تاریخ سند: 19 آذر 1342
اطلاعیه به کلی محرمانه ـ مستقیم
متن سند:
افسران عالی رتبه بازنشسته و امرائی که شاغل و وارد به اوضاع هستند
اظهار می نمایند که معلوم نیست به چه علت به پرونده مربوط به تیمسار سپهبد
اسمعیل ریاحی که در دادگاه شماره 2 ارتش به نام وی موجود و برای رسیدگی
مفتوح می باشد رسیدگی نمی نمایند و این افسر جنایتکار را به سزای اعمال او
نمی رسانند؟؟!
سپهبد فعلی اسمعیل ریاحی در زمان ریاست ستاد لشگر در اصفهان که درجه
سرهنگی داشت و با تیمسار معتضدی کار می کرد در نتیجه هشتصد هزار تومان
گرفتن رشوه از مرحوم سروان رفیعی و واگذار نمودن قند و شکر و آرد افراد
لشگر اصفهان و جو مربوط به علیق دواب لشگر را دربست برای یک سال در
اختیار افسر نامبرده گذاردند که در بازار آزاد هر نوع معامله ای با آن می خواهد
انجام و شکر سرخ به افراد بدهد و ترکیبات موادی هم که برای نان افراد باید
مصرف گردد خود می داند و همین طور مقدار کمی هم علیق و جو به دواب بدهد
و مبلغ هشت ملیون ریال پرداختی به فرمانده و رئیس ستاد لشگر را در ظرف
یک سال مستهلک نماید.
وقتی که اعلیحضرت همایون شاهنشاهی برای بازدید به لشگر اصفهان تشریف
فرما و امر فرمودند معتضدی و ریاحی به فارس منتقل گردند.
مرحوم سروان
رفیعی که این مبلغ کلان را با قرض و قوله به اطمینان خاطر پرداخته بود به
سرهنگ ریاحی مراجعه و اظهار می نمایند تکلیف مرا با فرمانده جدید لشگر
(سرتیپ زنگنه) معلوم کنید و بعد تشریف ببرید.
جواب قانع کننده ای به او داده
نمی شود و ناچار بدون کسب اجازه از اصفهان به شیراز به دنبال ریاحی و
معتضدی جنایتکار می رود و در شیراز با داد و فریاد سرهنگ ریاحی رئیس ستاد
لشگر سابق اصفهان و رئیس ستاد لشگر شیراز1 رو برو می گردد و با دست خالی
به اصفهان بر می گردد و به محض ورود اطلاع پیدا می کند که فرمانده لشگر جدید
موضوع را فهمیده و دستور داده معاون لشگر (سرهنگ شیروانی و سرلشگر
بازنشسته فعلی) به جریان رسیدگی نماید ناچار همان شب انتحار نموده و فردای
روزی که از شیراز مراجعت نموده بود به خاک می رود و یک عائله دوازده نفری
که عبارت از مادر و خواهران و برادران کوچک بود بدون سرپرست و بدون
خرجی می گذارد و می رود؟؟ این یک فقره از جنایت سپهبد ریاحی امروز و
سرهنگ ریاحی آن روز است که پرونده آن وسیله تیمسار ارفعی که یکی از
افسران با شرف و صحیح العمل ارتش است تنظیم گردیده و موجود و مفتوح برای
رسیدگی می باشد.
دوم جنایتی است که با مرحوم خواجه مهدیقلی باجول و دختر او نموده ضمن
اینکه مبلغ هنگفتی از مرحوم خواجه مهدیقلی سرهنگ اسمعیل ریاحی دریافت
نموده و با دختر آن مرحوم هم بستر گردید و دو عدد مادیان و مقدار زیادی روغن
و وسائل نقره از او دریافت نمود به قدری ناراحتی برای خواجه مهدیقلی در
اصفهان و محل زندگانیش فراهم نمود که طاقت تحمل آن را نیاورد و در گذشت و
خانواده ای را بدون سرپرست گذاشت؟؟!
از این دو جنایت اسمعیل ریاحی و وزیر کشاورزی امروز تمام اهالی باهوش
اصفهانی و افسران شرافتمندی که آن وقت در اصفهان خدمت می نمودند اطلاع
دارند و این جنایات اگر هم از نظر زعمای قوم محو و فراموش گردد در پیشگاه
عدل الهی روشن بوده و باید به سزای اعمال جنایتکارانه خود مسبب آن برسد.
حالا چرا زعمای قوم ارتشی دستور رسیدگی به آن را نمی دهند خود موضوعی
بغرنج [است] که انشاءاله به زودی به آن رسیدگی خواهد شد و خانواده های
متلاشی شده داغ دیده را امیدوار خواهند نمود.
توضیحات سند:
1ـ پس از آنکه در روزنامه
اطلاعات به تاریخ های 14 و
16 مهر، در رابطه با خدمات
تیمسار ریاحی، در ایجاد امنیت
استان فارس، بیانیه ای انتشار
یافت، اطلاعیه ای با امضای
عده ای از اهالی فارس منتشر
گردید که به این شرح است :
«بیانیه تیمسار ریاحی فرمانده
سابق سپاه جنوب در روزنامه
اطلاعات زیارت شد.
راجع به
امنیت فارس و خدمات ایشان
که ذکر شده بود، موجب گردید
که از حضور محترمشان استعلام
شود آیا در تصدی یک سال
اخیر، 6 قتل در ماهور میلانی و
4 قتل در خانه عبداله کشکولی
و چندین قتل و جرح در
دشتستان و چند قتل در
فیروزآباد و...
گرفتن مالیات غیر
قانونی جزو امنیت یکسال اخیر
جنابعالی از وقایع استثنایی باید
محسوب شود.
در هر حال
مطمئن باشید که عملیات تمام
مأمورین و اخاذی ها در نزد
اهالی فارس هیچ وقت فراموش
نمی شود...
»
«سند بدون تاریخ و شماره»
منبع:
کتاب
کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 21