تاریخ سند: 20 اسفند 1347
موضوع: تشکیل اولین جلسه کانون ویژه ایران شناسی
متن سند:
گزارش خبر
محرمانه
به: ۳۱۵ شماره: 2226 /315
از: آمریکا تاریخ: 20 /12 /47
موضوع: تشکیل اولین جلسه کانون ویژه ایران شناسی
اولین جلسه کانون مذکور در ساعت 45 /14 روز 5 /11 /47 در اطاق شماره ۱۱۴ یکی از کتابخانههای دانشگاه کالیفرنیا در برکلی به ریاست حیدر رقابی تشکیل گردید. در این جلسه پانزده نفر شرکت کرده بودند که اسامی تعدادی از آنها عبارت است از: مصطفی چمران ساوهای ـ مرتضی شفاعی ـ حسین عرفانی ـ دکتر علیمحمد طباطبائیان ـ سهرابی ـ محامدی ـ و دو نفر دیگر برنامه این جلسه طبق اعلامیهای که قبلاً در این زمینه چاپ و منتشر گردیده بود عبارت بود از:
١ـ سخن پیرامون دانش (ایرانشناسی) توسط حیدر رقابی
۲ـ سخن درباره عشق و عرفان یا تصوف در ایران توسط مصطفی چمران ـ یک نسخه از اعلامیه مذکور به پیوست ایفاد میگردد. جلسه در ساعت 15 /13 رسمیت پیدا کرد و تا قبل از آن حضار به طور خصوصی با یکدیگر صحبت میکردند. پس از آنکه جلسه رسمیت پیدا کرد حیدر رقابی شروع به صحبت نمود و اظهار داشت منظور از تشکیل این کانون این است که با سخنرانی درباره اوضاع و احوال ایران چه در گذشته و حال دوستان بیشتر به خصوصیات و اوضاع و احوال کشور خود آشنا گردند. و آنچه که در حال حاضر در جریان است با خبر گردند همان طور که این کانون از اسمش پیداست یک کلاس تعلیماتی است و منظور آشنایی بیشتر دوستان به سوابق و اوضاع کشورشان میباشد و به هیچ دسته و گروهی بستگی ندارد و کلیه کسانی که ایرانی هستند میتوانند در این جلسات شرکت کنند و چنانچه مطالبی هم دارند که برای دیگران آموزنده میباشد با گرفتن وقت قبلی برای سایرین سخنرانی نمایند. نامبرده سپس راجع به موضوعی که میخواست درباره آن سخنرانی کند اشاره کرد و اظهار داشت که برای شناختن ایران ما باید خود را بشناسیم ما ایرانیان به خاطر اوضاع و احوال ناگواری که در حال حاضر بر کشورمان مستولی است در غربت به سر میبریم و در اینجا و سایر کشورها همگی به صورت افراد غمزده و ماتمزده میباشیم و تنها از این راه است که میتوانیم به دور هم جمع شده و با صحبت درباره کشورمان مدتی غمهای خود را فراموش کرده و تسلی بخشیم و پس از مدتی صحبت در این زمینه سپس اشاره به اوضاع و احوال ایران در سالهای ۳۰ تا ۳۲ و ۲۸ مرداد نمود و گفت برای اینکه هم یادی از گذشته گردد و هم واقعه روشن شود نامه یکی از همین غمزدگان و آوارگان ایرانی را که بعد از ۲۸ مرداد ۳۲ از کشور خود آواره و سرگردان شد و او آن سال تاکنون در کشورهای خارج به سر میبرد. برای شما خواهم خواند. این نامه در چندین سال قبل نیز یکبار از طرف بنده چاپ و در اروپا به اطلاع دانشجویان رسیده است. سپس شروع به خواندن نامه کرده نامه توسط یک جوان ایرانی که از فرزندان یک شخصیت ایرانی بود نوشته شده بود پس از ۲۸ مرداد (به گفته آنان) آواره شده بود و مقداری راجع به اوضاع روز ۲۸ مرداد و پس از آن و حوادث بعدی که بر سر او آمده بود شرح داده بود پس از اتمام نامه سخنرانی وی تمام شد و از چمران خواهش نمود که به جلو آمده و سخنرانی خود را آغاز نماید.
سپس چمران شروع به صحبت نمود و اظهار داشت قرار است که من راجع به عشق صحبت کنم ولی همه میدانند که وقتی آدم میتواند راجع به عشق صحبت کند که حالی داشته باشد و من به خاطر اوضاع ناگواری که در حال حاضر در جریان است دل و دماغی ندارم که بتوانم راجع به عشق و عرفان صحبت کنم لذا از دوستان اجازه میخواهم که در مورد همین موضوعها کمی صحبت کنم. از یک طرف ۱۴ نفر از دوستان ما دستگیر شده و در انتظار سرنوشت شومی به سر میبرند از طرف دیگر صحبتهایی در اینجا شده که به گوش بنده رسیده و واقعاً مرا ناراحت و غمگین کرده است. اول در مورد دوست ما آقای رقابی است که بدون اطلاع از سوابق فعالیتهای وی به او تهمت زده شده که با سازمان امنیت همکاری دارد و از شرکت او در جلسات دانشجویان جلوگیری به عمل میآورند قبل از اینکه من به این جلسه بیایم نیز به دنبال من فرستاده شده که از شرکت در آن خودداری کنم اولاً بگویم که این کانون یک مرکزی است جهت آشنایی و دریافت اطلاعات و معلومات بیشتر و به هیچ دسته و گروه و سازمانی بستگی ندارد کاملاً آزاد و به صورت یک کلاس تعلمیاتی است و کلیه افراد میتوانند در آن شرکت کنند. از طرفی درباره خود من هم گفته شده که من از کنفدراسیون جدا شده و بر علیه آن قد علم کردهام. من نمیدانم این صحبتها را چه کسانی میکنند آیا از گذشته هیچ اطلاعی دارند یا نه سپس اشاره به سوابق گذشته سازمان دانشجویان در آمریکا و فعالیتهای خود و سایر دانشجویان قبلی نمود و اوضاع و احوال را تشریح کرد و گفت که در گذشته هم اختلافاتی وجود داشت و تنها جایی که از همه این حرفها به دور و یکپارچه دوستی حقیقت و فعالیت بود انجمن شمال کالیفرنیا بود. وی از مسافرت خود به نیویورک و غیره و فعالیتهای گذشته صحبت کرد و دانشجویان را تشویق به همبستگی و فعالیت دستهجمعی و کنار گذاشتن اختلافات نمود و سپس مجدداً درباره رقابی صحبت نمود و سوابق او را از دوران مبارزاتش در دانشگاه بیان کرد و گفت موقعی که ما در دانشگاه به صورت یک فرد عادی بودیم رقابی یک رهبر بود و رهبر مبارزات مصدقیها در دوران ۳۲ تا ۳۵ بود و پس از سال ۳۲ تا ۳۵ تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران را رهبری میکرد تا اینکه به اروپا مسافرت کرد و اشاره به کنگره لندن نمود که در آن رقابی را به علت تهمتهایی از کنفدراسیون اخراج کردند. سپس اضافه نمود من نیز شخصاً با بعضی از کارهای آقای رقابی از قبیل مشاجره و مضروب نمودن مخالفم ولی مبارزات وی را نمیتوان نادیده گرفت و به خاطر حرفهای پوچ او را از شرکت در جلسات اخراج نمود. کنگره لندن اگر او را اخراج کرد آیا دلائلی ارائه داده یا خیر تازه چنانچه دلایلی هم ارائه داده باشد پس از اینکه یک سال گذشت و انتخابات بعدی به عمل آمد اکثر مقررات و قوانین سال قبل ملغی میگردد و هیأت دبیران جدید برای سال جدید مقررات و قوانین جدید پیشبینی میکنند آیا در کنگره لندن گفته شده بود که رقابی برای همیشه از فعالیت اخراج شده و آیا در کنگرههای بعدی این مسئله تأیید گردیده است؟ آیا فعالیتهای وی پس از سال ۶۳ و در طول مدتی که در آمریکا بوده در نیویورک و سایر ایالات با استعمار و ظلم و ستم مبارزه میکرده است. در نظر گفته شده است؟ پس بیجهت نباید روی موضوعی تعصب به خرج داد. من اینجا میگویم که به تمام دوستان بگویید این حرفهای پوچ را کنار گذاشته و از ایجاد دو دستگی و اختلاف جلوگیری کنید تا باعث تضعیف فعالیتها نگردد تا کارها به صورت تودهای انجام گردد. پس از خاتمه صحبت وی در این زمینه از چمران خواسته شد چون وقت هست کمی هم درباره عشق و عرفان صحبت کند که نامبرده مدتی هم در این زمینه صحبت نمود و راجع به علم و مشتقات آن توضیحاتی داد تا به عشق رسید و بقیه صحبت برای جلسات بعد ماند.
در خاتمه رقابی اظهار نمود که این جلسات همه هفته از ساعت ۲ بعدازظهر روزهای شنبه تشکیل خواهد شد و چنانچه دوستان مطالبی دارند که برای سایرین مفید خواهد بود اعلام کنند که ترتیب سخنرانی آنها داده شود.
نظریه: همان طوری که در گزارشات قبلی به عرض رسیده مدتها است که وجود حیدر رقابی باعث اختلافاتی در بین دانشجویان فعال ایرانی گردیده و عدهای به طرفداری و عدهای به مخالفت وی برخاستهاند و در هر جلسهای که بخواهد شرکت کند از شرکت او جلوگیری شده و یا اینکه جلسه را ترک خواهند کرد. لذا نامبرده تصمیم میگیرد که خود موضوعی را عنوان کرده و عدهای را به دور خود جمع نماید و در نتیجه کانون ویژه ایرانشناسی را با چاپ و نشر اعلامیهای به اطلاع ایرانیان و دانشجویان برساند.
چون پس از نشر اعلامیه مذکور شرکت در این جلسه از طرف سازمان دانشجویان ممنوع اعلام میگردد لذا هیچ یک از منابع نمیتوانستند در آن شرکت نمایند بنابراین تصمیم گرفته شد که شخصاً در این جلسه شرکت و از وضع آن با اطلاع گردم با کمک یکی از دوستان ترتیب آن داده شده و به طور خیلی عادی در این جلسه شرکت نمودم که مراتب فوقاً به عرض رسید.
منبع:
کتاب
شهید سرافراز دکتر مصطفی چمران به روایت اسناد ساواک صفحه 160