تاریخ سند: 24 خرداد 1344
موضوع : لنکرانی
متن سند:
شماره : 2220 /20
برابر اطلاع اخیرا افراد روحانی در منزل آقای لنکرانی تماسهای مشکوکی
می گیرند و شیخ ربانی1 که تازگی از زندان آزاد شده از طرف لنکرانی مأموریت
پیدا نموده جزوه ای را که از طرف اهووش راجع به عملیات مرحوم حسنعلی
منصور و همچنین آقای هویدا2 نخست وزیر در دورانی که در خارج بودند
نوشته بدست بیاورد و در
دسترس عامه قرار دهد.
نظریه رهبر عملیات.
به
فرموده دستور داده شد در
این مورد تحقیقات بیشتر
معمول و نتیجه را گزارش
نمایند که متعاقبا اعلام
خواهد شد.
عینا جهت اقدام به اداره
316 ارسال می گردد شماره
24 /3
موضوع و علت تماس روحانیون
با لنکرانی را تحقیق و روشن
نمائید.
26 /3/
گیرندگان : اداره کل سوم
بخش 316
توضیحات سند:
1ـ عبدالرحیم ربانی شیرازی،
در سال 1301 در شیراز دیده به
جهان گشود.
از سال 1318، به
تحصیلات علوم دینی مشغول
شد.
فعالیّتهای خود را، از سال
1320 شروع نمود و مبارزات
سختی با فرقه های صوفیه، بابیه
و بهائیه شروع کرد که در اثر
همین تبلیغات، 80 نفر از بهائیان
سروستان، به اسلام گرویدند.
در سال 1327، در محضر
آیت الله بروجردی، به تلمذ
مشغول بود.
پس از فوت مرحوم
آیت الله بروجردی، مبارزات
علنی خویش را آغاز کرد و
اوّلین فردی بود که مرجعیت امام
خمینی (ره) را مطرح ساخت.
او،
در طول زندگی عملی اش،
توانست کتابهای زیادی تألیف
نماید؛ از آن جمله، 16 جلد
تذییل وسائل الشیعه و 40 جلد
حواشی بحارالانوار را می توان
نام برد.
ایشان، از سال 1342 تا
1357، بیش از 15 بار به زندان
افتاد و شکنجه های فراوان دید و
حدود 10 سال از عمر شریفش
را، در زندانهای رژیم طاغوت
به سر برد.
وی، تنها پیشنهاد
دهنده لغو حکومت نظامی
بختیار، به امام راحل بود.
بعد از
پیروزی انقلاب اسلامی،
نماینده امام در استان فارس و
نماینده مجلس خبرگان شد.
سپس به عضویت فقهای شورای
نگهبان درآمد.
در فروردین
1360، به دست گروه ملحد
فرقان ترور شد؛ ولی در
بیمارستان بهبود یافت.
سرانجام
در 17 اسفند 1360 ـ در حالی
که برای شرکت در جلسه شورای
نگهبان، عازم تهران بود ـ
دربین راه اصفهان، قم، در
سانحه ای مشکوک، به لقاءاللّه
پیوست و در کنار حرم مطهر
حضرت معصومه (س)، به خاک
سپرده شد ـ رحمه اللّه علیه.
(آیت الله شیخ عبدالرحیم ربانی
شیرازی به روایت اسناد ساواک،
تهران، 1379)
2ـ امیرعباس هویدا، کسی که از
بهمن 1343 تا مرداد 1356 به
مدت 13 سال نخست وزیری
ایران را برعهده داشت، در سال
1298 شمسی متولد شد.
او
تحصیلات متوسطه اش را در
بیروت به پایان رساند و زبانهای
فرانسه و عربی را آموخت.
سپس
عازم لندن شد و زبان انگلیسی را
نیز در آن کشور فراگرفت.
وی از
آنجا به بروکسل رفت و پس از
سه سال موفق به دریافت مدرک
لیسانس در رشته علوم سیاسی از
دانشگاه بروکسل شد.
در ضمن
طی این سه سال با زبانهای
آلمانی و ایتالیایی نیز آشنا شد.
هویدا در سن 24 سالگی در
شهریور 1323 به استخدام
وزارت امور خارجه درآمد اما
پس از چند هفته در اول مهر همان
سال برای خدمت وظیفه وارد
دانشکده افسری شد.
وی در اول
مهر 1323 مجددا به وزارت
خارجه بازگشت و به عنوان عضو
اداره اطلاعات به کار پرداخت.
او
از 12 بهمن همین سال به اداره
سوم سیاسی وزارت خارجه منتقل
شد.
وی در اول مرداد 1324 به
عنوان وابسته سیاسی وزارت
ایران در پاریس عازم فرانسه شد
و سپس در اول آبان 1325 کارمند
اداره حفاظت منافع ایران در آلمان
نیز شد.
5 ماه از اقامت هویدا در
پاریس نگذشته بود که وی به
اتفاق حسنعلی منصور و عده ای
دیگر به جرم قاچاق مواد مخدر
توسط پلیس فرانسه دستگیر شدند
و سپس با وساطت دربار پهلوی
آزاد گشتند.
هویدا در اول
فروردین 1328 به سمت
کنسول یار عازم سرکنسولگری
ایران در اشتوتگارت آلمان شد و
در اسفند 1329 منشی سیاسی
وزارت خارجه و سپس به دعوت
کمیساریای عالی پناهندگان
سازمان ملل در این کمیساریا
مأموریت یافت.
هویدا به مدت 5
سال در تشکیلات سازمان ملل در
ژنو به کار پرداخت.
او سپس در
13 اسفند 1335 به عنوان رایزن
سفارت ایران در آنکارا منصوب
گردید.
در این زمان رجبعلی
منصور پدر حسنعلی منصور سفیر
ایران در ترکیه بود.
با پایان یافتن
مأموریت رجبعلی منصور و
مراجعت وی به تهران در دی ماه
1336 هویدا سرپرستی سفارت
ایران در ترکیه را برعهده گرفت
یک ماه بعد یعنی در اسفند همان
سال هویدا به عنوان مأمور وزارت
امور خارجه در شرکت نفت مشغول
به کار شد.
در 1327 هویدا عضو
هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران
و در اواخر سال 1338 با حفظ
سمت به عضویت ساواک درآمد.
او سپس در اوایل 1340 به
عضویت «کانون مترقی» درآمد که
توسط حسنعلی منصور تأسیس و
بعدا به (حزب ایران نوین) تغییر
نام داد.
هویدا در اسفند 1342 در
کابینه حسنعلی منصور عهده دار
سمت نخست وزیری گردید و این
سمت را به مدت 13 سال حفظ
کرد.
نام هویدا به دوران ثبات
سلطنت محمدرضا پهلوی گره
خورده است و سالهای صدارت او
اوج فساد و تباهی و یکه تازی شاه
محسوب می شود.
در دوران
نخست وزیری هویدا پیوندهای
نهان و عیان دربار پهلوی با محافل
قدرتمند و چپاولگر غرب و
صهیونیسم جهانی به
مستحکم ترین شکل خود رسید و
شاه در صحنه بین المللی با استفاده
از فرصت به دست آمده از افزایش
بی سابقه بهای نفت، به مثابه یک
دیکتاتور بلند پرواز و در منطقه به
عنوان استوارترین دوست غرب
ظاهر شد.
او در کشوری که فساد و
تباهی آن را به کام انحطاط کشیده
بود متفرعنانه زندگی مصرف زده
شبیه شیخ نشین های عرب را به
عنوان رسیدن به «دروازه های
تمدن بزرگ» صلا می داد.
در این
دوران هویدا در افکار عمومی
مردم ایران به عنوان چهره ای
«مسلوب الاختیار» و نمونه ای
کامل از نخست وزیری چاکرمنش
و فاقد شخصیت ثبت شده،
نخست وزیری که با حضور او شاه
توانست جلوه فروشی کند و خود
را به مثابه قدرتی مطلقه به زور
قانون اساسی مشروطه نمایش
دهد.
امیر عباس هویدا سرانجام در
تاریخ 15 /5 /1356 از
نخست وزیری برکنار شد و در
منصب وزارت دربار قرار گرفت.
یک سال بعد و با اوجگیری انقلاب
اسلامی ایران به دستور شاه و به
عنوان گام مذبوحانه ای برای مهار
انقلاب، هویدا در هفتم آبان 57
بازداشت و به جرم مسبب اختناق و
نابسامانیهای سیاسی و اقتصادی
در کشور روانه زندان شد.
هویدا
پس از پیروزی انقلاب در دادگاه
عدل اسلامی به طور علنی محاکمه
و محکوم به اعدام شد و حکم
صادره در تاریخ 18 فروردین
1358 به اجرا گذارده شد.
هویدا
از بهائیان مشهور ایران بود و درلژ
فراماسونری نیز عضویت فعال
داشت.
امیرعباس هویدا به روایت
اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی
اسناد تاریخی،
منبع:
کتاب
شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 65