تاریخ سند: 9 آبان 1346
موضوع: مکتب حسین
متن سند:
گزارش خبر
از: 20ﻫ3 (و) تاریخ: 9 /8 /46
به: 316 شماره: 23214 /20ﻫ3
موضوع: مکتب حسین
منبع: 535
از ساعت 1600 روز 5 /8 /48 جلسه هفتگی مکتب حسین با شرکت عدهای در حدود 90 نفر در منزل سید عبدالله صانعی واقع در خیابان غیاثی خیابان خلیلی کوچه هادوی کوچه یگانه دست چپ کاشی 22 تشکیل گردید. پس از قرائت قرآن سید مرتضی خاتمی چند مسئله راجع به غسل و تیمم گفت و آنگاه شیخ جواد باهنر پشت میکروفون قرار گفت و پس از ذکر مقدمهای در مورد ظهور امام زمان اظهار داشت خداوند اراده فرمود که یکی از دوازده امام زنده بماند و فعلاً از نظرها ناپدید باشد. موقعی که امام زمان ظهور کند دنیا را از آشوب و ظلم و جنایت نجات داده و ریشه ظالمین را که هر روز مثل انگلی خون مسلمانان را میکنند میکند. معجزه از زمان قدیم مابین پیغمبران بوده و اراده پروردگار این بود که هر پیغمبری یک طور مردم را راهنمایی کند مثلاً حضرت موسی عصای خود را میانداخت اژدها میشد دریا را میشکافت قوم بنی اسرائیل عبور میکردند و قوم فرعون در دریا غرق میشدند. آقایان مسئله اعجاز یک کار خداوندی است و بعضیها که دین ندارند و با ما مخالفند و نمیخواهند روحانیت جلوه کند میگویند معجزه خلاف است در صورتی که خودشان خلاف هستند آقایان این نفت کذائی که در هر کجا کشف میشود چه بلاهائی میاورد البته ما که چیزی عایدمان نمیشود استعمارگران آن را استثمار کرده و میکنند و هه عوایدش در جیب آنهاست و آن را غولهای خونخوار میبرند همین نفت یکی از نعمتهای خداوندی است ولی چه فائده عواید آن در جیب عده قلیلی میرود نامبرده ضمن سخنان خود به سخنرانیهای سید جمالالدین اسد آبادی1 اشاره کرد و گفت اسد آبادی این مرد مبارز خیلی خوب صحبت میکرد و انقلاب براه میانداخت و با وجود تبعیدهای زیاد نترسید و مردم را با بیانات شیوای خود روشن میکرد و بر میانگیخت هر فرد مسلمان باید اینطور باشد خداوند هم او را یاری میکند. آقایان خیلی حرفها هست که باید انسان بزند ولی با اشخاصی مواجه هستیم که اشکال میتراشند و فوراً میگیرند و میبندند و کارهای دیگر میکنند ظلم پایدار نیست آنهائی که از خدا بیخبرند و مرتب دنبال سودجوئی و جنایت میروند از ظهور امام زمان میترسند چون ایشان برای گسترش عدل و ریشه کن کردن ظالمین از صفحه روزگار ظهور میکنند و گردن آنهائی را که این همه ظلم و جنایت میکنند میزنند پس ما باید کاری کنیم که دوست امام زمان باشیم و امام زمان از ما راضی باشد. این جلسه در ساعت 18:30 پایان یافت.
توضیحات سند:
1. سید جمالالدین اسدآبادی:
سید جمالالدین در شعبان 1245ﻫ ق در روستای اسدآباد از توابع همدان به دنیا آمد. خانه محل تولد او هنوز موجود است و عموزادگان و دیگر بستگان معاصر او، آنها که اکنون در اسد آبد به سر میبرند. آنان را میشناسند. مادر جمال الدین "سکینه بیگم" دختر میر شرفالدین حسینی قاضی است. وی به دست پدرش از پرورش نیکویی برخوردار شد. پدرش به فرهیختن او پرداخت و خود مبانی و مقدمات را به او آموخت. از همان هنگام نشانههای نبوغ در او هویدا بود. از هوش سرشار و تیز بینی، ژرف نگری و کنجکاو برخوردار بود. آنچه که از همان نخست نشانگر دستاوردهای واپسینش بودند وی حافظهای شکفت انگیز داشت که از عوامل اصلی پیشرفتش بود. سید جمال در سال 1264ﻫ ق با پدرش به قزوین رفت آنها دو سال در قزوین ماندند و در آنجا باز پدرش او را آموزش داد و با اشتیاق فراوانی در کار آموزش او میکوشید در اوائل 1266 با پدرش به تهران رفت و به خانه حاکمان اسدآباد در محله سنگلج وارد شدند آنگاه جمالالدین به خدمت علامه سید صادق سنگلجی مشرف شد و از محضر او استفاده کرد و همو بود که لباس روحانیت را به سید جمال الدین پوشاند و عمامه بر سرش نهاد. سید جمال پس از چند ماه به عراق مهاجرت کرد. در هنگام ورود به نجف از مرجع آن روز شیعیان، شیخ مرتضی انصاری دیدار کردند او چهار سال در نجف ماند و در آن مدت علوم اسلامیرا آموخت و فقه و ا اصول و حدیث و تفسیر و کلام و هیئت را نزد استادان زبر دست این علوم تلمذ کرد. وی با هوش سرشار و ا حافظه نیرومندش توانست. در همین مدت کم به پایه بزرگان این رشتهها برسد و نام آور شود و آن گاه که سید هنوز نوجوانی بیش نبود، در محافل علمی نجف درخشید. سید جمالالدین در سال 1270ﻫ ق به هند مسافرت کرد و سپس کشورهای جهان اسلام و اغلب کشورهای اروپای غربی را مورد بازدید قرار داد. شاید بتوان گفت حضور وی در مصر مهمترین دور؛ مهم از حیات وی به شمار میآید زیرا استقبال گرم حلقههای روشنفکرانه از او باعث شد که سید جمال مدت بیشتری در مصر بماند. در آنجا اندیشههای جدید خود را منتشر کرد و شیخ محمد عبده را تحت تأثیر قرار داد و به خود جذب کرد و بسیار کوشید تا جوانان مصری را از خطرهای تسلط خارجی آگاه سازد. ولی سرانجام عقاید مترقیانه مذهبی او متکلمان محافظه کار و بویژه دشمنان سیاسی او از جمله بریتانیا را رنجاند و نتیجتاً در سال 1297ه ق از مصر اخراج شد. سید جمال بعدها با همکاری شیخ محمد عبده در پارئیس مجله هفتگی "العروه الوثقی" را انتشار داد که هدف از آن شورانیدن مسلمانان بر ضد استثمار غربی بود.
در خلال این سفرها با بسیار از اخلاق و فرهنگ و خوی ملتها آشنا شد و با شمار فراوانی از پادشاهان و وزیران و بزرگان و امیران و مردان دانش و سیاست و... آشنا شد. در هر سر زمینی فرود آمد، انقلابی فکری پدید میآورد.
و حکام و صاحب منصبان و روحانیون وابسته به آنان تحمل شنیدناندیشههای اصلاحگرایانه و وحدت آفرین وی را نمیداشتند. علی رغم دعوت ناصرالدین شاه از وی و تقربی که به دربار پیدا میکند نهایتاً در مقابله با اندیشههای وی مجبور میشود در سال 1309 ﻫ ق وی را از ایران اخراج کند.
نامه سید جمالالدین به میرزای شیرازی و تشویق و ترغیب ایشان به مخالفت و صدور فتوای تاریخی تحریم تنباکو از جمله اسناد پر ارزش تاریخی است که نمایانگراندیشه عمیق و جامع نگر این بیدارگر جهان اسلام میباشد.
سید جمالالدین زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی، ترکی، فرانسه را خوب میدانست. و در خلال این گشت و گذارها، آوازه گر دعوت اسلامی و بیدار کننده ملتها به شمار میرفت.
در سال 1310ﻫ ق بنا به دعوت سلطان عبدالحمید به استانبول رفت و سلطان به ظاهر او را بزرگداشت و مقام والای داد. خوراک او از دارالسلطنه فراهم میشد. سلطان در پی یکپارچگی کشورهای اسلامی، از اندیشههای درست و به جای سید بهره میبرد تا آنکه در شوال سال 1314ﻫ ق به شهادت رسید و در همانجا، در گورستان ویژه دانشمندان و اولیا (شیخلر مزار لعنی) به خاک سپرده شد.
درباره علت مرگ سید اختلاف است، گروهی میگویند او بر اثر زهری که در قهوهاش ریختند کشته شد و برخی میگویند در اثر سرطان فک درگذشت و این مرض ناشی از مادهای سمی بود که در لبش تزریق شد که حالتی مانند سرطان را در او پدید آورد. گروهی سلطان عبدالحمید را متهم میکنند که پزشک معالج خود را بر آن داشت که شاهرگش را بزند و گروهی هم گفتهاند که او به مرگ طبیعی درگذشت. (به نقل از طبقات اعلام الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی) جهت اطلاع از زوایای برجسته سیاسی. دینی و بیدارگری سید جمالالدین اسدآبادی و اثرات فکری عمیقی که در جهان اسلام پدید آورد به: 1- بیدارگران اقالیم قبله، محمدرضا حکیمی 2- جلد اول نشریه تاریخ و فرهنگ معاصر (ویژه سید جمالالدین اسدآبادی)، به تاریخ مهر ماه 1370، 3- تاریخ نهضتهای دینی، سیاسی معاصر، دکتر علیاصغر حلبی، تهران، 1374. 4- نهضت امام خمینی، جلد سوم، سید حمید روحانی. مراجعه شود.
منبع:
کتاب
شهید حجۀالاسلام دکتر محمدجواد باهنر صفحه 141