول دادند که چنانچه ما ساکت باشیم و مردم آرامش را حفظ کنند و جلو احساسات خود را بگیرند در استخلاص آقایان خواهند کوشید روی این اصل بنده از شما خواهش می کنم بلکه التماس می کنم که آرام باشید و با وجود ناراحتی ها و عقده هایی که دارید بردباری کنید تا به بینیم چه می شود ناگفته نماند این وظیفه دینی است که به من حکم می کند تا تغییر روش و قیافه دهم چون وظیفه در هر مورد به انسان حکمی می کند و ما نیز مجبوریم طبق همان حکم رفتار کنیم امروز نیز این وظیفه با حکم آرامش و سکوت می دهد ما روزی هم هست که حکم مبارزه و پیکار صادر می کند و می گوید بجنگ هر چه می خواهد بشود از کشتن باکی نداشته باش.
بنده از شما آقایان خواهش می کنم کاری نکنید که به قول آنها خلاف مصالح مملکت باشد تا آنها به تهران گزارش بدهند که شهر کاملاً آرام است و مردم همه بی سر و صدا ضمنا با حسن نیتی که دارند برای وفای به عهد هم که شده هر چه می توانند از هر موضوعی استفاده کرده و آقایان را آزاد کنند اگر مردم خردمندی اعضای دولت را تشکیل می دادند باید در نظر بگیرند که نباید برای یک موضوع به این کوچکی این طور قلوب مردم را جریحه دار ساخته و بین خود و آنها شکافهای بدین عمیقی بوجود آورند آنها در نظر نمی گیرند که برای یک کار بی معنی نباید با عقیده مردم بازی کرده و روحانی را بازداشت نمایند دولت فعلی باید از خود حسن نیت به خرج داده و گذشته [را] جبران کند اگرچه در اول به ما این وعده را دادند و سه چهار روز بیشتر نگذشت که آقای دستغیب را گرفتند ولی ما هنوز ناامید نیستیم و از اولیای امور شهر می خواهیم هر چه زودتر به این موضوع رسیدگی نموده در راه آزادی آقایان بکوشند بعضی وقت ها حرف هایی پیش می آید که مایه تعجب است مثلاً به ما می گویند اگر فلان و بهمان شود عکس العمل نشان می دهیم آنها نمی دانند که نیروی ایمان چیست و نمی دانند که عکس العملشان هیچ است باز هم از شما خواهش می کنم و به آنها تذکر می دهم چون شأن ما در مقابل افرادی مثل آنها تذکر داده است که رعایت آرامش را بنمایند و آنها نیز هر چه قوه دارند کوشش کنند که آقایان آزاد گردند و با عزت و احترام به محل های خود بازگردند اگر خدای ناکرده شما عقل خود را به دست احساساتتان بسپارید و دوباره سر و صدایی از طرف بعضی از مقامات راه بیفتد به اسم روحانیت تمام می شود شما ملت مسلمان در محظورات دیگری که مشکل تر است قرار می گیرید اگر تا دو سه روز دیگر خواسته ما عملی شد و آقایان آزاد شدند که خوب واله ما نیز مأیوس می شویم و مجبور می گردیم عکس العملی از خود نشان دهیم البته نمی گویم سر و صدا راه می اندازیم بلکه از شما مردم و از اجتماع کناره گرفته و خداحافظی می کنم و اصلاً از اینجا می رویم چون وظیفه روحانیت ایجاد آرامش و امنیت است اصلاً دین اسلام به هر فرد مسلمان چنین دستوری را می دهد باز هم عرض می کنم اگر چنین حرف می زنم در حال حاضر وظیفه دینی ام چنین حکم می کند آنها به ما گفته اند در صورتی که آرام باشید و مردم لطمه ای به آرامش و امنیت شهر نزنند هر چه زودتر آقایان آزاد می گردند ما نیز چنین کاری را انجام می دهیم تا به بینیم که آیا به قول خود وفا می کنند یا نه اگر کردند که در آینده اعتماد ما نسبت به آنان بیشتر می شود و به محبت هایشان می توانیم اعتقادی داشته باشیم و اگر نکردند مجبوریم ما نیز به وظیفه خود عمل کنیم و من امیدوارم با حسن نیتی که آقایان اولیای امور شهر دارند از خودشان [نشان] می دهند این موضوع هر چه زودتر فیصله یابد و قلوب مردم استان را آرامش بخشند من نمی دانم چه دست اجنبی در کار است که این طور دارند رفتار می کند به خدا متحیرم گویا دستگیری آقای دستغیب اصلاً کاری به مأمورین این استان نداشته و از تهران چنین دستوری بوده است بقیه سخنان نامبرده همه تکرار مطالب فوق در قالب جملات مختلفی بود عده مستمعین این مجلس تقریبا 1500 نفر از طبقات مختلف مردم بودند و نزدیک به سی نفر کارآگاهان شهربانی و ضد اطلاعات تیپ و مرکز پیاده و ژاندارمری نیز حضور داشتند آقای محلاتی در پایان سخنانش روضه حضرت سجاد خواند و در دعاهایش گفت خدایا هر کس در هر لباس به دین خدمت می کند تو او را نفرت [نصرت] کن علما را پیروزی بخش و دشمنان دین اسلام و احکام دین را از صفحه روزگار نابود کن این مجلس در ساعت 2045 دقیقه خاتمه یافت و در خاتمه آقای محلاتی از امامان جماعات خواهش کرد که فردا صبح شروع به خواندن نماز جماعت در مساجد بنمایند.
محمد شیری.
سوچی
توضیحات سند:
1ـ حجه الاسلام سید احمد پیشوا فرزند سید محمد صادق در سال 1311 در کازرون متولّد گردید.وی در دوره رژیم شاه، سخنرانی هایی در تعریف و تجلیل از استاندار وقت و حزب رستاخیز داشت، امّا با اوج گیری انقلاب اسلامی طی سال های 57 ـ 1356 به انتقاد از رژیم سر سپرده پرداخت.
2ـ سوره ای به نام «مستقیم» در قرآن وجود ندارد.