تاریخ سند: 19 اردیبهشت 1354
متن سند:
از: سوئیس
به: اداره کل سوم 331 شماره: 234
افراد حزب منحله توده که فعلاً در آلمان شرقی (شهر برلن) سکونت دارند عبارتند از:
1ـ منوچهر ابری که در دانشکده اکونومی کار مینماید و همسرش مهین ابری که دکتر و پسرش امید ابری که درس طب میخواند.
2ـ پرویز خلعتبری که در دانشکده اکونومی درس میدهد.
3ـ نورالدین کیانوری
4ـ منوچهر بهزادی
5ـ مهین حکمتجو.
6ـ صادق شباویز که در تأتر کار میکند.
گویا منوچهر بهزادی و کیانوری مسئول ارتباط حزب با دانشجویان میباشد.
افرادیکه در شهر لایپزیک سکونت دارند عبارتند از:
1ـ پرویز «احسان» طبری 2ـ دکتر جودت 3ـ هما هوشمند راد1 4ـ خانم ملکه محمدی 2 5ـ خاشع 6ـ مهین رادمنش 7ـ ایرج اسکندری
افرادیکه در شهرها اقامت دارند عبارتند از:
1ـ خانم مدنی 2ـ قدوه 3ـ خانم مشیری 4ـ مریم فیروز 3 ضمناً قدوه از طرف حزب مسئول ارتباط با سازمانهای بینالمللی است و از افراد فوق خانم مدنی و خانم مبشری و خانم مهین رادمنش بیشتر از سایرین تمایل مراجعت به کشور ایران را دارند و تصور میرود بقیه هم نظر به اینکه اعتماد به همدیگر ندارند در اینباره اظهار نظری نمینمایند.
نظریه منبع .
امکاناً کیانوری با سرویس جاسوسی شوروی در تماس میباشد و مسافرتهای زیادی به آن کشور مینماید.
نظریه رهبر عملیات ـ نظری ندارد در پرونده 20886 مراتب به اداره کل هشتم منعکس شده است.
اصل در پرونده 20886 بایگانی شود لطفاً در کلاسه 95957 بایگانی شود
توضیحات سند:
1 .
هما هوشمندراد در سال 1303 در شیراز متولد شد و در تهران از دانشسرای عالی فارغالتحصیل گردید.
او یکی از نویسندگان مجله «بیداری ما» ارگان سازمان زنان وابسته به حزب توده بود.
هوشمند راد پس از حادثه ترور شاه در بهمن 1327 فعالیت خود را در سازمان زنان متمرکز کرد.
پس از کودتای 28 مرداد مدتی در ایران مخفیانه زندگی کرد و پس از آن به آلمان شرقی رفت و در سال 1354 در آن کشور درگذشت.
2 .
ملکه (ملکتاج) محمدی از اعضای کمیته ایالتی تهران بود که به همراه برادرانش به انشعاب خلیل ملکی پیوستند.
مدتی بعد ملکه محمدی به حزب بازگشت و در تشکیلات زنان به کار پرداخت.
پس از کودتای 28 مرداد مدتی رابط بین کیانوری و روزبه بود.
پس از دستگیری خسرو روزبه، ملکه محمدی از ایران خارج و برای کار در رادیو پیک ایران به بلغارستان رفت و در آنجا با محمد پورهرمزان ازدواج کرد.
3 .
مریم فیروز دختر عبدالحسین میرزا فرمانفرما و بتول احشمی، در سال 1292 ش در کرمانشاه به دنیا آمد.
پدرش از نوادگان عباس میرزا ولیعهد و از مردان مقتدر و سیاستمدار دوره قاجار بود که از جوانی مناصب مهمی چون سالار لشکری، والیگری، ریاست وزرایی و وزارت را برعهده داشته است.
مادرش هم از خانوادههای سرشناس کرمانشاه و زنی باسواد بود.
فرمانفرما که به تحصیلات فرزندان خود علاقه داشت، معلمانی را به این منظور در منزل استخدام کرد و مریم تحصیلاتش را به همراه دیگر خواهران خود آغاز کرد.
او علاوه بر زبان فارسی به یادگیری زبانهای عربی و فرانسه نیز پرداخت و مدرک ششم ابتدایی را از مدرسه دخترانه ناموس گرفت و چون مسلط به زبان فرانسه بود تحصیلات خود را در مدرسه دخترانه ژاندارک ادامه داد.
پس از دریافت دیپلم به مدرسه دارالمعارف رفت که تنها مدرسه سطح عالی دختران بود ازدواج اول مریم فیروز در سن 18 سالگی به امر پدر با پسر میرزا حسن خان محتشمالسلطنه اسفندیاری، عباسقلی اسفندیاری بود.
این ازدواج سیاسی تا زمان حیات فرمانفرما ادامه داشت ولی پس از فوت او (1318) مریم فیروز او را ترک کرد و در سال 1322 با داشتن دو دختر، از همسرش جدا شد.
او ابتدا به محافل روشنفکری گرایش پیدا کرد و حتی خانهاش محل تجمع این افراد شد.
اشخاصی چون صادق هدایت، عبدالحسین نوشین، بزرگ علوی و ...
.
سپس با کیانوری آشنا شد.
آشنایی مریم فیروز با زنان حزب توده از طریق بزرگ علوی صورت گرفت.
در آن زمان سلیمان میرزا اسکندری لیدر حزب توده با حضور زنان در تشکیلات مخالف بود.
به همین دلیل زنانی که به نوعی وابستگانی در این تشکیلات داشتند برای خود جلساتی میگذاشتند و در حاشیه حزب فعالیتهایی میکردند.
مریم فیروز در مورد تأسیس «تشکیلات زنان ایران» میگوید: « در سال 1322 ش توسط عدهای از زنان که وابسته به حزب توده ایران و یا از هواداران آن بودند تشکیل شد هدف ما از ایجاد این سازمان متشکل کردن زنان برای فعالیت سیاسی و به خصوص برای مبارزه جهت بدست آوردن حقوق سیاسی، اجتماعی و خانوادگی بود.
این تشکیلات نشریهای داشت به نام بیداری ما به سردبیری زهرا اسکندری که مریم فیروز با آن همکاری داشت از دیگر فعالیتهای فیروز حضورش در انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی بود که توسط عبدالحسین نوشین در سال 1324 ـ 1323 ش به آنجا معرفی شد و مسئولیت کمیسیون هنرهای انجمن را برعهده گرفت در کنگره اول حزب توده در سال 1323 ش مریم فیروز و چهار زن دیگر از اعضای حزب به عنوان نماینده «تشکیلات زنان ایران» حضور داشتند.
این تشکیلات برای ارتباطات بینالمللی خود در سال 1325 ش به عضویت فدراسیون دموکراتیک بینالمللی زنان (WIDF) درآمد و از آن پس «تشکیلات دمکراتیک زنان ایران» نام گرفت، ساختار این تشکیلات توسط یک هیات رئیسه (مدیره) اداره میشد که در رأس آن مریم فیروز قرار داشت.
در کنگره دوم حزب توده که در سال 1327 ش برگزار شد او به عنوان عضو مشاور کمیته مرکزی انتخاب شد و در همین سال به همراه هما هوشمند راد دکتر اختر کیانوری و اعظم صارمی برای شرکت در کنگره زنان عازم مجارستان شدند.
فیروز فعالیتهای حزبی خود را به طور جدی ادامه میداد با نوشتن مقالات و سخنرانی پس از سوء قصد نافرجام به محمدرضا پهلوی در بهمن سال 1327 حزب توده منحل اعلام شد و با دستگیری پنج تن از سران حزب از جمله کیانوری، مریم فیروز زندگی مخفی خود را آغاز کرد.
پس از محاکمه سران حزب توده، مریم فیروز نیز غیاباً محاکمه و ابتدا به حبس تأدیبی و سپس به حبس ابد محکوم شد.
مریم فیروز چند سال به زندگی مخفی در تهران پرداخت و کیانوری نیز پس از فرار از زندان در 1329 به او پیوست.
در سال 1335 یک سال پس از خروج مخفیانه کیانوری و اعزام او به شوروی، مریم نیز به شوروی فراخوانده شد.
او مخفیانه از ایران خارج و پس از اقامتی کوتاه در ایتالیا به همسر خود و دیگر اعضای حزب پیوست.
انتشار کتابی به نام چهرههای درخشان در خصوص چهار «رابعه» از دیگر اقدامات وی در دوره اقامت در اروپاست.
با پیروزی انقلاب اسلامی، در فروردین 1358 درحالی به ایران بازگشت که فعالیت برای سازماندهی تشکیلات حزب توده آغاز شده بود و او نیز به سازماندهی تشکیلات دمکراتیک زنان پرداخت و به همراه نورالدین کیانوری به ایران آمد و مسئولیت تشکیلات دمکراتیک زنان ایران را برعهده داشت، او در پلنوم شانزدهم (1327 ش) عضو کمیته مرکزی و در پلنوم هفدهم (1360 ش ) به عنوان اولین زن عضو سیاسی کمیته مرکزی حزب توده انتخاب شد.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در آلمان شرقی به روایت اسناد ساواک صفحه 337