صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش خبر

تاریخ سند: 14 تیر 1348


گزارش خبر


متن سند:

شماره : 1825 /21 ساعت 12 ظهر روز پنجشنبه 12 /4 /48 سید محمد آل طه و صافی به منزل گلپایگانی رفته و با او ملاقات و صحبت از اوضاع عراق به میان آورده و این جلسه جنبه مشورت داشته و تصمیمی نگرفتند.
گلپایگانی گفت بالاخره باید یک اقدام بکنیم صافی گفت خوبست با مفتی اعظم مصر تماس بگیریم و مفتی اعظم به دولت عراق بگوید نسبت به علماء چرا این قدر توهین می شود آل طه گفت نه این صلاح نیست زیرا روابط ایران با مصر خوب نیست معلوم نیست دولت موافقت کند گلپایگانی گفت بالاخره ما اگر بخواهیم مخاطب را کسی یا دولتی معین قرار دهیم اشکال پیدا می شود صلاح در این است که اگر ما بخواهیم اقدام کنیم نباید هیچ کس را خطاب قرار دهیم.
گلپایگانی گفت ما همه مطالب را مخلوط می کنیم و طرف صحبت را مسلمین قرار می دهیم.
چنین می نویسیم (ایهاالمسلمون انی ناصح لکم) ای مسلمانان من نصیحت می کنم شما را.
بعد گلپایگانی افزود می نویسم ای مسلمانان شما چرا متحد نمی شوید.
چرا بر سر دنیا دعوا می کنید چرا شما مسلمانها را کافر می دانید.
چرا ما مسلمانها جبهه داخلی را ضعیف کنیم ولی آنها متحد هستند.
چرا شما بدون جهت به مسلمانها تهمت می زنید و می گوئید آنها یهودی هستند بعد گلپایگانی گفت همه را مخلوط می کنم و می گوئیم چرا شما ای مسلمانها با یهودیها روابطتان را قطع نمی کنید بعد آل طه به گلپایگانی گفت بالاخره شما اشاره به وضع عراق می کنید یا نه گلپایگانی گفت یک نسخه از این مطالب را باید به اداره تبلیغات ایران داده.
یکی به کویت و یکی دیگر به کشورهای اسلامی به همین ترتیب بعد گلپایگانی گفت یک مرتبه دیگر هم یک چیزی من نوشته بودم درباره اسرائیل رادیو ایران آن را خواند.
بعد گلپایگانی گفت من خیلی غصه می خورم و حاضر هستم یک کاری بشود ولی خلاصه چه کارکنم بعد روی کرد به آل طه و صافی و گفت شما اگر جای من بودید چه کار می کردید بعد گلپایگانی گفت من نامه هایی که قبلاً به شاه می نوشتم موجود است ولی فعلاً وضع طوری است که نمی توانم از آن حرفها به شاه بنویسم بعد افزود من در نامه های خود تندی می کردم ولی دیگر نمی شود صافی گفت چرا می شود گلپایگانی گفت نه دیگر نمی شود.
ما دیگر نمی توانیم به آنها بگوئیم چرا شما با فلان دولت رابطه دارید.
چکار کنم.
گلپایگانی گفت وضع فعلی عراق مثل زمان کاشانی و مصدق شده است.
بعد آل طه گفت یثربی از عراق آمده و میگوید جوانهای عراق می گویند حکیم جاسوس است و خلاصه به علماء بدبین هستند.
گلپایگانی گفت تبلیغ دولتیهای عراق حکیم را خراب کرده است.
بعد آل طه شروع کرد به تکذیب از حوزه نجف و آیت اله حکیم و گفت حوزه نجف نتوانسته است خودش را معرفی کند و به دنیا بگوید ما چه هستیم.
گلپایگانی گفت دولتیهای عراق نمی گذارند بعد آل طه گفت تقصیر با خود حکیم و حوزه نجف هم هست صافی به آل طه گفت حالا وقت این حرفها نیست ما نباید خودمان از اوضاع روحانیت انتقاد کنیم و مردم را بدبین کنیم.
گلپایگانی گفت هر چه هست تبلیغات است مصدق را تبلیغات معرفی کرد و در اثر همان تبلیغات مردم بود که به او علاقه پیدا کرده بودند بعد سید محمد آل طه گفت اتفاقا مصدق آدم خوبی هم بود بعد دو مرتبه آل طه وضع عراق هم مانند سابق ایران شده می خواهند حکیم را مثل کاشانی بکنند بعد گلپایگانی گفت من یک خوف دیگر دارم و آن این است که آخوندها نمی گذارند کمونیست رشد کند لذا ممکن است روسها بخواهند آخوندها را تضعیف کنند.
بعد گلپایگانی گفت این بعثیها این قدر با یهود بد نیستند صافی گفت این بعثیها از یهود بدتر هستند.
صافی گفت در یک روزنامه نوشته بود که فعلاً عربها هر مسلک دارند در این مسئله متحد هستند که باید اسرائیل از بین برود منتها بعد از از بین رفتن اسرائیل اینها معلوم نیست چه مرامی و مسلکی را انتخاب کنند زیرا اعراب فعلاً به طرف کمونیست می روند.
صافی گفت بعثیها کمونیست هستند و اینها بدتر از یهودی هستند منتها باز هم مانند سایر اعراب با یهود مخالف هستند.
بعد گلپایگانی گفت به عقیده من هر مرتبه یک اقدام بشود خوبست منتها هر کس جدا[گانه] مانند علماء تهران یک تلگراف کردند بعد باید یک دسته دیگر همین طور همه اقدام کنند.
نظریه منبع : نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات : مفاد گزارش صحیح است.
مدرس نظریه امنیت داخلی : مفاد گزارش مورد تأیید است.
گلپایگانی در نظر دارد با سیاست بصیرانه و اندیشه سالمی اقدامی به عمل آورد که ضمن اینکه همرنگ جماعت خود را نشان بدهد بگوید و ثابت کند که با استبداد رأی خود این اقدامی را که تشخیص می داده کرده نه آن که مثل دیگر آیات به اشاره دولت.
در هر صورت بایستی سعی شود هر چه بیشتر وسیله تضعیف او را فراهم نمود.
روحانی بهره برداری شد 25 /2 /48 آقای شکوری ـ خلاصه ای تهیه به عرض برسد ضمنا بهره برداری شود 16 /4

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 321


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.