صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: حبیب‌اله عسگراولادی از قاتلین مرحوم نخست‌وزیر حسنعلی منصور

تاریخ سند: 9 بهمن 1346


درباره: حبیب‌اله عسگراولادی از قاتلین مرحوم نخست‌وزیر حسنعلی منصور


متن سند:

[شماره: 77309 /316]
[تاریخ: 9 /11 /1346]
به: ریاست ساواک تهران (ﻫ3)
از: اداره کل سوم
درباره: حبیب‌اله عسگراولادی از قاتلین مرحوم نخست‌وزیر حسنعلی منصور

بدین وسیله یک برگ فتوکپی گزارش خبر شماره 3101 /21-29 /8 /46 ساواک قم به پیوست ایفاد می‌گردد. خواهشمند است دستور فرمائید ضمن تحقیق پیرامون صحت و سقم موضوع، چگونگی ساختن مسجدی در دماوند به نام (خمینی) و همچنین نحوه ارتباط یادشده با سیدمحمد نوری [سیدمحمود نوری‌زاده] نیز روشن و نتیجه را با تعیین مشخصات کامل سیدمحمد نوری[سید محمود نوری‌زاده] مورد بحث به این اداره کل اعلام دارند. ک
مدیر کل اداره سوم. مقدم1
از طرف

گیرنده
ریاست ساواک قم پیرو شماره 61620 /316-4 /10 /46 جهت اطلاع
رهبر عملیات. صالحی
از طرف رئیس بخش 316- باصری‌نیا2
رئیس اداره یکم عملیات و بررسی. ثابتی3
بایگانی شود 14 /11 /46
_____________________
1. ناصر مقدم، فرزند يعقوب در سال 1300 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. تحصيلات نظامى را در دانشكدۀ افسرى و دانشگاه جنگ و فرماندهى عالى ستاد مشترك به پايان رسانده و علاوه بر تحصيلات نظامى، در رشتۀ حقوق قضايى از دانشگاه تهران فارغ‏التحصيل شد. وى مشاغلى چون فرماندهى يگان‌هاى مختلف رزمى و پشتيبانى در ارتش و رياست ادارۀ دوم ستاد بزرگ ارتشتاران را به عهده داشت و از افسران مورد پسند و توجه «حسين فردوست» بود و مدتى در دفتر ويژۀ اطلاعات به رياست فردوست اشتغال به كار داشت. مقدم در سال 1340 به ساواك منتقل و به مقام رياست اداره كل سوم امنيت داخلى منصوب شد. خانه‏هاى امن ساواك در زمان او طرح‏ريزى شده است. حسين فردوست در ارتباط با دست پرورده‏ خود چنين مى‏نويسد:
«مقدم توانست در وضع اداره دوم ارتش تحولى ايجاد كند، همان طور كه قبلاً اداره كل سوم ساواك را بازرسى كرد. تا آن زمان مقدم فردى متواضع و درويش مسلك بود و به همين دليل در كنار من جزء چهره‏هاى خوشنام و سازنده تلقى مى‏شد. ولى در اداره روحيات مقدم تغيير عجيبى پيدا كرد و او به فردى تجمل پرست تبديل شد. نمونه آن جشن عروسى پسرش و مسافرت به آمريكا و چند تماس با اعضاى سفارت آمريكا و چند مستشار آمريكايى همراه با وعده‏هايى برای آتلیه، چنین تغییری در مقدم به وجود آورد.» مقدم تا درجۀ سپهبدى رسيد و محمدرضا به علت حوادث انقلاب اسلامى او را رئيس ساواك كرد... وی تماس‌هايى با جبهۀ ملى گرفت و سعى كرد انقلاب را مهار كند، ولى به نتيجه‏اى نرسيد. پس از پيروزى انقلاب اسلامى مقدم دستگير و روانۀ زندان شد. وی بيست و دوم فروردين ماه 1358 به اعدام محکوم گردید.
(پرونده انفرادی ساواک و خاطرات فردوست، جلد اول، صفحه 424 تا 429)
2. محمدکریم باصری‌نیا(اسلامی مذهب)، فرزند علی‌اکبر، به سال 1314 ش در شیراز زاده شد و پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه، وارد دانشگاه پهلوی شیراز شد و مدرک کارشناسی در رشته ادبیات فارسی اخذ کرد. وی نوزدهم اسفند 1337 با معرفی سرهنگ هاشمی، مدیرکل اداره هشتم ساواک، به استخدام این سازمان درآمد و در ساواک فارس مشغول به کار شد. او در اواخر 1339 ش نام خانوادگی خود را از «اسلامی مذهب» به «باصری‌نیا»‌ تغییر داد. در اول شهریور 1341، باصری‌نیا به اداره کل چهارم ساواک و در ششم بهمن 1344 به اداره کل سوم منتقل شد و مدتی نیز به نمایندگی ساواک در عراق مأمور گردید.
محمدکریم باصری‌نیا، مدتی رئیس ساواک ساری بود. سپس رئیس بخش 7 اداره دوم اداره کل سوم ساواک شد و این سمت را تا انتصاب به ریاست اداره امنیت داخلی ساواک استان مازندران در تاریخ بیست ‌و سوم شهریور 1351 حفظ کرد و پس از این سمت،‌ مدتی نیز رئیس ساواک گرگان بود و نهایتاً در اول مرداد 1357 به ریاست ساواک قم رسید. حضور باصری‌نیا در ساواک قم، با اوج‌گیری مخالفتهای مردم مسلمان علیه حکومت پهلوی مصادف بود و وی در سرکوب شدید تظاهرات مردمی و مقابله با عوامل مبارز، فعالیت مستمر داشت؛ در این مقابله‌ها تعدادی از مردم قم و حومه، مجروح و شهید شدند. باصری‌نیا به دلیل جدیت در کار خود در تمام طول دوره خدمت به حکومت پهلوی بارها مورد تشویق قرار گرفته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، محمدکریم باصری‌نیا به جرم قتل، غارت، ایجاد اختناق، دستگیری و شکنجه مبارزان علیه حکومت پهلوی، محاکمه و بنا به رأی دادگاه انقلاب اسلامی، مفسد فی‌الارض شناخته شد و در ساعت 1 بامداد چهاردهم خرداد 1358 اعدام گردید.
3. پرويز ثابتى، فرزند حسین در سال 1315ش در خانوداه‌ای بهایی در سنگسر سمنان به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در دبستان حسینیه و شاه‌پسند سنگسر گذراند و دوران دبیرستان را در مدرسه فیروزبهرام در تهران در فاصله 1328 ـ 1334 به پایان برد و پس از آن در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تا سال 1337 به تحصیل مشغول بود. ثابتی پس از فارغ‌التحصیلی به ساواک پیوست. ثابتی در سال 1345 رئیس اداره یکم اداره کل سوم، در سال 1349 معاون دوم اداره کل سوم و در سال 1352 مدیرکل اداره کل سوم ساواک شد. ثابتی در اداره یکم بخشی را تحت عنوان «روحانیون افراطی» سازماندهی کرد، تا مبارزه با علما، مراجع تقلید و روحانیون در آن بخش به صورت منسجم و تشکیلاتی پی‌گیری شود. ثابتی در اوایل دهه 50 به عنوان سخنگوی ساواک و «مقام امنیتی» شهرت یافت. اداره کل سوم ساواک که ثابتی حدود پنج سال ریاست آن را عهده‌دار بود جزو بدنام‌ترین بخش‌های ساواک بود. ثابتی در تمامی عملیات‌های ساواک در سال‌های 1352 تا 1357 نقش اصلی را به عهده داشت. حسین فردوست ثابتی را مردی بسیار مقام‌پرست و متظاهر معرفی می‌‌کند که دروغ و راست را مخلوط می‌‌کرد تا میزان فعالیت و موفقیت خود را چند برابر جلوه دهد. وی از مهره‌های اصلی ساواک و عامل مستقیم جنایات رژیم پهلوی بود به همین علت در طول حضورش در ساواک شش بار از سوی شاه مورد تقدیر قرار گرفت و علاوه بر آن نشان‌های متنوع و رنگارنگی نیز دریافت نمود. بسیاری از جنایات و شکنجه‌های ساواک نظیر به گلوله‌بستن نُه تن از زندانیان سیاسی زندان اوین (گروه جزنی) در تپه‌های مشرف به زندان اوین با کارگردانی مستقیم ثابتی صورت گرفت. پی‌نوشت‌های بیشمار وی در ذیل گزارش‌های ساواک بیانگر کینه و خصومت وی با مبارزین مسلمان به‌ویژه روحانیت و علما است. وی در آستانه انقلاب اسلامی در آبان 1357 به خارج گریخت. ثابتی با پیروزی انقلاب اسلامی در غرب بیکار نبوده و به عنوان مهره مطلوب سیا و موساد به همکاری با آنان پرداخت.

منبع:

کتاب حبیب‌الله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 173

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.