تاریخ سند: 14 فروردین 1350
در جلسهاى که صبح روز عید در منزل حاج آقا مرتضى ابطحى و با شرکت در حدود 20 نفر از علما و روحانیون تشکیل مىشود
متن سند:
رونوشت گزارش خبر تاریخ:14 /1 /50
شماره: 5175 /10 ﻫ
1ـ در جلسهاى که صبح روز عید در منزل حاج آقا مرتضى ابطحى و با شرکت در حدود 20 نفر از علما و روحانیون تشکیل مىشود ابتدا حاجابوالحسن موسوى شمسآبادى سخنانى در مورد بىحجابى و فحشاء ایراد و از آقایان روحانیون مىخواهد که مطالب را روى منابر عنوان تا شاید از ادامه و شدت این اعمال کاسته شود. سپس صحبت از کتاب شهید جاویدان1 [شهید جاوید] که شیخ نعمتاللّه صالحى آن را نوشته به میان مىآید و در مورد مطالب آن بحث مىشود و به آقایان مشکینى و منتظرى که بر این کتاب تقریظ نوشتهاند حملات شدیدى شده و آقایان شمسآبادى و خادمى سخت به منتظرى اعتراض کردند. در این جلسه آقاى خادمى اظهار داشته است که من موضوع را با منتظرى در میان گذاردهام منتظرى گفته است که من یک یا دو صفحه از این کتاب را بیشتر نخواندهام و شیخ نعمتاللّه را هم خوب نمىشناسم سایر علما حاضر در جلسه به اتفاق مىگویند که منتظرى دروغ مىگوید چون در ابتداى کتاب نوشته است که تمام کتاب را خوانده است. چه طور ممکن است که به شما گفته فقط دو صفحه از کتاب را خواندهام. در خاتمه جلسه جملگى علما حاج شیخ حسین على منتظرى را مورد حمله لفظى قرار داده و در نظر دارند در جلسات بعد روى این موضوع بحث بیشترى نمایند.
2ـ آیتاللّه گلپایگانى در قم شیخ نعمتاللّه صالحى را قبل از چاپ این کتاب ملاقات و به وى گوشزد نموده است که از طبع آن خوددارى نماید که البته مثمرثمر واقع نگردیده است.
3ـ یکى از علما حاضر در جلسه اظهار داشته است که آیتاللّه مرعشى نجفى پس از خواندن این کتاب به شدت گریسته است.
4ـ هیئت علمیهاى که مجلههاى دینى و اسلام و شیعه را در قم مىنویسد در نظر دارد مطالبى را در ردّ این کتاب در مجله خود بنویسد.
نظریه شنبه:
1ـ آقایان شمسآبادى و حاج حسین آقا خادمى بر این عقیدهاند که فعلاً این مطلب را مسکوت بگذارند که مؤلف آن بیشتر مشهور نشود و در جلسه آینده که روز سهشنبه 17 /1 /50 در منزل آقا رضا جزائرى تشکیل مىشود عقاید و نظریات خود را دنبال نمایند.
2ـ عمده مسئلهاى که خشم علما و روحانیون را برانگیخته این است که نویسنده در این کتاب عنوان کرده است که کشتن شدن سیدالشهدا براى اسلام نصرتى نبود بلکه باعث شکست اسلام نیز شده است و دیگر این که سیدالشهدا نمىدانست که کشته مىشود بلکه پیشآمدى نبوده است.
نظریه یکشنبه: اعلامیههایى که در این مورد توزیع شده تاکنون در این منطقه مشهود نگردیده است. جلسات بحث و گفتگوى علما همه هفته ادامه دارد و سعى خواهد شد اوامر صادره به مورد اجرا گذارده شود
دانشگر
نظریه 10/ه: پیشنهاد مىگردد در صورت تصویب اقدامى به عمل آید که در مجله مکتب اسلام2 که در قم منتشر مىشود و خود هیئت تحریریه نیز تصمیم بر آن دارند مطالبى علمى علیه نویسنده و تقریظ نویسان آن درج گردد و چون مشترکین این مجله اغلب علما و روحانیون مىباشند تصور مىرود اقدام از آن طریق و تسریع در درج این گونه مقالات در مجله مزبور حائز اهمیت باشد.
رونوشت برابر اصل و اصل در پرونده حسینعلى منتظرى است.
این رونوشت در پرونده حاج حسین خادمى بایگانى شود.
اوانى ـ 312
توضیحات سند:
1ـ شهید جاوید کتابى است از نعمتاللّه صالحى نجف آبادى درباره قیام امام حسین (ع) نویسنده اظهار عقیده کرده است که امام در آغاز براى تشکیل حکومت و اصلاح جامعه قیام کردند، و سپس با ملاحظه وضع کوفه از ادامه قیام منصرف گردیدند و خواستند به مکه باز گردند، اما جلوگیرى عمال یزید از بازگشت امام، وى را ناچار از جنگ با آنان ساخت، و در این مرحله بود که امام آماده شهادت شد. به عقیده نویسنده امام در آغاز حرکت خویش به تشکیل حکومت و حمایت مردم کوفه امیدوار بودند. اما اهل تحقیق از علماى شیعه اعتقاد دارند که امام قبل از حرکت به سوى کوفه از حوادث هولناک آینده باخبر بود ولى براى انجام تکلیف الهى و گزاردن عهدى که با خداوند داشت به کربلا آمد. مدتها به جاى پرداختن به مسائل مبارزه، مطالب این کتاب در محافل مذهبى موضوع بحث و انتقاد و اختلاف بود. ضمناً در بحبوحه انقلاب نویسنده مزبور تصمیم به چاپ کتابى دیگر در مورد حدیث کساء گرفت. آیتاللّه سید حسن طاهرى از مدرسین حوزه قم از سوى دوستان امام مأمور مىشوند تا موضوع را به اطلاع امام برسانند تا احیاناً در اوج مبارزه دوباره مسائل بحث انگیز پیش نیاید، ایشان از طریق حجتالاسلام و المسلمین سید احمد خمینى موضوع را به امام منعکس مىنماید آن حضرت به وسیله آقاى طاهرى به نویسنده پیغام مىدهند که از چاپ کتاب منصرف شود، در نتیجه چاپ کتاب در آن زمان متوقف مىشود.
حضرت امام طى سخنانى در تاریخ 9 /8 /57 در این مورد مىفرمایند: «ما دیدیم که دو سال، سه سال، حالا هم تتمهاش هست، کتاب شهید جاوید چه بساطى درست کردند براى کتاب شهید جاوید! با هم اختلافات، اهل منبر و اهل محراب و اهل بازار و اهل کذا. یکى از آن طرف کشید و یکى از آن طرف ؛ و یک ماه مبارک، یک ماه محرم، و سایر ایام، خودشان را صرف کردند و قوا را هدر بردند و اعلیحضرت با کمال آرامش اموال این ملت را خورد و سلطه خودش را تحکیم کرد بر آنها!
... دعوا کردند سر ا ین مطلب و اختلافات و منبرهایى که باید صرف این بشود که این سدى که سد براى اسلام، براى پیشرفت اسلام، براى پیشرفت مملکت بشکنند، این سد محمدرضا شاهى را بشکنند، همه قوا صرف کتاب شهید جاوید شد و اختلافات سر کتاب شهید جاوید.
... شما خیال نکنید که همی نطورى واقع شده یک کسى را کشته [منظور آیتاللّه شمسآبادى] و یک کسى چه کرد،. خیر، این یک نقشهاى است که روى این نقشه حساب شده و آن وقتى که شما مىخواهید اجتماع با هم پیدا کنید و آنها مىترسند که مبادا در این اجتماعات چه بشود، یک همچو مطلبى را پیش مىآورند، یک قدرى کهنه مىشود یک چیز دیگرى پیش مىآورند»
ر. ک: کوثر، ج 2، ص 71 و 72
2ـ این مجله به منظور آشنا ساختن مردم ایران با مبانى دین اسلام به ویژه نسل جوان با حقایق و روشنگریهاى دین اسلام در قم و توسط علما حوزى علمیه قم راهاندازى شد. و هدفش ضمن آگاهى دادن به مردم، مبارزه با تبلیغات ضد دینى رژیم و خصوصاً هواداران کمونیسم در ایران بود. این مجله تحت نظر آیتالله ناصر مکارم شیرازى اداره مىشد و نقش بسیار مهمى در تبلیغ و ترویج احکام و مبانى دینى مذهب تشیّع داشت. نکته قابل توجه آن است که دستگاه امنیتى فاسد شاه نیز به نقش اسلام در آگاهى بخشى به تودهها و مبارزه با کمونیسم آگاه بوده است و به ناچار در برخى از شرایط تضییقات موجود را کاهش مىداده است تا از نفوذ کمونیزم در ایران جلوگیرى شود.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج آقاحسین خادمی به روایت اسناد ساواک صفحه 209