تاریخ سند: 30 آذر 1345
متن سند:
موضوع: تشکیل جلسه سازمان نگهبانان
آزادی1 و اظهارات موسی شهیدی راجع به
وضع نفت و مذاکرات علی موحد با دکتر بقائی
درباره واقعه 29 آذر و جریان فوت علی زهری
در ساعت 30 /18 روز دوشنبه 28 /9 /45
به ترتیب موسی شهیدی، علی موحد،
مهندس محمدتقی نورائی، عبدالحمید
سیف زاده، عباس لاجوردی، امیرناصر قندی،
عزیزاللّه کریمی، مهدی سعیدیان، محمّد
غلامعلی بیک، ماشااللّه اخباری، سید
عبدالحسین حسینی، علی فراهانی و اکبر
خرمی سرشار به محل سازمان نگهبانان
آزادی آمدند و با دکتر بقائی ملاقات نمودند.
در این موقع دکتر بقائی درباره وضع زندگانی امیر زرین کیا(معروف به امیر موبور) سئوالاتی از
علی موحد که از دوستان امیر زرین کیا می باشد نمود، علی موحد اظهار داشت امیر زرین کیا
معتاد به هروئین شده است و وضع زندگانی او هم بسیار خراب است.
موسی شهیدی به دکتر
بقائی اظهار داشت عاقبت، جاروجنجالی که بر سر منافع نفت بین ایران و کنسرسیوم نفت2
درگرفته بود، به کجا انجامید؟ دکتر بقائی اظهار داشت همانطوری که در جراید منعکس نمودند،
اصل مذاکرات، محرمانه بود، منوچهرخان، طی مصاحبه ای اعلام کرد 17% به منافع نفتی ایران
اضافه شده و این توافق های بین نمایندگان ایران و نمایندگان کنسرسیوم نفت در چندی قبل،
در لندن حل شد، چند مسافرت منوچهرخان اقبال به لندن در چند ماه قبل به همین منظور
بود و این مذاکرات نمایندگان کنسرسیوم نفت در ایران، فرمالیته بود، واقعا نتیجه کار نفت همان
طوری بود که دکتر اقبال ادعا کرد؟ دکتر بقائی اظهار داشت ان شاءاللّه ادعای منوچهر اقبال
صحیح است.
سپس مهندس محمدتقی نورائی اظهار داشت، آقای شهیدی خیلی خوشبین هستند؟ همین
مذاکرات محرمانه که اعلام کردند با حضور نمایندگان کنسرسیوم نفت در تهران شروع شد و
ماهیت کار را نشان داد، به قول معروف، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل، در این موقع
علی موحد به دکتر بقائی اظهار داشت امشب مصادف است با شب تاریخی 29 آذر و جریان
چاپخانه شاهد که آن مبارزه تاریخی را شروع کردیم، خواستم از حضورتان تقاضا کنم، اگر ممکن
است از آن رفقائی که در آن شب تاریخی در چاپخانه شاهد حضور داشتند، دعوتی بفرمائید و در
همین محل جلسه یادبودی تشکیل بدهیم، دکتر بقائی در حالی که بسیار عصبانی به نظر
می رسید، اظهار داشت خیلی میل به تشکیل چنین جلسه ای دارم اما متأسفانه وضع مساعد
نیست و مزاحم رفقا می شوند، ان شاءاللّه در آینده، اگر عمری باقی بود، وقت برای این کارها زیاد
داریم، سپس دکتر بقائی یادی از مبارزات علی زهری در شب 29 آذر در چاپخانه شاهد واقع در
خیابان ناصر خسرو، کوچه خدابنده لوها نمود و به یاد علی زهری3 افتادند و تمام حاضرین گریه
کردند.
ضمنا دکتر بقائی [درباره ]شادروان علی زهری، اظهار داشت، دوستی را از دست دادم که
تا آخر عمر مثل آن را پیدا نخواهم کرد، پس از چند دقیقه سکوت که برقرار شد، موسی شهیدی
از دکتر بقائی دعوت نمود که روز 29 /9 /45 جهت صرف شام به منزل ایشان برود، دکتر بقائی این
دعوت را قبول نمود و در تقویم بغلی خود یاداشت نمود، ضمنا موسی شهیدی از دوستان دکتر
بقائی است و کارمند بازنشسته وزارت دادگستری می باشد، آدرس منزل ایشان در خیابان ژاله،
کوچه مدرسه آمریکائی ها، جنب مدرسه آمریکائی ها، کوچه بن بست «هما» می باشد.
در ساعت 40 /20 دکتر بقائی به اتفاق مهندس محمدتقی نورائی به ترتیب محل سازمان
نگهبانان آزادی را ترک نمودند و سایرین نیز به تدریج از محل مذکور خارج شدند.
توضیحات سند:
1ـ سازمان نگهبانان آزادی: در اواسط سال 1339 پس از کناره گیری دولت دکتر اقبال، مظفر بقائی به منظور این که
بتواند علاوه بر اعضای حزب زحمتکشان گروه دیگری از طبقات مختلف مردم را که حاضر به قبول عضویت در حزب
مزبور نبودند به گرد خود جمع آورده و در انتخابات نقش مؤثری ایفا نماید با همکاری حسین مکی و غلامحسین
رحیمیان نمایندگان اسبق مجلس شورای ملی و چند تن دیگر از دوستان خویش تشکیلات سیاسی جدیدی به وجود
آورد و نام «سازمان نگهبانان آزادی» را بر آن نهاد و محل سابق بیمارستان سازمان برنامه واقع در خیابان شیخ هادی را
باشگاه این سازمان قرار داد.
توسط سازمان مذکور میتینگ های وسیعی در این محل تشکیل می شد.
با روی کار آمدن
دولت دکتر امینی در سال 41 و اتخاذ روش ملایمی از طرف دکتر بقائی نسبت به دولت وی، اختلافاتی بین مکی و دکتر
بقائی پیش آمد لذا به تدریج این سازمان از فعالیت باز ایستاد.
پرونده های انفرادی ساواک
2ـ در تاریخ 30 /8 /1345 نمایندگان کنسرسیوم برای مذاکره پیرامون مسأله نفت وارد تهران شدند در هفتم آذر
ماه، مذاکرات نفت تهران به نتیجه رسید و نمایندگان کنسرسیوم بین المللی نفت که دو گروه و جمعا هفت نفر بودند
تهران را به قصد لندن ترک کردند.
طی اطلاعیه ای گفته شد بین طرفین توافق حاصل گردید.
هویدا در مجلس اعلام کرد
که مساعی ایران برای احقاق حقوق از کنسرسیوم نفت به نتیجه رسید.
در این پیروزی امتیازات به دست آمده ایران به
قرار زیر است: 1 ـ تولیدات سالیانه نفت جنوب افزایش می یاید.
2 ـ بیست و پنج هزار مایل از اراضی تحت امتیاز به
ایران مسترد می شود.
3 ـ هر مقدار نفت اضافی که شرکت نفت برای فروش در بازارهای آزاد لازم داشته باشد، تحویل
ایران خواهد شد.
3ـ علی زُهَری فرزند رضا، دارای شماره شناسنامه 6078، در سال 1293 در رشت متولد گردید.
مدتی در آن شهر و
تهران به تحصیل پرداخت و سپس عازم بلژیک شد و در رشته اقتصاد مشغول به تحصیل گردید پس از بازگشت مدتی
در بانک کشاورزی و وزارت دارائی مشغول به کار شد.
مدتی نیز نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی بوده است و
در سال 1328 روزنامه «شاهد» را منتشر نمود.
وی به واسطه اقداماتش در واقعه 28 مرداد از طرف وزارت دفاع ملی
نشان درجه یک «رستاخیز» را دریافت نمود.
ولی در تاریخ 16 /10 /34 به اتهام تحریض مردم به مسلح شدن بر ضد قدرت
سلطنت و معاونت در ترور رزم آراء به همراه مظفر بقائی بازداشت ولی یک ماه بعد با قید التزام عدم خروج از حوزه
قضائی تهران آزاد گردید.
در مهر ماه سال 1335 تقاضای خروج از کشور و سفر به هندوستان را نمود که در اسفندماه
1335 دادستانی با سفر وی به اروپا برای معالجه بیماری قلبی موافقت نمود در اوایل سال 1328 از فرانسه به ایران
مراجعت و طبق روال گذشته به فعالیت های حزبی خود ادامه داد.
آنچه از اسناد برمی آید، وی شخصی تشکیلاتی و از افراد و رهبران مؤثر حزب زحمتکشان بوده است به طوری که
بسیاری از جلسات در منزل وی برگزار می گردیده است، از افراد نزدیک مظفر بقائی بوده و توانسته بود تا حد خیلی
زیادی اعتماد و علاقه آیت الله کاشانی را به دست آورد.
از سخنرانی ها و وضعیت روزنامه های «شاهد» برمی آید که وی
لحنی انتقادی نیز نسبت به دولت داشته است، مثلاً در سال 1326 در یک سخنرانی به مناسبت هفتمین سالگرد حزب،
با تفویض اختیارات به شاه مخالفت می نماید.
(البته با احتیاط)
وی یک سال پس از مراجعت به کشور در خرداد ماه سال 1339 به طور ناگهانی فوت نمود.
پرونده های انفرادی ساواک
منبع:
کتاب
مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 280