تاریخ سند: 25 بهمن 1356
موضوع: احتمال تظاهرات
متن سند:
از: 2ﻫ 1 تاریخ: 25 /11 /2536[1356]
به: 2ﻫ ب و 312 شماره: 2561 /2ﻫ ب
موضوع: احتمال تظاهرات
13561125
بطوری که در امیرکلا شایع میباشد چندی پیش در تظاهرات قم یکی از طلبههای امیرکلا که در قم به درس خواندن مشغول بود به نام شیخ اصغر خمسه1 فرزند استاد آقاجان خمسه که شغل پدرش خیّاطی، منزل مسکونی وی در دیوکلا (امیرکلا) و محل کارش در امیرکلا خیابان ثریا میباشد در قم کشته میشود. بهطوریکه افرادی که در مجلس ترحیم آن آخوند در مسجد دیوکلا شرکت کردند اظهار میداشتند که یکی از آخوندها که نامش تاکنون مشخص نگردیده به بالای منبر رفته و این طلبه را شهید نامید. توضیح اینکه این خانواده گویا اصولاً مذهبیهای افراطی هستند، آخوند مقتول برادری دارد که به نام شیخ علی اکبر داماد آقای حاج شیخ محمدحسین قائمی میباشد باجناق وی نیز شخصی به نام شیخ باقر حسنپور میباشد که سابقه خوبی ندارد یعنی از آخوندهای فضول میباشد همه این افراد در مجلس ترحیم شرکت داشتند تا مفصل برقرار شود.
نظریه شنبه: چون چهلم آن مرحوم نزدیک است و احتمال خطراتی از نظر سوء میرود و شاید هم روز یا شب جمعه باشد بسیار بجا است که از قبل ترتیبی داده شود که از برگزاری مجلس یا به هر صورت دیگر که مقتضی است اقدام گردد ضمناً اشخاصی به اسامی 1- شیخ محمد حسین قائمی2 2- شیخ باقرحسنبور 3- شیخ اکبر خمسه3 [خمسهای] و شیخ عبدالواحد [نقوی4] نفوذیدر خانوادهشان دارند و 3 نفر اول محرک برگزاری همه گونه مجالس هستند.
نظریه یکشنبه: کنترل مجلس چهلم یادشده به منظور جلوگیری از تظاهرات احتمالی وسیله ژاندارمری بابل ضروری است.
نظریه دوشنبه: نظریه یکشنبه مورد تایید است. به منظور جلوگیری از هرگونه فعالیتهای سوءاحتمالی از ناحیه یادشدگان فوق و ایادی آنان اصلح است موضوع به شهربانیهای بابل، بابلسر و ژاندارمری بابل منعکس گردد.
نظریه 2ﻫ ب: احضار اشخاصی که شنبه در اظهارنظر خود به اسامی آنان اشاره نموده ضرورت دارد که با آنان تفهیم شود چنانچه اقدامات دسته جمعی و یا تظاهرات صورت گیرد عواقب وخیمی برای آنان خواهد داشت ضمناً از برگزاری مراسم چهلم نبایستی جلوگیری شود ولی میتوان به واعظ مجلس در این زمینه توجهات لازم داد ضمناً امیرکلا حوزهی استحفاظی ژاندارمری است که مراتب جهت پیشبینیهای لازم به ژاندارمری منعکس گردیده است.
آقای هودی:
1- به عرض برسد در صورت تصویب ارسال گردد؛ 2- سوابق افراد یاد شده بررسی شود؛
3- جلوگیری از مراسم چهلم ایجاد یاس و بدبینی مینماید اصلح است باتوجه به نظریه 2ﻫ ب اقدام و چنانچه در این میان اشخاصی قصد بهرهبرداری و تبلیغ داشتند شناسایی و مراقبت شوند در این مورد توجه لازم به سازمان بابل داده شود. میثم25 /11 /36
فوری شرحی به ژاندارمری از نظر اطلاع داده شود5. 26 /11 /36
توضیحات سند:
1. منظور شهید علیاصغر ناصری است. در روز 19 /10 /56 شهید علی اصغر ناصری در قم به شهادت رسید. شهید علی اصغر ناصری، آبان ماه سال 1338 در روستای دیوکلا، از توابع شهرستان بابل به دنیا آمد. او از هوش و استعداد سرشاری بهرهمند بود. تا سال سوّم متوسطه نظام قدیم به تحصیلات ادامهداد، امّا بهخاطر عشق و اعتقاد نابش به اسلام، تحصیلات دبیرستانی خود را رها کرد و به ادامه ی تحصیل در حوزه علمیّه صدر بابل مبادرت کرد. دوسال تحصیلات مقدماتی او در این مدرسه گذشت و سپس برای ادامه و تکمیل تحصیلات حوزوی در مهر ماه سال 1356 رهسپار مدرسه فیضیه قم شد. شهید ناصری، فردی با ذکاوت، دقیق و فرهیخته بود. به مطالعه عشق میورزید و از هر زمانی برای پژوهش و تحقیق بهره میبرد. ذهنی خلاق و پویا داشت و این خصیصه موجب شدهبود که مورد عنایت همدرسان و استادانش قرار گیرد. پس از جسارت روزنامه اطلاعات به ساحت مبارک حضرت امام خمینی در تاریخ 17 دی ماه سال 56 کلاسهای درس حوزه تعطیل شد. در این روز طلاب حوزه علمیه قم، به نشانه اعتراض، کلاسهای را تعطیل کرده و با مشتهای گرهکرده، خشمگینانه، به طرف بیت علما راهپیمایی کردند. در عصر روز یکشنبه، نوزدهم دی ماه علیاصغر ناصری در هنگام راهپیمایی مورد اصابت گلوله دژخیمان قرارگرفت و به شهادت رسید. جنازه شهید به پزشکی قانونی منتقل شد و خانواده ایشان پس از سه روز جستجو مطلع شدند که پیکر مطهر شهید به صورت مخفیانه در قطعهای نامعلوم از بهشت زهرا به خاک سپرده شدهاست. آیتالله محمدفاضل لنکرانی درباره وی میگوید:" زمانی را که ایشان در مدرسه صدر بابل درس میخواند، کاملاً به یاد دارم. اما نمیدانم از شاگردان من بود یا خیر، طلبهی آرام، منظم و باوقار بود. ساواک حتی جنازهاش را هم به خانوادهاش تحویل نداد، بلکه به قبرستان مسگرآباد تهران بردند و دفن کردند. وقتی خانواده شهید خواهان شناسایی قبر او شدند، پول گلولهای را که به وسیله آن شهید ناصری به شهادت رسید، از خانوادهاش گرفتند و قبرش را نشان دادند». برگرفته از بایگانی بنیاد شهید مازندران و خاطرات حجتالاسلام محمدفاضل استرآبادی، تدوین محمدرضا احمدی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، ص 222
2. حجتالاسلام شیخ محمدحسین قائمی، فرزند نصرالله در 1309 ش در امیرکلای بابل به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در امیرکلا نزد عالم جلیلالقدر و سید بزرگوار حاج سید محمود موحدی و نیز در مدرسه علمیه مولانا، نزد استادان این مدرسه همچون حاج سیدمحمّد محقّق بهشتی و در مسجد و مدرسه میرزا بابا مشهور به مسجد علامه، نزد آیتالله شیخ جلال الدین علّامهحائری و در مدرسه علمیه صدر اعظم از محضر استادان حاج سیدحسن استادزاده، شیخ محمدعلی شریف طبرستانی، شیخ علی موحّد و شیخ محمّد ابوکاظمی فراگرفت. برای تکمیل دروس حوزوی راهی تهران و مدرسه علمیه معمار باشی واقع در امامزاده یحیی خیابان ری شد. پس از مدتی در مسجد لرزاده از محضر حاج آقای برهان و دیگر علمای آن مسجد بهرهمند شد. سپس در مدرسه جدیدالتاسیسی که به همت آقای برهان در شهرری و در کنار حرم مطهر بنا شده بود، از استادان این مدرسهی همچون شیخ حسن تهرانی و اثنی عشری تلمّذ نمود. پس از پایان تحصیلات مجدداً به بابل مراجعت کرد. وی از سال 1343 ش در مسجد محله بیژن حاجی بابل به مدت17سال، و در مسجد بندرکلا به مدت 8 سال امامت این مساجد را برعهده داشت. حجتالاسلام قائمی هم اکنون امام جماعت مسجد ضرابی بازار بابل میباشد. قابل ذکر است که در این مسجد قبل از ایشان حاج سید مهدی ثقه الاسلام ساروی مشهور به رهنما و فرزندان او سید موسی رهنما معروف به مازندرانی و شیخ علی موحّد و همچنین حجتالاسلام حجتی عهدهدار این مسئولیت بودند.
بابل سرزمین طلای سبز، محمّد صالح طبری، پیشین، ص 293 و 295
3. حجتالاسلام شیخ علی اکبر خمسهای، فرزند آقاجان در سال 1335 ﻫ ش در روستای دیوکلا از توابع امیرکلا بابل به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدائی به تحصیل علوم حوزوی روی آورد و در مدرسه صدر بابل مشغول تحصیل شد. پس از سه 3 سال راهی قم شد و در مدرسه آیتالله میرزاهاشم آملی لاریجانی ادامه تحصیل داد. مشارالیه در 19 سالگی به علت شرکت در تظاهرات 15 خرداد سال 1354 دستگیر و به تهران اعزام شد. به رغم اینکه مدرک مستدلی از اتهامات وی به دست نیامد، به همراه تعداد دیگری از طلبهها که در این تظاهرات شرکت داشتند به سربازی اعزام شد.
مشارالیه که شهرت خود را در سال 1357به «ناصریزاده» تغییر داده بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سمتهائی چون: جهاد سازندگی بابل به مدت 2 سال، امام جمعه محمودآباد به مدت 2 سال، مدیر حوزه علمیّه بابل، نماینده دورههای هفتم و نهم مجلس شورای اسلامی، مشاور آقای دکتر علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در دوره هشتم و نیز سفیر جمهوری اسلامی ایران در واتیکان فعالیت داشت. (اسناد ساواک پرونده انفرادی)
4. حجتالاسلام عبدالواحد نقوی، فرزند آیتالله شیخ محمّد باقر نقوی دیوکلایی در1311 ه ش در دیوکلای امیرکلای بابل متولد شد. خواندن و نوشتن را نزد پدر و مادرش حاجیه خانم محامدی آموخت. از 12 سالگی برای کسب علوم دینی وارد مدرسه دینی صدراعظم بابل شد و نزد استادان بزرگی همچون حججاسلام شیخ علیجان صالحی، شیخ علی موحّد، شیخمحمّد طبرستانی، سید حبیبالله غروی، سید زین العابدین عدنانی، سید محمّد محقّق بهشتی و شیخ محمّد سالکی کسب فیض کرد. سپس به مدت 5 سال نیز در حوزه علمیه مشهد مقدس در محضر فضلای گرانقدری همچون حضرت آیتالله العظمی سیدمحمّدهادی میلانی، آیتالله میرزا آقا جواد معروف به ادیب نیشابوری، سید احمد مدرّس یزدی تلمّذ کرد. در حوزه ی علمیه قم نزد آیات عظام: سید حسین بروجردی، امام خمینی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، میرزا هاشم آملی، محمّد علی اراکی استفاضه کرد. پس از رسیدن به مقام استادی و اتمام درسهای حوزه به شهر بابل مراجعت کرده و در مدرسه علمیه صدر اعظم به تدریس و در مسجد جامع دیوکلا به اقامه نماز جماعت پرداخت. بابل سرزمین طلای سبز، محمّد صالح طبری، پیشین، ص 290 و 291
5. براساس این دستور، طی نامه شماره: 3373 /2ﻫ1 - 27 /11 /36 به فرماندهی ناحیه ژاندارمری مازندران نوشته شد: «بهطوریکه در امیرکلا شایع میباشد چندی پیش در تظاهرات قم طلبهای به نام شیخ اصغر خمسه فرزند آقاجان که شغل پدرش خیّاط در امیرکلا خیابان ثریا در قم کشته شده است امکان دارد روز جاری از طرف اقوامش که چند نفر روحانی میباشند به مناسبت روز چهلم یادشده مراسمی برگزار گردد بعید نیست در حین مراسم وسیله افراد ماجراجو تظاهراتی انجام شود خواهشمند است مقرر فرمایید در این زمینه به مسئولان توجه داده شود تا مراقبتهای لازم معمول و نسبت به شناسایی محرکین اقدام نمایند.» همچنین طی نامه شماره: 3372 /2ﻫ 1 -27 /11 /36 به ساواک بابل دستور داده شد: «باتوجه به نظریه 2ﻫ ب اقدام و چنانچه در این میان اشخاصی قصد بهرهبرداری و تبلیغ داشتند شناسایی و نتیجه را به این سازمان اعلام نمایند.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 03 صفحه 212