صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: عناصر افراطی

تاریخ سند: 9 آذر 1349


درباره: عناصر افراطی


متن سند:

از: ساواک استان دوم تاریخ:9 /9 /1349
به: مدیریت کل اداره سوم (316) شماره: 4821/ﻫ
درباره: عناصر افراطی
بازگشت به شماره : 2737 /316-12 /6 /49

برابر گزارش ساواک نوشهر نتیجه تحقیقاتی که توسط منابع دیگر به عمل آمده به شرح زیر به استحضار می‌رسد.
1- شیخ‌تقی فرزند مرحوم شیخ‌حسن شهرت نحوی1 سن در حدود سی سال اهل لات محله رامسر شغل واعظ که در ماههای محرم و رمضان در محله مذکور منبر می‌رود و پیش‌نماز هم بوده و بقیه سال را در قم مشغول تحصیل است ضمناً مشارالیه از طرفداران خمینی می‌باشد.
2- شیخ‌لطیف حائری فرزند حاج‌عباسعلی شغل واعظ سن در حدود شصت سال و همسرش اهل نجف می‌باشد. و در ماههای رمضان و محرم در آخوند محله رامسر منزل آقای حاج‌کاظمی سکونت داشته و در مسجد آخوند محله منبر رفته و پیش‌نماز می‌باشد و بقیه سال را به نجف اشرف می‌رود نامبرده نیز از طرفداران خمینی است.
3- سید‌محمدتقی فرزند سید یعقوب شهرت سجادی ساکن آخوند محله رامسر شغل واعظ و صاحب امتیاز و رئیس دبیرستان ملی سجاد واقع در رضی محله رامسر سن در حدود 25 سال از طرفداران خمینی است که پیوسته از دولت و دستگاه انتقاد می‌نماید.
4- سیدمحمدجواد میررضائی فرزند سیدعلی امام ساکن آخوند محله رامسر شغل خرده مالک و کشاورزی سن در حدود پنجاه سال نامبرده مالک سابق قسمتی از مراتع ییلاقی و جنگلی رامسر بوده که به موجب قانون ملی شدن جنگلها این مراتع از وی اخذ و ملی شده است و در نتیجه مشارالیه جزء مخالفین دولت درآمده و پیوسته از دستگاه انتقاد می‌نماید و حتی در روز جمعه 24 /7 /49 طبق دعوتی که از طرف شرکت تعاون مرکبات رامسر از باغداران به عمل آمد نامبرده از سخنرانان جلسه بوده و در محل شرکت تعاونی و در حضور عده‌ای از کشاورزان که 200 نفر بودند از شاهنشاه آریامهر و دولت انتقاد نموده است.
5- حسین فرزند ابوالقاسم شهرت نحوی معروف به قاسم‌زاده اهل و ساکن آخوند محله رامسر شغل تجارت و خرده مالک و کشاورزی سن در حدود 60 سال ظاهراً فعالیت سیاسی نداشته ولی بعضاً از برنامه دوره دکتر مصدق2 تعریف می‌کند و چون بعد از قانون اصلاحات ارضی منافع نامشروع خود را که حاصل دست رنج کشاورزان بوده از دست داده است در محافل و مجالس از شخص اول مملکت و دولت انتقاد می‌نماید به طور کلی نامبردگان3 نظرخوشی نسبت به مقامات عالی کشور ندارند ضمناً اعمال و رفتار آنها تحت مراقبت می‌باشد.

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان مازندران. شاهین
از طرف ملک‌خان
در ساعت 1:00 روز 15 /9 /49 به بخش 316 واصل گردید.

توضیحات سند:

1. حجت‌الاسلام محمّدتقی نحوی، فرزند محمّدحسن در سال 1314 ﻫ ش در رامسر به دنیا آمد. در 1324 به مکتب خانه رفت و از 1330 مقدمات علوم دینی را از شیخ علی‌اکبر الهیان فراگرفت. وی سپس به قزوین رفت و در مدرسه‌ی التفاتیه فراگیری مقدّمات را ادامه داد. پس از پنج سال رهسپار قم شد و دورۀ سطح را نزد حضرات آیات: محمّد تقی ستوده‌، مصطفی اعتمادی‌، جعفر سبحانی ،صالحی نجف آبادی و سید محمّد باقر سلطانی طباطبایی به پایان رساند.همچنین از درس فلسفه آیت‌الله شهید محمّد مفتح و علامه حسن حسن‌زاده آملی بهره برد. همزمان در حوزه‌ی تفسیر و اخلاق حضرات آیات‌: علی مشکینی و حسن زاده آملی حضور یافت. سپس دروس خارج را نزد حضرات آیات‌: سید محمّد محقّق داماد‌، میرزا هاشم آملی‌، سید صادق روحانی و سید محمّد رضا گلپایگانی فراگرفت. کتاب سه گفتار حدیث و حکایت و اشعار تألیف اوست. نحوی در دوران انقلاب به فعالیت‌های سیاسی روی آورد و به پخش اطلاعیه و نوارهای سخنرانی امام خمینی (ره) و افشاگری در شهرهای مختلف پرداخت. به همین سبب در نوشهر دستگیر شد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 29 دی 1360 به امامت جمعۀ رامسر منصوب شد.از فعالیت‌های اوست‌: تأسیس مدرسه‌ی علمیّه‌ی المهدی (عج)، کتابخانه‌، مجتمع حمایت از اطفال بی سرپرست‌، مدرسه‌ی علمیّه‌ی جواهرده‌، بازسازی سه مسجد، احداث مصلّی و غسالخانه در گلزار شهدای رامسر. نحوی در 29 دی 1360 ش به امامت جمعه رامسر منصوب شد. مدّتی این مسئولیت را به عهده داشت.در حال حاضر مدرّس حوزه‌ی علمیّه المهدی رامسر می‌باشد. دانشنامه ائمه جمعه کشور، به اهتمام سید محمّدکاظم مدرّسی و میرزا محمّد کاظمینی، یزد‌، انتشارات برگ رضوان، چاپ اول‌، جلد دوم ،1384، صص 929 و 930
2. دکتر محمد مصدق، ملقب به مصدق‌السلطنه، فرزند میرزا هدایت در سال 1261 ﻫ ش به دنیا آمد. وى در سن 17 سالگى مستوفى خراسان شد. تحصیلات مقدماتى را در تهران به انجام رسانید و در سال 1287 براى تحصیلات عالیه به پاریس رفت. بعد از اتمام دوره، مدرسه علوم سیاسى پاریس، به دانشگاه توشاش سوئیس وارد شد و در سال 1293 با اخذ درجه‌ی دکترى در حقوق، به ایران بازگشت. مصدق چون مخالف قرارداد 1919 ایران و انگلیس بود، در بهار 1298 به سوئیس بازگشت و قصد داشت در آنجا مشغول کار شود که کابینه‌ی مشیرالدوله براى تصدى وزارت دادگسترى از وى دعوت کرد. وی در حین مراجعت به ایران در پائیز 1299 به حکومت فارس منصوب شد. با این همه در همان سال از شناسایى کودتاى «سیدضیاءالدین طباطبائى» امتناع ورزید. پس از سقوط سید ضیاءالدین در سال1300 به وزارت دارایى منصوب شد و به اصلاحات در این وزارتخانه پرداخت. در سال 1301 به حکومت آذربایجان دست یافت و بعد از چندى به علت عدم موافقت دولت مرکزى با نظریات او از این سمت استعفا داد. در سال 1302 وزیر امور خارجه شد. در سال 1303 در دوره‌ی پنجم قانونگذارى به نمایندگى مردم تهران در مجلس شوراى ملى انتخاب شد و در این دوره با واگذارى سلطنت به سردار سپه مخالفت کرد. در دوره‌ی ششم مجددا به وکالت مجلس از طرف مردم تهران انتخاب شد و ضمن مخالفت با تشکیل مجلس مؤسسان، پس از اتمام این دوره چون دولت در انتخابات مجلس دخالت کرد، از سیاست کناره گرفت و در قریه احمدآباد در غرب تهران اقامت گزید. مصدق با اینکه به کلى از سیاست کناره گرفته بود، در چهارم تیرماه 1319 به وسیله‌ی شهربانى تهران توقیف و پس از اعزام به بیرجند، تا آذرماه همان سال در زندان عمومى آن شهر محبوس بود. سپس مجددا به احمدآباد تبعید شد. پس از وقایع شهریور 1320 در دوره چهاردهم و شانزدهم بار دیگر از طرف مردم تهران به وکالت مجلس شوراى ملى انتخاب گردید. در این دوره براى استیفاى حفاظت ایران از شرکت نفت ایران و انگلیس و دولت انگلستان جبهه‌ی ملى را تشکیل داد و به مبارزه پرداخت و در 29 اسفند 1329 قانون ملى شدن صنعت نفت را از تصویب مجلس شوراى ملى گذراند. در اردیبهشت 1330 براى اجراى این قانون و خلع ید از شرکت نفت سابق، نخست‌وزیرى ایران را قبول کرد. موفقیت مصدق در جریان نهضت ملى شدن نفت، مرهون حمایت‌ها و پشتیبانی‌هاى روحانیون و نیروهاى مذهبى بود که در رأس آنها آیت‌الله‌ کاشانى قرار داشت. اما بروز اختلاف میان آیت‌اللّه‌ کاشانى و مصدق ـ که با تفکرات لیبرالیستى و ملى‌گرایى همواره مدافع جدایى دین از سیاست بود ـ موجب شد که حکومت شاه با همکارى سیا (SIA) نقشه‌هایى را براى سرنگونى حکومت مصدق طرح‌ریزى کنند. در تیرماه 1331 با اینکه مجلس جدید (دوره هفدهم) به نخست‌وزیرى او رأى تمایل داده بود، به سبب اختلاف نظر با محمدرضا پهلوى براى تصدى وزارت دفاع ملى، از تشکیل دولت جدید استنکاف کرد و شاه، قوام‌السلطنه را به نخست‌وزیرى منصوب نمود، ولى ملت با قیام سى‌تیر به رهبرى آیت‌اللّه‌ کاشانى مجددا او را به نخست‌وزیرى برگزید. در 28 مرداد 1332 دولت مصدق سقوط کرد و او پس از محاکمه در یک دادگاه نظامى، به 3 سال زندان محکوم شد. مصدق در شهریور 1335 از زندان آزاد شد و در احمدآباد تحت نظر قرار گرفت. وی در 14 اسفند 1345 بر اثر بیمارى درگذشت.
3. اصل: نامبرده‌گان

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 01 صفحه 124


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.