صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

یک مذاکره خصوصی

تاریخ سند: 1 خرداد 1348


یک مذاکره خصوصی


متن سند:

رونوشت گزارش خبر شماره 13328 /20 ﻫ 3-5 /3 /48
منبع ـ 1585
موضوع ـ
در مورخه 1 /3 /48 ضمن یک مذاکره خصوصی بین پوراستاد و غیوری،1 غیوری اظهار داشت، مهدی عراقی و عسگری را بردند بند یک و آقای انواری و بجنوردی را بردند بند4، ضمناً گفت: مثل این‌که حسین‌زاده2 چهارم پنجم آزاد می‌شود تحقیق کن ببین روابط او با پدرش چطور است چون از زندان آزاد می‌شود زیاد ناراحتش نکنند. پوراستاد گفت یک روز در میان دامادشان این‌جا می‌آید و به او بگویم.
رونوشت برابر اصل است.
اصل در پرونده 13295 بایگانی است. در پرونده محمدباقر محی‌الدین انواری بایگانی شود. 18 /3 /48 - مهدی ابراهیمی عراقی و مهدی حاج ابراهیم عراقی
_____________________
1. آیت‌الله سيدعلي غيوري نجف‌آبادي، فرزند مصطفي در سال 1309 ﻫ ش در نجف‌آباد اصفهان متولد شد. تحصیلات خود را تا پایان دوره ابتدایی در زادگاهش گذراند و در سال‌ 1325 برای تحصیل در مدرسه علمیه «نیماورد» رهسپار اصفهان‌ شد. دو سال بعد به قم رفت. در قم از شاگردان امام خمینی به شمار مي‌آمد و يك دوره اصول و فقه را نزد ايشان خواند. وي از ابتداي نهضت امام(ره) با نهضت همراه شد. در سال 1341 به شهر ري آمد و مسجدي به امر امام(ره) ساخت‌، اين مسجد در پل سيمان شهرري واقع است و به نام مسجد امام حسن عسگري(ع‌) و از مساجد فعال و انقلابي پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است. به خاطر همين فعاليت¬ها بارها دستگير و مورد تهديد ساواك قرار گرفت‌. با تبعید رهبر انقلاب‌ اسلامی‌ در ۱۳ آبان‌ ۱۳۴۳، غیوری‌ همچنان‌ مسجد امام‌ حسن‌ عسکری‌(ع‌) را در مسیر نهضت‌ فعال‌ نگاه داشت‌ و با دعوت‌ از روحانیون‌ انقلابی‌ نظیر آیت‌الله ابوالقاسم‌ خزعلی‌، آیت‌الله محمد امامی‌ کاشانی‌، علی‌اصغر مروارید و شهید فضل‌الله محلاتی‌ برای‌ سخنرانی‌ در این‌ راه‌ می‌کوشید. در سال‌ ۱۳۵۰ به‌ دلیل‌ انتشار اعلامیه‌‌ امام‌ خمینی‌ (ره) در تقبیح‌ تاجگذاری‌ شاه‌، دستگیر و به‌ زندان‌ قزل‌ قلعه‌ منتقل‌ شد. حدود یک‌ سال‌ در زندان‌ بود و پس‌ از آزادی‌ بار دیگر به‌ عرصه‌‌ مبارزه بازگشت تا اینکه افشای‌ گروه‌ نظامی‌ ابوذر در سال‌ ۱۳۵۳ موجب‌ دستگیری‌ تعداد زیادی‌ از روحانیون‌ از جمله‌ وی‌ شد. در مهرماه 1353 به سه سال اقامت اجباري در شهرستان سيرجان محكوم شد و تا سال 1355 در آن جا تبعيد بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نماينده امام(ره) در هلال احمر منصوب شد. در جنگ تحميلي عراق عليه ايران فرزندش روحاني بسيجي به نام سيدحسن در اثر بمباران شيميايي حلبچه مصدوم و پس از چند سال تحمل درد و رنج در تاريخ 24 /2 /69 به شهادت رسيد. آیت‌الله غیوری نماينده امام(ره) در اطاق بازرگاني صنعت و معدن و نماينده ولي فقيه در هلال احمر در شهر ري و امام جمعه شهر مذكور و هم‌چنين عضو شوراي مركزي جامعۀ روحانيت مبارز تهران بود. ايشان پس از فوت مرحوم آیت‌الله شيخ مهدي حائري تهراني امام جماعت مسجد ارك تهران‌، پيشنمازي اين مسجد را بر عهده‌ گرفت‌. خدمات ديني و فرهنگي و رفاهي ايشان در مراحل مختلف پس از انقلاب چشم‌گير و قابل توجه است‌: از جمله تأسيس مدارس ديني و بنياد خيريۀ باقيات الصالحات كه از كارهاي اصلي آن مساعدت به علماء و روحانيون سالخورده و بازنشسته است‌. آیت‌الله سیدعلی غیوری در 27 آذر 1393 بر اثر ایست قلبی درگذشت و در آستانه مقدس حضرت عبدالعظیم(ع) به خاک سپرده شد. تعدادی از آثار قلمی ایشان به قرار زیر است:
باقيات صالحات يا ذخيره معاد؛ باقيات صالحات: جلوه‌اي از تعاليم اسلام؛ باقيات صالحات: ارزشهاي پايدار؛ اصول زندگي، پيوند با ملكوت؛ در فرهنگ اهل بيت عليهم‌السلام؛ تفسير مبين؛ مسئوليتهاي اجتماعي مسلمان؛ با عرشيان: احاديثي پيرامون نماز شب. (نک: آئینه¬دار مهر، خاطرات آیت¬الله غیوری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
2. جانبازِ آزادۀ شهید حاج حسن حسین‌زاده موحد: در سوم فروردین سال 1331 در خانواده‌ای مذهبی و مبارز در محله امامزاده یحیی (ع) تهران به دنیا آمد. پدرش حاج محمدمهدی و مادرش افتخار‌السادات اهل قرآن و معارف اسلامی بودند. شهید حسین‌زاده از دوران طفولیت به دلیل این‌که پدرش از بازاریان متدین و مبارز تیمچه حاجب‌الدوله بود و در مبارزات ملی شدن نفت شرکت داشت و مرتبط با روحانیان و مبارزان بود، با مسائل سیاسی و مبارزاتی آشنا گردید. دوران ابتدایی را در مدارس برهان و عاصمی و دوران دبیرستان را در مدرسۀ امیرکبیر خیابان ناصرخسرو گذراند. در همین دورۀ تحصیل و در سن 15 سالگی به همراه دوستانش هیئت جوانان اسلامی مرکزی حسینی را راه انداخت تا در پوشش آن برای تبلیغ اسلام و راه امام خمینی (ره) اقدام نماید ولی راز آنان به بیرون درز نمود و دستگیری او و اعضای هیئت در فروردین و اردیبهشت سال 46 آغاز شد. وی به مدت 66 روز بازداشت بود و سپس به علت کمی سن با تبدیل قرار بازداشت به کفیل آزاد شد. این آزادی به درازا نکشید و شهید حسین‌زاده به دلیل نوشتن نامه‌ای به یکی از زندانیان سیاسی که دارای محتوای انقلابی بود مجدداً در تاریخ 12 /6 /46 احضار و پس از محاکمه به سه ماه حبس تأدیبی محکوم شد. در سال 47 به دلیل تهیه تراکت و پخش آن در جریان مسابقۀ فوتبال بین ایران و اسرائیل در امجدیه (شهید شیرودی) در تاریخ 11 /3 /47 دستگیر شد و پس از محاکمه به شش ماه حبس تأدیبی محکوم گردید. در فرجامخواهی از رأی صادره و در دادگاه تجدید‌نظر به دلیل دفاع جانانه او از اسلام و امام خمینی (ره)، رأی اولیه تشدید شد و زندان او به یک سال افزایش یافت و پس از گذراندن مدت محکومیت در تاریخ 6 /3 /48 آزاد گردید (در متن سند به همین آزادی اشاره شده است) و بلافاصله ارتباط خود را با افراد مبارز از جمله شهید آیت‌الله سعیدی از سر گرفت و هیئت انصار‌المهدی را پایه‌گذاری نمود. ساواک که به شدت مراقب او بود، دستور داد که در هیئت مذکور نفوذ و رخنه نمایند و کلیه فعالیت‌های حسین‌زاده و اعضای هیئت او را گزارش دهند. در تاریخ 25 /12 /49 ساواک منزل او را مورد بازرسی قرار داده و او را دستگیر نمود و او را به اتهام تهیه و پخش اعلامیه روانه بازداشتگاه کرد. پس از چند جلسه دادگاه، نهایتاً به اتهام اقدام برضد امنیت مملکت، تحریص مردم به مسلح شدن بر ضد حکومت ملی و همکاری با عناصر و روحانیون اخلالگر و افراطی، به سه سال و یک ماه حبس مجرد محکوم شد و پس از تحمل این حکم ظالمانه در تاریخ 7 /1 /53 از زندان آزاد گردید. این‌بار نیز آزادی او چندان طولانی نبود و در دی ماه سال 1353، پس از هشت ماه، دوباره دستگیر و زندانی شد. اتهام او در این دستگیری، برقراری ارتباط تشکیلاتی در درون زندان و سپس انتقال پیام‌های تعیین کننده به بیرون بازداشتگاه برای افراد تحت تعقیب، کمک به خانواده‌های زندانیان سیاسی، رفتن به کوه به صورت گروهی، گوش دادن به رادیوهای غیرمجاز و انتقال کتاب‌های ممنوعه به داخل زندان بود. این اتهامات با توجه به سوابق قبلی موجب شد که دادگاه او را به پانزده سال حبس جنایی درجه یک محکوم نماید. با اوج‌گیری انقلاب اسلامی در سال 57، حسین‌زاده موحد در تاریخ 21 /9 /57 از زندان آزاد شد و تا شروع جنگ تحمیلی در عرصه‌های مختلف فرهنگی، دینی و اجتماعی به فعالیت پرداخت. در سال 1365 و در عملیات کربلای‌ پنج مورد اصابت گلوله قرار گرفت و دیگر کسی او را ندید و به گمان این که وی به شهادت رسیده است، مجلس ترحیم و یادبود برای او برگزار شد، در حالی که شهید حسین‌زاده با تنی مجروح به اسارت نیروهای بعثی درآمده بود. پس از گذشت چهار سال، در سال 1369 و در جریان مبادلۀ اسرا، حاج حسن حسین‌زاده موحد با پیکری نحیف و مجروح به وطن بازگشت. شدت آسیب‌های جسمی او به حدی بود که پس از بارها عمل جراحی در کشور بهبودی کامل نیافت و تا پایان عمر به کمک دو عصا قادر به حرکت بود. این شهید والامقام در سحرگاه 29 اسفند 1394، زمانی که برای اقامه نوافل شب به پاخاسته بود، دعوت حق را لبیک گفت و به یاران شهیدش پیوست. پیکر پاک او در اول فروردین سال 1395 با تشیع با شکوهی در صحن حرم مطهر حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت شهادت حاج حسن حسین‌زاده موحد پیامی به قرار زیر صادر فرمودند: «از درگذشت مجاهد صادق و فداکار، آزاده جانباز و ایثارگر، مرحوم حاج حسن حسین‌زاده، دیر هنگام اطلاع یافتم. ایشان را از دوران جوانیش به ایمان و صلاح و بصیرت و مجاهدت می‌شناختم. صبر و ثبات و توکل وی نیز در روزگار سخت اسارت در زندان‌های رژیم طاغوت و سپس در اردوگاههای اسیران بی‌نام و نشان در چنگال دژخیمان بعثی، بر آنان که وی را می‌شناختند، آشکار شد. پس از بازگشت ناباورانه از اسارت، اینجانب همان روحیه پرشور و قدم ثابت را در پیکر نحیف و معلول و شکنجه دیدۀ او مشاهده کردم و همین صلابت و سلامت معنوی، وی را تا آخر عمر در خدمت هدف‌های والای انقلاب، به تلاش و کوشش برانگیخت. امید است که اکنون در سایه‌سار رحمت بیکرانۀ پروردگار متنعم و سرافراز باشد. بمنّه و کرمه. سیدعلی خامنه‌ای ـ 9 اردیبهشت 95 (نک: شهید حاج حسن حسین‌زاده موحد، بخش مقدمه، مرکز بررسی اسناد تاریخی)

منبع:

کتاب حبیب‌الله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 199

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.