موضوع : اساسنامه حزب مردم
تاریخ سند: 5 مهر 1338
موضوع : اساسنامه حزب مردم
متن سند:
شماره : 1615/د ـ 2 چون طبق اساسنامه حزب مردم کنگره حزب در تاریخ 25 شهریور باید تشکیل شود از چندی قبل اعضای حزب توده که در حزب مردم عضویت دارند برای به دست آوردن اکثریت سخت به تکاپو بودند از طرفی چون جناح راست حزب (آقایان پرفسور جمشید علم1 و امیر متقی2) صف خود را برعلیه دکتر باهری و پرویزی باند جناح چپ تشکیل داده سخت مبارزه می کنند باند جناح چپ تشکیل کنگره حزب را برای مدتی به تعویق انداخت و کنگره که طبق اساسنامه باید در 25 شهریور تشکیل می شد با تمام فعالیت هایی که دستگاه رهبری و کمیسیون تشکیل مقدمات کنگره کرد تشکیل نشد جناح چپ حزب با تمام قدرت از تشکیل کنگره جلوگیری نمود و آقای دکتر محمد باهری مأموریت پیدا نمود که به تمام استان و شهرستانها مسافرت نماید و در مورد فرستادن نماینده و تبلیغات برای به دست آوردن اکثریت به خود باند جناح چپ فعالیت نمایند با فشاری که باند جناح چپ به آقای علم دبیرکل حزب آورده آقای علم ناچار برای سرکشی به امور حزب در شهرستانها و استانها آقای دکتر باهری را تعیین نمودند.روز 2 /7 /38 آقای دکتر محمد باهری اولین مسافرت خود را به کرمانشاه برای سرکشی به امور حزب آغاز نمودند.
افتخاری رونوشت برابر با اصل اصل در پرونده کلاسه148ح
توضیحات سند:
1ـ جمشید اعلم فرزند اسداللّه در سال 1284 در تهران متولد شد.وی پس از طی دوره مقدماتی، مقطع متوسطه را در دبیرستانهای علمیه و دارالفنون به پایان رساند و جهت ادامه تحصیلات به فرانسه رفت و در شهر لیون (لیسه آمپر) در دانشکده ادبیات، زبان فرانسه را تکمیل نمود و از دانشکده پزشکی متخصص گوش و حلق وبینی شد و با دختری فرانسوی تبار ازدواج و به ایران مراجعت کرد.
نامبرده ابتدا در بهداری ارتش خدمت کرد و بعد از آن در بیمارستان شماره یک شهرداری به کار پرداخت و در سال 1316 به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و از سال 1327 در دانشگاه پزشکی تدریس کرد.
پروفسور جمشید اعلم در مشاغل مهمی از جمله پزشک بیمارستان شماره 1 و 2 شهرداری تهران، تدریس تعلیمات سربری، تدریس در هنر سرای عالی، پزشک و رییس بیمارستان وزیری با حق آموزش، رییس بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان فارابی، رییس بیمارستان امیر اعلم عضو شورای مرکزی دانشگاهها، صاحب امتیاز مجله راه علم با روش علمی، نماینده مجلس شورای ملی و سنا از شهرستان قزوین به کار پرداخت.
نامبرده در سال 1339 به اسراییل سفر کرد و ساواک وی را اهل مشروب، پول و مقام، خود خواه، شوخ، متکبر و ضعیف کش معرفی نموده است.
پرفسور جمشید اعلم نشان های 2 و 3 همایون 2،3،4،5 تاج از طرف محمد رضا پهلوی و تعدادی نشان از کشورهای خارجی دریافت کرد.
نامبرده در تشکیلات فراماسونری عضویت داشت و در سال 1350 به دلیل سخنرانی بر علیه امام خمینی (ره) در مجلس سنا توسط مردم غیور و مسلمان تهدید شد و جهت حفظ جانش از ساواک درخواست کمک کرد.
2ـ امیر متقی فرزند هدایت اللّه ، در سال 1302 ه ش در تهران به دنیا آمد.
تحصیلات خود را تا لیسانس حقوق ادامه داد.
سمتهایی منجمله: منشی نخست وزیر، مدیرعامل فروشگاه فردوسی، معاونت دانشگاه پهلوی شیراز، مدیرکل و معاون دربار و ...
را عهده دار بود.
ساواک در سند بیوگرافی وی چنین آورده است: «...
متقی پس از قیام 28 مرداد و در زمان نخست وزیری سپهبد ازهاری به ریاست دفتر و عضویت هیئت مدیره شرکت تعاونی کارمندان دولت منصوب و سپس به عضویت هیئت مدیره شرکت معاملات خارجی و فروشگاه فردوسی درآمد و گفته می شود در این دو سمت سوءاستفاده های زیادی نموده و وضع مادی وی بهبود یافته است.
مشارالیه سالها است که به وابستگی به مقامات سفارت انگلیس تظاهر می نماید و گویا سال قبل از طرف سپهبد بختیار یا سرتیپ علوی کیا رئیس و معاون وقت ساواک به مقامات سفارت انگلیس توصیه شده از تظاهر و تردد وی به سفارتخانه جلوگیری نمایند.
امیر متقی که عضویت حزب مردم را داشته، پس از انتصاب آقای علم به نخست وزیری چندی به عنوان وابسته اقتصادی ایران در اروپا در سوئیس بسر می برده و اخیرا به مدیریت عامل فروشگاه فردوسی منصوب شده است.
روی هم رفته مشارالیه فردی است بدنام، فاقد شخصیت که در مورد سوابق سوء دوران طفولیت وی نیز مطالبی شنیده می شود و انتصاب وی به سمت جدید در محافل سیاسی و اقتصادی سوء اثر داشته.
ضمنا اطلاع رسیده مبنی بر اینکه مشارالیه به وابستگی خود به دولت انگلیس افتخار می نماید و در خفا با دستگاههای اطلاعاتی شوروی مربوط بوده که این مطلب را سازمان مرکزی «سیا» در اروپا نیز تائید نموده است.
» ر.ک : شرح احوال رجال، ج دو، ص 650 و 651.