تاریخ سند: 2 شهریور 1357
موضوع: دکتر على امینى
متن سند:
گزارش خبر
به: 312 شماره گزارش: 24328 /20 ﻫ 12
از: 20 ﻫ 12 13570602 تاریخ گزارش: 2 /6 /37
موضوع: دکتر على امینى
مورخ 31 /5 /37 محسن پزشکپور نماینده مجلس شورای ملى با امینى تماس ضمن احوالپرسى امینى از پزشکپور سؤال کرد مسافرت خوش گذشت. پزشکپور در جواب گفت نیمهکاره برگشتم براى جریان مجلس و حتى روز شنبه (28 /5 /37) با پروفسور موریس براى چکاب وعده داشتم و نشد و در مجلس 24 ساعت بیتوته کردیم.
پزشکپور علاقمند بود با امینى ملاقات نماید لکن امینى منزل خود را مناسب ندید و پزشکپور پیشنهاد کرد منزل حاج اسماعیل اولیا که از تجار هستند و به شما هم ارادت دارند بسیار مناسب است و آدرس منزل اولیا را که حدود منزل امینى مىباشد بدین شرح:
فرشته کوچه خسروانى مقابل منزل مرحوم دکتر اقبال از خانههاى سازمانى شرکت نفت تلفن (266060) در اختیار امینى قرار داد ضمناً شماره تلفن منزل خود 281210 و دفتر کار 374715 را به امینى داد و قرار شد شنبه (4 /6 /37) ساعت 10 صبح در منزل حاج اسماعیل اولیا یکدیگر را ملاقات نمایند.
ودودى ضمن تماس به احمد نامدار اظهار داشت کیهان امروز (سهشنبه) را مطالعه کردهاید مقاله مربوط است به مهندس روحانى1. نامدار اظهار بىاطلاعى کرد و سپس با خود امینى مشغول صحبت شد امینى گفت خبرهایى است ما نمىدانیم همان موضوع نفت است و بساط و سیا. نامدار گفت ما به علیزاده و دیگران دور هم هستیم بعد به شما زنگ مىزنم و خبر مىدهم و خداحافظى نمود.
ودودى با اسلام کاظمیه تماس و گفت کیهان را خواندید مثل اینکه دزدها به کار افتادهاند. در جواب کاظمیه اظهار داشت گربهدزدها وحشت کردهاند و بعد با خود امینى صحبت و امینى به وى گفت آقا کار ما بالا گرفته و اشاره کرد راجع به کار مرحوم مصدق بنویسید چون جعل عجیبى کرده و خیلى وحشت نموده و به اتفاق گفتند خدا رحم کند. امینى ضمن صحبتهاى متفرقه با عروسش (همسر ایرج) اظهار داشت از مقاله روحانى خبردارى او اظهار بىاطلاعى نمود امینى یادآور شد که روحانى با من خوب است نمىدانم چه خبر شده و عقلم نمىرسد و عروسش مىگفت مبادا قبول کنید (منظور پست نخستوزیرى). امینى اظهار داشت من تو خط نیستم و بىخود مىترسند و داستانى است.
شخصى به نام سرهنگ مقدم (بازنشسته شهربانى) با امینى تماس و گفت مىدانید افراد جنوب شهر کمى متعصب هستند و لازم است به عرض برسانم که امروز روزنامه کیهان را خواندم و ناراحت شدم. بنده در سال 1314 در کلانترى بازار بودم پدر این شخص (منظور منصور روحانى) نزدیک حمام چال یک خیاط بیش نبود خود ایشان هم توى کوچه کبابىها بودند و یک خانواده پست و رذل و اضافه نمود اعلیحضرت فقید دستور داده بودند بهائىها را از اداره بیرون کنند و اینها به وحشت افتاده بودند با توجه به سوابق این شخص مطالبى که نوشته اشخاص را ناراحت مىکند امینى وى را به صبر دعوت کرد و گفت متأسفانه سیاست در مملکت ما چنین کارهایى دارد و یک عده تصور مىکنند من به نخستوزیرى برسم اینها را به سولابه مىکشم از این لحاظ به وحشت افتادهاند.
شخصى به نام حاج عسگرى براى روز یکشنبه شب 5 /7 /37 دعوت به عمل آورده بود که ودودى به اتفاق دکتر على امینى به منزل ایشان بروند.
نظریه یکشنبه: تصور مىرود حاج عسگرى، حاج احمد عسگرى از افراد سرشناس بازار و یکى از مریدان خاص امینى است که چند سالى است با امینى ارتباط نزدیک دارد و مىتوان گفت یکى از افرادى است که بین امینى و بازاریان بخصوص تجار سرشناس نقش مهمى دارد.
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است. نظریه چهارشنبه: نظریه سهشنبه تأیید مىگردد. ضمناً منزل حاج احمد عسگرى بدین شرح سلطنتآباد لویزان ـ سهراه مبارکآباد شماره 20 مىباشد.
توضیحات سند:
1ـ منصور روحانى در سال 1300 خورشیدى در تهران به دنیا آمد. پدران او اهل و ساکن قفقاز بودند. بعد از معاهده ترکمانچاى و تصرف هفده شهر قفقاز به وسیله روسیه تزارى، نخست به آذربایجان ایران آمدند. پس از مدتى در قزوین اقامت گزیدند. منصور روحانى پس از تحصیلات مقدماتى عازم تهران شد.
وى دوره مهندسى را در دانشکده فنى دانشگاه تهران گذراند و براى دریافت تخصص در رشته هیدرولیک به لندن رفت. در بازگشت به ایران در شرکت نفت ایران و انگلیس به کار پرداخت. آن گاه به شهردارى تهران منتقل شد و در اداره لولهکشى آب تهران به کار پرداخت. در سال 1337 به ریاست سازمان آب تهران منصوب شد. مهندس روحانى از آن پس تا سال 1357 مدارج ترقى را به سرعت پیمود.
در 17 اسفند 1342 در کابینه حسنعلى منصور به عنوان وزیر آب و برق معرفى شد. پس از ترور منصور هم، روحانى مقام خود را به عنوان وزیر آب و برق در کابینه اول هویدا که در روز هفتم بهمن سال 1343 معرفى شد، حفظ کرد او مدت هفت سال در وزارت آب و برق باقى ماند.
در تاریخ 22 شهریور ماه 1350 در ترمیم کابینه هویدا به عنوان وزیر کشاورزى و سرپرست منابع طبیعى معرفى شد. در 18 آبان 1355 در آخرین کابینه هویدا که ولیان از کابینه خارج شده بود، او وزیر کشاورزى و سرپرست وزارت تعاون و امور روستاها شد. او در زمان نخستوزیرى دکتر جمشید آموزگار به عنوان مدیرعامل سازمان عمران غرب تهران مشغول کار شد. پس از سقوط دولت آموزگار، مهندس جعفر شریف امامى به نخستوزیرى رسید.
در کتاب 37 سال نامبرده به عنوان فردى بهایى معرفى شده است. از جمله کارهایى که او به عنوان آشتى ملى انجام داد، توقیف عدهاى از رجال دوران گذشته بود. مهندس منصور روحانى یکى از این رجال دوران گذشته بود. او در 23 شهریور ماه 1357 طبق ماده پنج حکومت نظامى به اتهام سوء استفاده و اتلاف بیتالمال به زندان افتاد و تا پیروزى انقلاب در 22 بهمن در زندان بود وى سرانجام در دادگاه انقلاب به عنوان مفسد فىالارض محکوم به اعدام شد.
ر.ک: شبه خاطرات جلد دو ـ دکتر على بهزادى ـ ص 347 و 348 و 360
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 428