تاریخ سند: 21 اسفند 1354
سرور ارجمند جناب آقای امیراسدالله علم وزیر محترم دربار شاهنشاهی و رئیس هیئت امنای دانشگاه
متن سند:
شماره: خصوصی است تاریخ:21 /12 /1354
دفتر رئیس دانشگاه
کاملاً محرمانه
سرور ارجمند جناب آقای امیراسدالله علم وزیر محترم دربار شاهنشاهی و رئیس هیئت امنای دانشگاه
احتراماً آقای تحسینبیگ،1 رئیس کردهای یزیدی عراق است که نزدیک موصل اقامت دارند و هشت یا نه سال قبل، چند نفر از این کردها جزء معلمانی که از عراق به ایران آمدهاند، از طریق آموزش و پرورش با بنده و انجمن زرتشتیان تماس گرفته و مدعی بودند که آنها هم از پیروان زرتشت هستند؛ البته ادعا کمی بیاساس مینمود، ولی به هر حال وقتی اینجانب برای جلسه اپک در عراق بودم، آقای تحسین بیگ توسط جناب آقای عاملی2 سفیر وقت شاهنشاه آریامهر در بغداد، تقاضای ملاقات از بنده کرد که جریان در هر مورد به استحضار مقامات رسید. پس از قطع رابطه ایران و عراق، یک بار تحسین بیگ به ایران آمد و با اطلاع مقامات، مرا ملاقات کرد و به انجمن زرتشتیان آمد و اظهار کرد که یزیدیها زرتشتی هستند و مایلند با زرتشتیان ایران و پارسیان هند رابطه داشته باشند. دیگر خبری از ایشان نداشتم تا در حدود ده ماه قبل که نامهای نوشته بود و تقاضا کرده بود که با ایشان مکاتبه کنم. نامه را حضور آن جناب دادم و کسب تکلیف نموده که چه کنم؟ حالا مجدداً نامهای توسط یکی از دانشجویان عراقی دانشگاه پهلوی برای من فرستاده که فتوستات3 کپی آن تقدیم است. تا آنجا که میدانم ایشان جزء یاران بارزانی4 بود و به احتمال قوی نمیتواند به عراق برگردد.
شاید تماس او با بنده بر مبنای ایجاد ارتباط مذهبی و یا به امید ایجاد وسایل نزدیکی به دولت ایران است که به هر حال بنده نمیدانم.
متمنی است ابلاغ فرمایند از لحاظ مصلحت کار، تکلیف بنده چه باید باشد؟ آیا نامه را بیجواب بگذارم؟ یا با اطلاع مقامات مملکتی، ارتباط را حفظ کنم؟
با عرض سپاس رئیس دانشگاه پهلوی
فرهنگ مهر
جناب آقای... قبلاً نظر ساواک... تا بعد به عرض خاکپای همایونی برسانم.5 علم 22 /12 /54
توضیحات سند:
1. میرتحسین بیگ از سن 11 سالگی و پس از درگذشت پدرش، به عنوان رهبر ایزدیها شناخته شد. وی که از حامیان برگزاری رفراندوم استقلال اقلیم کردستان بود، در بهمن ماه سال 1397ش در کشور آلمان درگذشت و فرزندش حازم میرتحسینبیگ طی مراسمی رسمی در معبد لالش واقع در منطقه شیخان، به عنوان میر و رهبر جدید ایزدیهای عراق و جهان، جایگزین او شد.
2. عزتالله عاملی، فرزند حبیبالله در سال 1296 ﻫ ش در گرگان به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در گرگان،شاهرود و تهران به پایان رساند و از دبیرستان ادب و تجارت تهران دیپلم و از دانشگاه تهران لیسانس اقتصاد سیاسی و از دانشگاه پاریس دکترای حقوق بینالمللی دریافت نمود. وی در سال 1315 به استخدام وزارت دارایی درآمد و در سال 1322 به وزارت خارجه منتقل گردید. وی در مسئولیتهای گوناگون مثل؛ دبیر اول و دوم سفارت در پراگ، رایزن در بغداد و آنکارا، وزیر مختار در آلمان غربی، سفیر در بغداد و بلژیک، وابستگی در آنکارا، سفیر اکرادیته در لوکزامبورگ، عضو هیئت نمایندگی ایران در کنفرانسهای سازمان پیمان مرکزی در لندن، رئیس هیئت نمایندگی ایران در کمیته کارشناسان اقتصادی در سنتو، سرپرست اداره همکاریهای بینالمللی، عضو علیالبدل هیئت نمایندگی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل، معاونت سیاسی وزارت کشور، مدیر کل سیاسی آسیا و آفریقا و معاون امور فرهنگی و اجتماعی وزارت امور خارجه به کار پرداخت.
عزتالله عاملی دارای فساد اخلاقی شدید بود و در مصرف مواد مخدر افراط داشت. وی باوجود تمام این مفاسد به دلیل نزدیکی و رفاقت با شاه و نصیری و عضویت در تشکیلات فراماسونری و حزب ایران نوین همیشه در مناصب حساس رژیم پهلوی به کار گرفته شد.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
3. Photostat یعنی رونوشت به وسیله عکاسی، دستگاه فتوکپی و ... .
4. ملامصطفى بارزانى، فرزند شیخ محمد- رهبر مذهبى و نظامى بارزانىها - در سال 1903 م در بارزان به دنیا آمد. وی از اوان جوانى وارد صحنه سیاسى و مبارزاتى شد. ابتدا در کنار برادرش شیخ احمد که رهبر مذهبى کردهاى بارزان بود، به عنوان افسر نظامى در قیام وى همکارى داشت. ملامصطفى که به مدت سى سال بر صحنه سیاست کردستان چیره شد، پس از این که آموزش نظامى خود را نزد برادرش، شیخ احمد، در کوههاى بارزان به پایان برد، با واسطه بورژواهاى کرد «پایتخت فکرى» کردستان عراق با سیاست آشنا شد. در سپتامبر 1943 ملا مصطفى بارزانى با آمدن سعید بیرخى که از یاغیان ترکیه بود تقویت شد و پاسگاه مرزى بین بارزان و ترکیه را مورد حمله قرار داد. اکراد در سال 1325ش /1946م در زمان دولت نورى سعید حاکم عراق (که از حمایت انگلیسیها برخوردار بود) شکست خوردند و به طرف مهاباد که در آن زمان قاضى محمد حکومت خودمختار مهاباد را با حمایت ارتش شوروى تشکیل داده بود، آمدند. با سقوط حکومت قاضى محمد، ملامصطفى بارزانى با سوارانش به سمت قفقاز رفتند و به شوروى پناهنده شدند و تا زمان حکومت عبدالکریم قاسم(1958) در شوروى بودند. تعدادى از آنها تحصیل کردند و با زنان روسى ازدواج کردند. قاسم فرمان عفو عمومى بارزانیها را داد و ملامصطفى و همراهانش به عراق برگشتند و مدتى با دولت عراق روابط حسنه داشتند ولى به تدریج وضع تغییر کرد تا اینکه از سال 1340ش /1961م روابط آنها تیرهتر شد و جنگ علیه دولت مرکزى را شروع کردند. در سال 1350 روابط ایران و عراق تیره گردید، پس از آن بحران سه جزیره ایرانى (تنب بزرگ و کوچک و ابوموسى) به وجود آمد و عراق روابط سیاسى خود را با ایران قطع کرد و در سال 1351 قرارداد دوستى و همکارى با شوروى را امضاء کرد. دولت نیکسون که از نفوذ شورویها در عراق نگران بود تصمیم گرفت به شورشیان بارزانى کمک کند تا توان نظامى عراق را تضعیف کند. ایران و آمریکا کمکهاى زیادى در بین سالهاى 1352 و 1353 به آنها کردند. بین کردها و ارتش عراق جنگهاى خونین و بدون نتیجه ادامه یافت. ارتش عراق تلفات و خسارات زیادى متحمل شد. بین ایران و عراق بر سر خط مرزى رودخانه اروند درگیرى به وجود آمد و عدم موفقیت عراق در برابر کردها این دولت را با مشکلات جدى روبرو کرد. در سال 1354ش /1975م در کنفرانس سران کشورهاى عضو اوپک با میانجیگرى الجزایر قراردادى امضا شد که بر اساس آن خط مرزى در اروند بر اساس تالوگ تعیین گردید و مقرر شد هر دو کشور به منظور جلوگیرى از هرنوع رخنه اخلالگرانه در سراسر مرزهاى دو کشور امنیت لازم را برقرار سازند که در حقیقت پایان یافتن حملات کردهاى عراق بود. ناگهان کردهاى عراق پس از 15 سال مبارزه خود را در دامى که ایران و آمریکا براى آنها مهیا کرده بودند گرفتار دیدند. هر چند که شاه وعده آتش بس به کردها داد اما ارتش عراق به شدت اقدام به تعقیب و کشتار هزاران مرد و زن و اطفال بىگناه کرد که از میان کوههاى پربرف در حال فرار به سوى ایران بودند و گروهى از آنها توانستند خود را به ایران برسانند. یکى از اینها ملامصطفى بود که مدتى در تهران بود سپس به آمریکا رفت و در سال 1358 درگذشت.
ر.ک: جنبش ملى کرد، کریس کوچرا، ترجمه ابراهیم یونسى صص 145،171، 177 و 238
اسناد لانه جاسوسى، شماره 31، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، صص 20 و 51
دانشنامه جهان اسلام، مرکز دایرهالمعارف اسلامى، تهران، 1376
5. براساس این پی نوشت، این عریضه به همراه فتوکپی نامه سیدعلی تحسینبیگ که به خط لاتین میباشد، طی شماره 9 /475/م- 22 /12 /1354 برای ریاست ساواک ارسال و نوشته شد: «خواهشمند است نتیجه را اطلاع فرمائید تا مراتب از شرفعرض پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر بگذرد.» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
دکتر فرهنگ مهر به روایت اسناد ساواک صفحه 449

