صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اعتصاب طلاب قم

تاریخ سند: 2 بهمن 1350


موضوع: اعتصاب طلاب قم


متن سند:

از: 20 ﻫ 12 تاریخ: 2 /11 /1350
به: 312 شماره: 140417 /20 ﻫ 12
موضوع: اعتصاب طلاب قم

در تاریخ 27 /10 /50 سیدرضا صدر1 از دوانی سؤال کرد از وضع قم چه خبر؟ دوانی گفت به طوری که آقای میرزا حسین نوری تعریف می‌کند حوادث قم خیلی ناگوار بوده و قضیه از این قرار بوده است که بعد از اظهارات پروفسور اعلم2 جمعیتی قریب پانصد نفر جوان که نصفشان از این کلاه‌کشی‌ها و بقیه طلاب خردسال بوده‌اند اول می‌روند پیش آیت‌اله گلپایگانی و می‌گویند باید شما به عنوان اعتراض درس را تعطیل کنید. گلپایگانی می‌گوید اگر آقای شریعتمداری تعطیل کرد من هم تعطیل می‌کنم زیرا او قبل از من هستند لذا جمعیت می‌روند منزل شریعتمداری. ایشان اول دودل می‌شود و می‌گوید شما صبر کنید ما از طریق دیگر این موضوع را جبران می‌کنیم ولی آنها قبول نمی‌کنند و می‌گویند بایستی کلاس‌های سطح و خارج تعطیل بشود و بالاخره هم آقایان درس را تعطیل می‌کنند ولی اعتصاب‌کنندگان به این موضوع نیز اکتفا نمی‌کنند و می‌آیند در صحنه آستانه و شروع به تظاهرات می‌نمایند و اسم آقا را می‌برند که یکدفعه دو سه کامیون از این پاسبان‌ها با باتون به آنان حمله می‌کنند و آنها با مشاهده پاسبان‌ها مثل آبی که در زمین فرو برود همه فرار می‌کنند. نوری می‌گفت اینطور فرار کردن آنها خیلی بد شده است البته علتش هم این بود که همه تظاهرکنندگان نپخته و بچه بوده‌اند و در آن هنگام پلیس هشت نفر را دستگیر می‌کند که یکی از آنها پسر سعیدی بوده‌است. نوری اضافه نموده وقتی من اوضاع آنجا را نامساعد دیدم برای اینکه از مهلکه کنار باشم آمدم تهران و تصمیم دارم چند روزی در اینجا بمانم ولی پیش‌بینی می‌کنم که ممکن است وضع بدتر بشود و به طوری که بعداً شنیدم تظاهرکنندگان در چند جبهه فعالیت می‌کرده‌اند و می‌گویند یک نفر معمم هم کشته شده است. دوانی سپس بحث خود را به مسئله اختلاف روحانیون کشانید و گفت بعد از حادثه اخراج ایرانیان به وسیله بعثی‌های عراق من می‌‌خواستم یک سلسله مقالاتی در مورد تأثیر علماء و دانشمندان ایرانی در عراق و نجف از قدیم‌ترین ازمنه تاکنون بنویسم که من غیرمستقیم بر علیه بعثی‌ها نیز باشد ولی دیدم بعد از سخنرانی فلسفی3 در مسجد سید عزیزاله4 عده‌ای از روحانیون دو دسته شده‌اند و بعضی‌ها می‌گویند فلسفی بیخود این‌طور سخنرانی کرد و سخنرانی او به نفع دولت تمام شده است و غیره و بعداً هم که فلسفی در مجلس ختم مرحوم چهلستونی5 آن طور صحبت کرد اصلاً آدم مبهوت می‌شود که اینها چه می‌گویند لذا من وقتی دیدم وضع اینطوری است از نوشتن مقاله منصرف شدم زیرا ترسیدم اینها برای من نیز حرف در بیاورند و بگویند او دارد به نفع فلان دستگاه اقدام می‌کند و در حال حاضر به نظرم بهترین راه این است که آدم در گوشه‌ای بنشیند و ناظر اعمال اینها باشد.
نظریه شنبه. نظری ندارد.
نظریه یکشنبه. یکشنبه نظری ندارد. ضمناً دوانی موصوف تصور میرود همان شیخ علی دوانی باشد که در 312 سابقه دارد. آمال
نظریه سه‌شنبه. نظری ندارد. سپاهی
نظریه چهارشنبه. نظری ندارد. پاد

توضیحات سند:

1. آیت‌الله سید رضا صدر، فرزند آیت‌الله‌ العظمى سید صدرالدین صدر و برادر بزرگتر امام موسى صدر بود که در سال 1298 ﻫ ش در قم متولد شد. کتاب زن و آزادى او در سال 1345 موجب عکس‌العمل ساواک شد و وى علیه دارالترویج ساختگى رژیم موضعگیرى کرد و طلاب را از همکارى با آن منع نمود.
در سال 1346 براى امامت مسجد امام حسین(ع) واقع در میدان امام حسین(ع) به تهران آمد و در سال 1352 ساواک طى نامه‌اى از آقاى شریعتمدارى خواست که فرد دیگرى را به جاى وى براى امامت مسجد امام حسین(ع) معرفى کند، که شریعتمدارى این کار را ممکن ندانست، زیرا وى را داراى نفوذ دانست و ساواک خواست که به وى تذکر بدهند. وى در هنگام برگزارى جشن هاى 2500 ساله موضعگیری‌هاى تندی کرد و ساواک در سال 1354 او را ممنوع‌المنبر نمود و تصمیم به برکنارى او از امامت مسجد امام حسین(ع) گرفت. نصیرى رئیس ساواک در مورد تبعید وى شخصاً دستور داد که متعاقب آن و با رأى کمیسیون امنیت اجتماعى، محکوم به اقامت اجبارى در ماسوله شد. وی بعد از سه سال اقامت در ماسوله و فومن در سال 1356 به قم بازگشت و در آن جا به تدریس پرداخت.
آیت‌الله‌ سیدرضا صدر همواره پشتیبان و حمایتگر برادر بزرگوار خود امام موسى صدر بود و بارها به همراه او به کشورهاى مختلف از جمله عربستان به صورت رسمى مسافرت کرد. وی در 11 آبان 1373 در قم درگذشت.
2. اصل: علم ـ به دنبال اعمال خشونت‌آمیز حکومت عراق علیه علما و ایرانیان مقیم عراق در سال 1350 موج وسیع اعتراضات از سوی علمای داخلی و خارجی ایران و از جمله حضرت امام خمینی(ره) علیه رژیم حسن البکر ایجاد گردید. در همین راستا حجت‌الاسلام فلسفی به دعوت آیت‌الله سید احمد خوانساری در مجلس دعایی که در مسجد حاج سید عزیز‌الله بازار تهران برقرار شده بود حضور یافت و به سخنرانی علیه رژیم بعثی عراق پرداخت. رژیم شاه برای بهره‌برداری از آن، ضمن حذف قسمت‌هایی از این سخنرانی، آن را از رادیو پخش کرد. پس از این حادثه دو تن از سناتورهای انتصابی رژیم شاه یعنی جمشید اعلم و علامه وحیدی از این سخنرانی سوءاستفاده کرده و در مجلس سنا گفتند: «ما با این روحانیونی که با ما درباره فجایع عمال بعثی عراق هم‌صدا شدند، افتخار می‌‌کنیم، ولی آن آقا ـ (منظور حضرت امام خمینی) 1ـ در عراق نشسته و هیج نمی‌گوید ... » سپس وحیدی می‌‌گوید: «آن آقا اصلاً ایرانی نیست». این سخنان سخیف خشم روحانیون انقلابی را درآورده و موجب عکس‌العمل آنان گردید.
3. این سخنرانی همان سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین فلسفی است. دولت ایران که در شرایط دشواری قرار داشت، برای اینکه روحانیون را همگام با خود قلمداد نماید، نوار این سخنرانی را از رادیو پخش کرد. گزارشی که پیرامون این موضوع تهیه گردیده، نشانگر واقعیات این حرکت است: « از نوار سخنرانی نامبرده فوق است که در پایان پخش اخبار رادیو در روز 15 /10 /50 پخش گردیده موارد زیر حذف گردیده است. 1. نامبرده ضمن صحبت اظهار داشت من به نمایندگی از طرف پیغمبر باید به زمامداران همه کشورهای دنیا از جمله کشور خودمان ایران نصیحت کنم.‌ ای ‌زمامداران دنیا باشرف باشید. انسان باشید. اختناق را در داخل از بین ببرید. افرادی که زندانی هستند اگر بی‌گناه هستند آزادشان کنید و اگر گناهکارند شکنجه بدهید. قلم باید آزاد باشد در حد قانون. زبان باید آزاد باشد در حد قانون. 2. در مورد شکنجه کشورهای کوچک توسط دولت‌های بزرگ گفت پاکستان توپ فوتبال شده اما گل به گردن شوروی‌ها افتاد با سینه باز که خودی در دنیا نشان میدهد. 3. در مورد تشریح مثال (به سر نیزه می‌‌شود تکیه کرد ولی روی سر نیزه نمی‌شود نشست) گفت یحیی‌خان با فشاری که به پاکستان شرقی آورد چون روی سر نیزه نشسته بود کنار رفت. 4. ضمن حمله به کشور عراق اضافه کرد اگر با حکومت ایران سر جنگ داری، به مردم چه کار داری. حکومت با حکومت دعوا کند. نظریه: با توجه به متن سخنرانی واعظ یادشده و اینکه مشارالیه در تمام مدت سخنرانیش نامی از افراد بعثی عراق نبرده و همچنین مطلبی پیرامون اقدامات اخیر دولت و عوامل شاهنشاه آریامهر در زمینه کمک به رانده‌شدگان ایراد ننمود، چنین به نظر میرسد که مشارالیه برای حفظ موقعیتش هم مجلس را اداره کرد و هم در حد علاقه روحانیون و افراد بازاری سخنرانی نموده است.» یاران امام به روایت اسناد ساواک . کتاب نهم . ص 445. سند شماره 140002 /20ﻫ - 16 /10 /50
4. مسجد سیدعزیزالله از بناهای دوره فتحعلی شاه قاجار و مربوط به سده ۱۳ ﻫ . ق است که در بازار تهران واقع شده و در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۳۴ش با شماره ثبت ۴۱۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
5. آیت‌الله‌ میرزا عبدالله‌ سعید تهرانى، معروف به آیت‌الله‌ چهلستونى، فرزند آیت‌الله‌ حاج میرزا مسیح در سال 1254 ش در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در تهران نزد میرزا محمد تنکابنى، حاج شیخ مسیح طالقانى، میرزا هاشم شفتى و دیگران شروع کرد و در سال 1289 ش در بازگشت از مکه به نجف رفت و چند وقتى از محضر آیات نائینى، شریعت اصفهانى، آقاضیاءالدین عراقى و حاج سید احمد کربلایى استفاده برد. وی در سال 1293 ش به تهران بازگشت و پس از فوت پدرش در سال 1294 ش چند سالى امامت مسجد جامع تهران را عهده‌دار بود. پس از بازگشت و در واقع تبعید آیات حائرى و حاج ابوالقاسم کبیر به قم رفته و از محضر آنها استفاده برد و پس از فوت آیت‌الله‌ حائرى در سال 1315 ﻫ ش به تهران بازگشت. آیت‌الله چهلستونی هرچند فردی آرام و به دور از مسائل سیاسی بود ولی از شروع نهضت امام خمینی(ره)، با نظر موافق در برخی وقایع آن دوران تا سال 1347 ش همکاری و مشارکت داشت. وی در 23 دى ماه 1350 ﻫ ش دارفانى را وداع گفت. جنازه‌اش را به شهررى حمل کردند و به طور امانت به خاک سپردند تا در وقت مقتضى به نجف انتقال یابد. برخى از آثار او حاشیه بر مکاسب ـ اصول فلسفه، رساله‌اى در مشتق، سنن النبى(ص) و هفت رساله در مبدأ و معاد و جمع کتاب و سنت و عقل و تفسیر مى‌باشد.
ر.ک: پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مساجد، مسجد جامع بازار تهران، دو جلد، مرکز بررسی اسناد تاریخی

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 255


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.