تاریخ سند: 29 دی 1331
متن سند:
جناب دکتر مصدق نخست وزیر
البته نامه ای که این جانب به مجلس شورای ملی فرستادم و در جلسه علنی
قرائت گردید از نظر شخص جنابعالی گذشته است بنابر وظیفه دیانتی و ملی خود
برای حفظ وحدت عموم مردم در نهضت بزرگی که بر ضد استعمار ضد در پیش
داریم از شما تقاضا دارم قطعا از مطالبات غیرقانونی خود دائر به گرفتن
اختیارات خودداری نمائید تا در صف مّلیون مبارز شکافی ایجاد نشود و اگر
واقعا لایحه1 اختیارات خود را با موازین قانون اساسی موافق میدانید لزوما
توضیح دهید مطالبی را که در ادوار گذشته مجلس شورای ملی بنام قانون و
آزادیی و رعایت حقوق در دوره پنجم ـ چهاردهم ـ شانزدهم ـ در طی نقطهای
خود به مخالفت با تقاضاهای دولتهای وقت که فقط در قسمتی از شئون مملکتی
اختیار خواستید و شما پافشاری و رّد می نمودید و به عین مذاکرات شما عموما
مضبوط است محل انکار ندارد مبتنی بر چه اصل و منظوری بوده است خود
جنابعالی تصریح نمودید که قانونگذاری قابل انتقال نیست خود شما گفته اید که
تفکیک قوا پایه و اساس مشروطیت است و اختلاط قوای مقننه و قضاییه و
اجراییه و بازگشت حکومت دیکتاتوری است.
روزی که نماینده مجلس بودید با صدای بلند فریاد نمودید کسانی می خواهند از
قدرت غیر قانونی استفاده کنند یا نمایندگی که کمک در تسلیم اختیارات قانون
گذاری به یک فرد یا دولتی بنمایند بحقوق عّامه خیانت کرده اند.
اگر فراموش نمودید عین آنها را دستور داده ام که از ضبط مجلس خارج...
و برای
اطلاع خود جنابعالی و عّامه ملت ایران منتشر نمایند.
جناب آقای دکتر مصدق من و جنابعالی در راه موفقیت ملت ایران و نیل به آزادی
طبقات محرومه کشور و مبارزه علیه استعمارگر قدمهای بلندی برداشته ایم و از
کمک ملت ایران در این راه پرافتخار برخورداریم انصاف اجازه نمی دهد که در
این جهاد بزرگ با اینهمه فداکاری که مردم ایران نمودند از ما بجای پاداش آنان
دست در حقوق و آزادی آنها نموده و قانون اساسی را که ضامن حیات و و بقاء
استقلال و ملت آنها است از اعتبار بیندازیم.
شما مدعی هستید که از اختیارات سوء استفاده نمی کنید ولی هستند کسانی که
بعد از من و شما می آیند و از این قدرتهای غیر قانونی به ضرر عامه ملت ایران و
برعلیه مردم سوء استفاده خواهند نمود و نفرین مردم ایرانی تا در دامنه قیامت
بردامان شما خواهد ماند.
از امثال من و شما در چنین مرحله از عمر زیبنده نیست که برخلاف عهدی که با
خدای خود و خلق خدا داریم رفتار کنیم که موجب طعن و لعن آیندگان بشویم نه
طبقات مختلف مردم را از کارگر و کشاورز و تا هر پیشه ور و دانشجو و استاد
هنرپرور و رجال زعما و روحانیون به این حقایق مذکور شاهد و گواه می گیریم که
در انجام وظیفه خود دقیقه[ای ] مسامحه نکرده ام تاکید دارم که همگی برای
سعادت ملت ایران به وظیفه وجدانی خود عمل نمائیم
تکیه گاه من خداوند بزرگ و حقیقت روح و تعالیم رسول اکرم (ص) علیه واله
است که مشروطیت ایران نیز بر آن استوار باشد و امرهم شوری بینهم آن
سرچشمه می گیرد من یقین دارم که شما نصایح بی آلایش مرا خواهید پذیرفت و
اگر بازگشت ننمائید و قصد تجاوز به حقوق عامه را بکنار ننهید روزی بر آن
تأسف خواهید خورد که پشیمانی سودی نخواهد داشت.
والسلام علیکم و
رحمه اله و برکاته سید ابوالقاسم کاشانی
توضیحات سند:
1ـ در تاریخ 1331 دکتر مصدق
لایحه ای برای افزایش
اختیارات دولت به مجلس ارایه
داد که براساس آن دولت در
مواردی رأسا به جای مجلس
قانونگذاری کرده و بسیاری از
حقوق پارلمان را در اختیار قوه
مجریه قرار می داد.
دکتر مصدق
با توجه به شرایط بحرانی
سیاسی و اقتصادی کشور و کار
شکنی های داخلی و خارجی
مقابل نهضت ملی اعطای
اختیارات به دولت را ضروری
می دانست.
این لایحه که
برخلاف اصول قانون اساسی
مشروطه و تفکیک قوا تنظیم
شده بود.
جنجال فراوانی آفرید
و بهانه ای به دست دربار و
نمایندگان انگلوفیل مجلس
هفدهم داد تا هم دولت مصدق و
هم جنبش ملی شدن نفت را
مورد حمله قرار دهند.
از آنجا که لایحه پیشنهادی
دولت جای هیچ گونه دفاعی
نداشت.
برخی از پیشگامان
نهضت و حتی هواداران مصدق
در مجلس و اعضای جبهه ملی
نیز ضمن حفظ فاصله با دربار به
مخالفت با لایحه اختیارات
پرداخته یا با شراط و شروط و
گله گذاری از دکتر مصدق به آن
رای مثبت دادند.
(بنگرید به
سند ضمیمه شماره یک نامه
احمد رضوی نایب رئیس
مجلس هفدهم و عضو فراکسیون
نهضت ملی خطاب به دکتر
مصدق) هر چند این لایحه به
تصویب رسید.
اما گرهی از
مشکلات دولت مصدق نگشود
و تنها بر دامنه اختلافات افزود
آیت الله کاشانی که در آن زمان
ریاست مجلس شورای ملی را
برعهده داشت و بازگشت
مصدق بر سریر قدرت
مرهون مجاهدات او در بسیج
مردم مسلمان و به نشاندن قیام
30 تیر بود، علاوه بر ارسال این
نامه خصوصی منتشر نشده
صراحتا مخالفت خود را با لایحه
اختیارات در صحن مجلس
عنوان کرد و تدریجا از مصدق
فاصله گرفت ر.ک.
روزنامه
اطلاعات 30 /10 /1331)
منبع:
کتاب
جبهه ملی به روایت اسناد ساواک صفحه 1